مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی در باره رئیس جمهورشدن نظامیان نوشت:یا به مصلحت کشور است که نظامیان متصدی منصب ریاست جمهوری شوند؟


بعضی افراد، ازجمله خود نظامیان، این روزها از طریق رسانه‌ها به این سؤال پاسخ داده‌اند. یکی از این افراد که اهل تحقیق و مطالعه و قلم و سخن نیز هست گفته است ورود نظامیان به انتخابات و داوطلب شدن برای ریاست جمهوری اشکالی ندارد و این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند به آنها رأی بدهند یا نه.
این اظهارنظر نمی‌تواند پاسخ درستی به سؤالی که مطرح است باشد. برای رسیدن به جواب این سؤال مهم باید میان نظامیان شاغل و نظامیان بازنشسته و آن دسته از نظامیان که در سایر دستگاه‌ها مشغول کار هستند و از سازمان‌های نظامی منفک شده‌اند، تفاوت قائل شد. نظامیان شاغل، قطعاً حق داوطلب شدن برای ریاست جمهوری را ندارند. این اقدام، علاوه بر اینکه خلاف قانون است، برخلاف فرمان امام خمینی نیز هست که نظامیان را از ورود به سیاست منع کرده‌اند. بنابراین، نکته‌ای که باقی می‌ماند مربوط به نظامیان غیرشاغل در سازمان‌های نظامی است.
نظامیان مستعفی، بازنشسته و یا مأمور در سازمان‌های غیرنظامی و انتظامی، حتی اگر مشمول قانون ممنوعیت ورود به انتخابات نباشند، قطعاً به دلایل دیگر به مصلحت کشور نیست متصدی منصب ریاست ‌جمهوری و سایر مناصب اجرائی غیر از آنچه مرتبط با امور نظامی است شوند.
یکی از دلایل اینست که این افراد با گذراندن سالیان زیادی از عمر خود در سازمان‌های نظامی و انتظامی طبعاً روحیه نظامی‌گری دارند و چنین روحیه‌ای با مدیریت مدنی و سیاسی سازگاری ندارد. این، برای آنان یک عیب نیست، بلکه صحبت از عدم تناسب است. نظامیان، در چارچوب کاری که برعهده داشتند و دارند ممکن است خدمات مهمی به کشور کرده باشند ولی برای تصدی مشاغل دیگر مناسب نباشند.
دلیل دیگر اینست که نظامیان، رجال نظامی هستند نه رجال مذهبی و سیاسی. قانون اساسی مقرر کرده است رئیس‌جمهور باید از رجال مذهبی و سیاسی باشد. این ویژگی‌ها در بسیاری از افرادی که عمر خود را در امور فرهنگی و سیاسی گذرانده‌اند وجود ندارد چه رسد به افراد نظامی.
دلیل سوم اینست که نظامیان اگر رئیس‌جمهور شوند، طبعاً در درجه اول از همکاران نظامی خود برای تصدی امور اجرائی استفاده خواهند کرد. این امر، طبیعی و کاملاً قابل‌ پیش‌بینی است درحالی که قرار گرفتن مدیریت کشور در اختیار نظامیان بهیچوجه به صلاح کشور نیست. در این زمینه تجربیاتی از دولت نهم و دهم داریم که درس‌های عبرت‌آموزی برجای گذاشته‌اند. با اینکه رئیس‌جمهور آن دولت‌ها، خود یک فرد نظامی نبود ولی چون از ناحیه نظامیان حمایت می‌شد، افراد زیادی از آنان را وارد مناصب مهم دولتی در رده‌های مختلف اجرائی، سیاسی و فرهنگی کرد که نتایج نامطلوبی به همراه داشت.
وجهه عمومی داخلی و جهانی نظام با توجه به عرف بین‌الملل نیز ایجاب می‌کند رئیس‌جمهور از افراد غیرنظامی باشد. اینکه مردم ایران در چندین انتخابات ریاست جمهوری حاضر نشدند به کاندیداهای نظامی رأی بدهند به این دلیل است که طبع جامعه قبول نمی‌کند یک نظامی یا کسی که سابقه نظامی‌گری دارد را در رأس امور اجرائی و سیاسی کشور تحمل کند. این رأی ندادن‌ها به این معناست که مردم همواره با زبان رأی خود گفته‌اند رئیس‌جمهور نظامی نمی‌خواهیم. بنابراین، بهتر است نظامیان در زمینه‌های دیگر به کشور خدمت کنند و وارد امور سیاسی و اجرائی نشوند.

1717

منبع: خبرآنلاین