مهر علیزاده که در دو دوره قبل از انتخابات ریاست جمهوری یکی از کاندیداها بود از امکان حضور خودش در انتخابات می گوید وی که می گوید شعار 50 هزار تومان اشتباه بود خودش با شعار دولت رفاه قصد ورود داردبخشی از گفته های وی درباره انتخابات ریاست جمهوری به قرار زیر است
- پس از پایان دولت آقای خاتمی توفیق ادامه خدمت در قالب عضو دولت را پیدا نکردم و توفیق مسئولیت سازمان تربیتبدنی از من سلب شد، اما از حدود 18 سال پیش در مدیریت عالی شرکت سرمایهگذاری شاهد حضور داشته و در تأسیس، رشد و باروری این شرکت - که متعلق به فرزندان معزز شاهد است - سهیم بودهام.
- به نظر میرسد روندی که در ابعاد مختلف سیاست داخلی و سیاست خارجی در دو دوره اخیر طی شده است، با روندی که دولتهای گذشته در جمهوری اسلامی داشتند، تا حدود بسیار زیادی متفاوت است. چندین اتفاق در این دو دوره رخ داد؛ یکی کمتوجهی به توان و قوه کارشناسی و مدیریتی شناخته شده و مجرب کشور بود. این مساله باعث شد به مقدار زیادی از ارزش کارشناسی تصمیمات کاسته شود و بدین ترتیب اثرات و تبعات تصمیمات منبعث از همان بیتوجهی به کارشناسیها در جهت اتلاف منابع اثر بسزایی بگذارد. همین امر موجب دلنگرانی نخبگان و دلسوزان سیاسی، اقتصادی و مدیران کلان کشور از این روند شد. از سوی دیگر زمانی که اثرات منفی تصمیمات ناشی از عدم توجه به کارشناسی در جامعه نمایان شد و مردم به تدریج متوجه شدند که مسئولان اجرایی قادر به رفع مشکلات نیستند.
- در ابعاد سیاست خارجی برخی اظهارنظرهای عجولانه - و حتی ناهمسو با سیاستهای کلان نظام و برخی اقدامات در این زمینه - اسباب تفاهم فیمابین کشورها، اعم از دشمن، مخالف، معاند و... را فراهم کرد تا در جهت اعمال فشار به کشور ما نقشآفرینی کنند.
- ما از سال 58 که کارتر رئیسجمهور آمریکا نخستین تحریمها علیه ایران را وضع کرد، به واسطه مدیریتی که اعمال شد، اثرات تحریمها حداقل، صفر و حتی مثبت شد؛ به نحوی که این فشارها منجر شد ما تصمیمات جدی در جهت خودکفایی، خوداتکایی و ایستادن روی پای خودمان اتخاذ کنیم. در این مسیر سرمایهگذاری شد، کار شد و حرکتی روبه جلو داشتیم.
- من معتقدم که این انتخابات، انتخاباتی نیست که کاندیداها به صورت فردی وارد شوند و برنامهها، باورها و توانمندیهای خود را ارائه دهند، بلکه باید در قالب گروههای فکری یا جناحهای سیاسی مطرح در جامعه، معرفی شوند تا بتوانند فضایی برای ارائه نقطه نظرات و تفکرات خود بیابند. بنابراین باید اندکی صبر کنیم و اجازه دهیم فضا روشنتر شود.
-مردم هرگز به دولتی رای نمیدهند که بیاید، افرادی را به کار بگمارد و سیاستهایی را اجرا کند که کشور را از مسیر توسعه و رشد باز دارد. مردم به رشد و بهبود وضعیت اهمیت میدهند. امروز حتی کم سوادترین فرد جامعه هم حاضر است برای تحصیل فرزند خود و سهیم شدن در افزایش آگاهی جامعه هزینه بدهد.
- در کشورهای غربی هم احزاب شعارهای پوپولیستی میدهند اما آنجا هم این امر از نظر مردم محکوم است. آنجا هم این امر از نظر مردم محکوم است. آنجا هم انسانهای ساده و زودباوری هستند که به حرف سیاستمداران اعتماد میکنند و بعدها دچار مشکل میشوند. اصلا راز خلقت بشر رشد و تعالی اوست؛ هر کسی در این مسیر حرکت کند، هم مقبول خداست و هم مقبول مردم.
- ما جمهوری اسلامی را داریم که اسلامی بودن آن وجه تمایز آن با سایر جمهوریهاست. اسلامی بودن آن چارچوبهای اخلاقی خاصی را تعیین میکند. حرفی را که کاندیدا میزند در عین حال که باید رای مردم را جلب کند ولی در اصل باید صحیح، مفید و راست باشد. همین شعار 50 هزار تومان برای هر ایرانی که در انتخابات 84 مطرح شد، از اساس اشتباه بود.
- من فکر میکنم تنها راه اصلاحطلبان این است که با نامزد واحد وارد انتخابات شوند و اگر این شرایط پیش نیاید بعید میدانم که در انتخابات آتی به توفیقات شایستهای دست یابند.
- نیامدن در انتخابات شایسته یک جریان مدنی و حقگرا که در چارچوب قانون عمل میکند، نیست و امیدوارم شرایط به گونهای باشد که در فضایی از اعتماد وحدت کاندیدای اصلاحطلبان معرفی شود.
- اگر از این بعد به مساله نگاه کنیم که اصلاحطلبان کاندیدایی را معرفی کنند که از نظر رایآوری تردیدی روی او نباشد و بتواند آرای بخش قابل توجهی از مردم را به خود جلب کند، کاندیداتوری آقای خاتمی مثبت است. مهم این است که کاندیدایی از اصلاحطلبان بیاید که از هماکنون مشخص باشد مردم اقبال جدی نسبت به او دارند. اما از منظر خود آقای خاتمی و واکنشهایی که جناح مقابل به این مساله نشان خواهد داد مساله قابل بررسی است.
- ببینید! آقای خاتمی روحیه متعادلی دارند و شخصیت ایشان به گونهای است که به نظام، قانون اساسی، و ولایت فقیه پایبندی دارند و این پایبندی ایشان عملی و با تمام وجود است. آقای خاتمی این پایبندی را در دور هشت ساله ریاست جمهوری نشان دادهاند و هنوز هم همان مشی را دارند. آقای خاتمی همانطور که امام فرمودند فرزند فرزانه انقلاب و دلسوز هستند.
- در حال حاضر مسالهای که بیشتر مدنظر جناحهای سیاسی است، ائتلاف است تا اجماع. هرچند سخن از اجماع گفته میشود، البته اجماع میتواند برای هر دو جناح مطلوب باشد، اما کمی دور از دسترس است. اصولگراها در تلاشند یک ائتلاف بهوجود بیاورند، اما فضای فعلی نشان نمیدهد که چنین ائتلافی بتواند به وجود بیاید. اصلاحطلبان نیز به دنبال یک اجماع کامل هستند که قطعاً در صورت رخ دادن آن تاثیر بسزایی در روند سیاسی کشور خواهد داشت.
- کارهای زیادی در کشور هست که باید انجام شود. اولین گام این است که برنامه دقیقی برای اداره کشور تعریف کنیم. از عوامفریبی، هیجانزدگی و بیبرنامگی بپرهیزیم. من در سال 84 اعلام کردم که برنامه من «دولت رفاه» است. دولت رفاه یک دولت تعریف شده است و در کشورهای اروپایی اجرا میشود.
در کشورهای اروپایی میزان درآمد سالانه افراد شاید تا پانزده برابر بیشتر از درآمد سرانه در کشور ما باشد علت این مساله تمرکز آنها روی توانایی انسانها و منابع انسانی است.
- اسلام هیچ محدودیتی برای فعالیتهای بیشتری در نظر نمیگیرد و حتی در قرآن کریم میفرماید: «کسی که برای تامین روزی خانوادهاش تلاش میکند گویی در حال جهاد در راه خداست.» اما در عین حال میگوید که «اگر به ثروت دست پیدا کرد سهم مشخصی برای مسائل و محروم تعیین کند.» این جامعهگرایی اسلام است.
17301