شب یلدا نزدیک است و حسرت خرید چیزهایی برای این شب شاید بر دل بیشتر ما بماند با این ورم بازار و ارز مرجع 2500تومانی گرچه هنوز هم می​شود از پشت ویترین مغازه​ها، مواد لازم را دید و لذت برد! این البته مربوط به الان نیست، گل آقا 22 سال قبل دادش به هوا رفته!

 

دیده‌ها مشک آلود!
سینه‌ها کشک آلود!
ماهی کوچک جیبم دیگر
پولکی بر تن پردردش نیست!
شکم غمناکم،
می‌زند سخت صدا،
جیب مسکین مرا،
گوش من می‌بوید
از پس دایره ذوزنقه
گریه نازک یخچالم را
که به اندازه جیبم پاک است!
***
ای دمت گرم عزیزم یخچال،
طبقاتت همه پر میوه و گوشت
شیشه‌هایت همه پر شربت باد!
«موسم دلگیری است»
خواستم سیب برایت بخرم، گفتم نکند
هسته‌اش گیر کند توی گلویت، آنوقت
پس بیفتی زعقب، موتورت سکته کند!
«زندگی» سیبی است کیلویی هشتاد تومن
تازه آن هم درهم!
«مردگی» کمپوتی است
خورد باید آن را با قوطی
پسرم موز نمی‌داند چیست
او به من گفته اگر یکسره مردود نشد
جایزه موز برایش بخرم
برود «موز سواری»! هر روز
دخترم هم آناناسی شده است
گفته یکدست آناناس بلور مبله!
بخرم تا ببرد خانه شوهر روزی
همسرم باز سفارش کرده
بخرم آخر ماه «میوه پشم‌آلود»!
او بلد نیست بگوید «نارگول»!
***
معده‌ام در جلویش پنجره‌ای است
که ازآن بر علفزار شکم لاخ وجود آگینم
نور خشخاشی یک قرصک نان می‌تابد
آخرین قطعه پنیر گچی ما دیروز
صرف تعمیر شکمهای عزیزانم شد
مرغ اندیشه به اعلان کوپن دل بسته!
***
ای دمت گرم وزیر نیرو!
بغض در سینه یخچال من امروز شکست
موتورش رفت زدست!
بوی دلسوزی او می آید
به بلندای «صف» آسای دماوند قسم
به کوپنهای سر کوزه آب
به سر قلک طفلم سوگند
… موتورش بود که سوخت
قتل یخچال زنامردی برق
یک نفر اینجا مرد…
کمد ده فوتم را
به که فریاد کنم!

 

 

 

 

گل آقا. شماره اول. پاییز 1369

6060

منبع: خبرآنلاین