امّا این روزها، در رسانههای گوناگون و آموزشهای همگانی، گاه و بیگاه به هشدارهایی برمیخوریم که بیشتر آنها، مردم را از هر گرمی و سردی و تری و خشکی، یا از هر بلغم و سودایی یا دم و صفرایی میترسانند و از زیانهای هریک چنان سخن میگویند که شنونده گاهی درمیماند که پس چه بخورد و چه بنوشد تا یکی از این «چهار طبع مخالف سرکش» ناگاه بر دیگری غالب نشود و جان شیرینِ خورنده را از قالب برنیاورد. کافی است که دربارۀ دیدگاه طب سنتی در مصرف «هندوانه» و «انار» در شب یلدا جستجوی کنید تا ببینید چه پرواها و بیمها که از «سردی» این دو نگفتهاند و چه پرهیزها که ننوشتهاند.
البته نگارنده – بهحسب تخصص و تجربة بالینیاش- با اصل ملاحظات مزاجی در خورد و نوش و امور روزمرّۀ دیگر کاملاً موافق است و و با آن دوستان همداستان است، ولی گمان میکند که برخی گویندگان و نویسندگان، در این هشدارها یکسویه نگریسته و شتابزده سخن گفتهاند و مردم را به این پندار دچار کردهاند که گویی بهمجرّد رسیدن یک سبب مزاجی یا اخلاطی به بدن، بدن ناگزیر از آن منفعل میگردد و به اختلال در میزان گرمی و سردی و تری و خشکی، یا مقدار و چگونگی اخلاط گرفتار میشود.
امّا موضوع این است که به نصّ صریح کتب معتبر (مانند خلاصهالحکمه عقیلی شیرازی و مفرّحالقلوب حکیم ارزانی) برای آنکه یک سبب مزاجی، فرد را دچار دگرگونی در وضعیت مزاجیش کند، وجود سه شرط لازم است:
1. زیاد بودن سبب مزاجی (متغیّر فاعلی)
2. زمان کافی در مواجهه بدنی با آن سبب (متغیّر زمانی)
3. استعداد بدنی فرد برای تاثیرپذیری از آن سبب مزاجی (متغیّر فردی)
به این ترتیب وقتی به بیان تدابیر تندرستی برای مردم میپردازیم باید آگاه باشیم که میزان سردیبخشی یا سودازایی یا بلغمزایی خوراکیهایی مانند هندوانه، بادنجان، و ماست الزاماً برای همه به یک حد و اندازه نیست (و البته همان حدّ هم الزاماً برای همه زیانآور نیست) زیرا تأثیر نهایی هر سبب مزاجی و خلطی، برآیند برهمکنش آن سه عامل است و با وجود فقط یکی از آنها محقق نمیشود.
مثلاً میتوان گفت که:
- اولاً هندوانه یا انار در شب یلدا (با توجه به قیمت و میزان دسترسی) علیالعموم به مقداری مصرف نمیشود که بسیار زیاد تلقی گردد، ضمن اینکه آن مقدار هندوانه یا انار عموماً در کنار آجیلهای شور یا تنقلات شیرین خورده میشود که طبیعت گرم دارند و از اثر سردیآور آنها میکاهند؛
- دوم آنکه زمان این مواجهه مکرّر نیست و به حدّ مصرف مزمن نمیرسد؛ شب چلّه یک شب است و یک شب، هزار شب نمیشود؛
- سوم آنکه همۀ افراد به یک نسبت مستعد تاثیرپذیری از کیفیت سردی نیستند. صدالبته بدیهی است که سالمندان و پیران و کسانی که در حالت فیزیولوژیک، سردمزاج هستند یا کسانی که دچار بیماریهای سرد هستند (مثلا مبتلایان کمکاری تیروئید یا کبد چرب یا افسردگی) باید بیشتر احتیاط کنند.
از یاد نبریم که ویژگی مهم بینش و روش حکیمان کهن، توجه به ویژگیهای سرشتی ویژۀ هر فرد بوده است، و ایشان نیز فقط در چارچوب رفتارهای کلّی، دستورهای طبّی را بهصورت عامّ و همگانی بیان کرده و داوری بالینی برای هر فرد را به متغیّرهای متعدّدی وابسته دانستهاند که برای هر شخص متفاوت است.
نکات دیگری نیز در باب کارکردهای روانیبدنی «آیین»ها، و همچنین اشارهای به مفهوم «پزشکیسازی» در اینجا شایسته بود؛ دریغ که فرصت اندک است و ناچارم آنها را به زمانی دیگر بسپارم.
توضیح تیتر: برگرفته از سخن حافظ:
«نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند»