به گزارش خبرآنلاین، در این نشست محمود گبرلو با طرح این سئوال که جشنواره عمار با چه هدفی راه افتاد؟ از نادر طالبزاده یکی از داوران جشنواره عمار خواست در این باره توضیح دهد.
طالبزاده در پاسخ گفت: «جشنواره عمار میخواهد درباره انقلاب، ریشههای آن و افق انقلاب صحبت کند. از کسانی که پای پرچم امام خمینی (ره) ایستادند و باعث شدند در مناظره اخیر انتخابات ریاست جمهوری امریکا ایران حرف اول باشد. این جشنواره صدای همان بچهها است که آثارشان به خصوص در اکثر دانشگاههای ایران چرخیده و چند گروه مستندسازی جدی در آن فعال هستند.»
جلیلی رئیس شورای سیاستگذاری جشنواره عمار نیز در ادامه گفت: «ما در آغاز برنامه چندان مدونی نداشتیم. در واقع جشنواره عمار را در دو شاخه میشود توضیح داد. یکی بحث تاریخچه و دیگری بحث نظری آن.»
او در خصوص تاریخچه این جشنواره گفت: «سال 89 در حالی که یک سال از روز 9 دی گذشته بود، یک تعداد از بچه حزب اللهیها آثاری درباره فتنه 88 ساخته بودند که بعضی از آنها در هیچ جا دیده نشده بود. حتی رسانه ملی نیز آنها را پخش نمیکرد. ما تصمیم گرفتیم جمع شویم و یک سالنی را کرایه کنیم تا این فیلمها را نمایش دهیم. اسمش را هم گذاشتیم جشنواره فیلم عمار.»
جلیلی در خصوص علت انتخاب اسم عمار نیز اظهار داشت: «ما این اسم را از بیانات حضرت آقا الهام گرفتیم. شما میدانید که در تاریخ اسلام عمار معروف است به مبارزه با جنگ روانی. در جریان فتنه حضرت آقا از ایشان اسم آوردند و عمار تبدیل به یک مفهوم شد. سال بعدی فراخوان دادیم و دوستانی کار داوری را پذیرفتند. البته بعدها به من گفتند که ما در رودربایستی تو این کار را پذیرفتیم، ولی وقتی فیلمها را دیدیم شوکه شدیم.»
او جشنواره عمار را جشنواره فیلمسازانی دانست که در جشنوارههای دیگر پس زده میشوند و ادامه داد: «جشنواره دوم باعث شد خیلی جدیتر به موضوع فکرکنیم و بدین ترتیب جشنواره عمار شکل گرفت.»
جلیلی در مورد بخش نظری این جشنواره گفت: «ببینید درباره سینمای ایران خیلی بحثها میشود. اما بسیاری از افراد دغدغه سینما را دارند نه ایران را. ما دغدغه ایران سینمای ایران را هم داریم. ایران در سینمای ایران کجاست؟ آیا فاصله میدان ولیعصر تا تجریش ایران است یا از جنگلهای شمال تا خلیج فارس؟ از تاکستانها تا ارسباران؟ این ایران در سینمای ایران کجاست؟ با شکل گیری جشنواره ما متوجه یک جریان جدی پرشور شدیم که برایش روزنهای بودیم تا بروز و ظهور پیدا کند. فعلا جشنواره عمار یک آب باریکه است که ریشه در قناتی اصیل دارد نه رگبار تند.»
در ادامه گبرلو پرسید: «نمیشود گفت سینمای ایران، ایران خودش را فراموش کرده است. اصلا این سینما همه در حول و حوش ایران میگردد، ایران در تمام این سالها در سینمای ما حضور داشته و دارد، البته ممکن است در این بین برخی از فیلمسازها فیلمهایی را بر اساس داستانهای قدیمی یا کلاسیک خارجی ساخته باشند، اما اینگونه نیست که بگوئیم، ایران در سینمای ایران وجود نداشته است . نمیشود این موضوع را انکار کرد. هر چند ممکن است غفلتهایی هم صورت گرفته باشد. مثلا درباره جریان 9 دی و جریانهای مشابه کم کاری هایی صورت گرفته یاشد.»
طالبزاده نیز در پاسخ گفت: «در جریان سینمای ایران ما نیرویی برای انقلاب و جنگ تربیت نکردیم. کسانی از این مفاهیم صحبت کرده بودند که دوره ندیده بودند. یکی از فیلمسازانی که درباره انقلاب فیلم ساخت و خیلی هم سر و صدا کرد، رسما یک فعال سیاسی بود و اصلا وقت سینما نداشت. ما آدم تربیت و گزینش نکردیم. افرادی هستند که نسبت به انقلاب معرفت دارند، هنرمندند و بلدند قصه تعریف کنند، ولی ما آنها را کشف نکردیم. یکی از معضلات بزرگ ما این است که در حوزه فیلم داستانی انقلاب اسلامی کادرسازی نکردیم.»
گبرلو پرسید اصلا مگر برای سینما میتوان کادر سازی کرد؟ و جلیلی پاسخ داد: «بسیاری از کارگردانان قدر سینمای ایران اصلا تحصیلات دانشگاهی ندارند. نظری و تجربی رشد کردند. در مجموع تدبیر لازم برای فراهم کردن استعدادهای جوان در ذیل انقلاب اسلامی وجود نداشته و به مجرد اینکه کوچکترین روزنهای فراهم میشود خیلی استعدادها رو میشود.»
او در پاسخ به این سئوال گبرلو که آیا انجمن سینمای جوان هم جزو این کادرسازیها بوده، گفت: «من خیلی ندیدم انجمن سینمای جوان آبی به جوی انقلاب اسلامی بریزد. اصل جریانی که حالا میخواهد در این حوزه فعالیت کند نیروهای خودجوش هستند، هرچند ما مسائل آموزشی را هم پیش بینی کردهایم.»
جلیل در پاسخ به این انتقاد گبرلو که شما در این جشنواره وارد حوزه سینمای داستانی نشدهاید، گفت: «ما به خاطر این در حوره نقد فعال و گاهی تند میشویم، چون در حوزه ایجاب قرار میگیریم. مثلا اگر چند نفر به یک فیلم اعتراض بکنند، همین برنامه «هفت» چند ساعت از برنامهاش را به این موضوع اختصاص میدهد، ولی نوبت به جشنواره عمار که میرسد نصف آن زمان هم به ما نمیرسد. باز البته دست شما درد نکند، ولی این قواره قناس رسانهای ما را به جایی نمیبرد.»
جلیلی تاکید کرد: «هر چه بیاعتنایی و بایکوت بیشتر باشد شوق و همت دوستان ما بیشتر میشود.»
طالبزاده نیز در خصوص ارتباط مردم با این جشنواره و سینما گفت: «این ارتباط به همان کادرسازی برمیگردد. باید افراد مستعد را پیدا کرد.»
محمود گبرلو نیز پرسید آیا مردم از جشنواره فیلم عمار استقبال میکنند؟ و جلیلی پاسخ داد: «یکی از دوستان در یکی از استانها میگفت به ما زنگ زدند که ما میخواهیم فیلمهای شما را اکران کنیم. ما گفتیم متاسفیم. استقبال زیاده بوده و ما فهرستمان را بستهایم. او گفت من از دفتر امام جمعه زنگ میزنم، ما هم جواب دادیم از هر کجا میخواهید تماس بگیرید، نمیشود کاری کرد. ولی او گفت: من خود امام جمعه هستم! یا مثلا در یکی از روستاهای فارس روستای معزآباد، هنگام نمایش در یک مسجد مشکلی پیش میآید. ملت میپرسند چرا پس فیلم را نمایش نمیدهید و بچههای ما میگویند که تجهیزات کهنه است و مشکل دارد. همان جا مردم تصمیم میگیرند پول جمع کنند تا بتوانند تجهیزات تازهای بخرند و تا الان دو میلیون تومان پول جمع کردهاند. چرا؟ چون جنس این فیلمها از جنس خود مردم است.»
گبرلو گفت: «این مفهوم جنس مردم را برای ما باز کنید، چون احتمالا خیلی از سینماگران میخواهند بدانند این «از جنس مردم» از نظر شما چیست؟»
طالبزاده اظهار داشت: «مثلا این بچهها دنبال موضوعاتی میروند که دغدغه مردم است. کارخانه نساجی 22 ماه است به کارگران خود حقوق نداده است. یا این وامهای کلانی که عدهای با 27 درصد سود میگیرند. این بچهها به دنیال این سوژهها هستند. مردم هم خیلی این سوژهها را دوست دارند.»
جلیلی نیز ادامه داد: «ما اسم این کار را گذاشتهایم نقد درون گفتمانی. جنس نقد، نقد مصلحانه است. ما نداشتهها را میبینیم ولی دنبال این هم هستیم که برای رفع آن چه کار باید کرد؟ باید به داشتهها تکیه کرد. جریان عماری به داشتهها توجه دارد و باید بگویم تنوع بسیار عجیبی در جشنواره به چشم میخورد. هم کرد هست، هم تهرانی، هم شهری هم روستایی. مثلا نوع نگاهی که این بچهها به شهادت دارند، نگاه نوستالژیک ناله گر نیست. نگاهی کاملا رو به جلو است. یعنی فیلمساز دنبال طرح سبک زندگی آن شهید است که بسیار هم قابل الگوبرداری در زندگی امروز است. جشنواره عمار مبلغ سینمای امید است. امید فقط در مقابل یاس نیست در مقابل تخدیر هم هست. یک جریان الکی خوش همه چی آرومه من چقدر خوشحالم نیست.»
مجری برنامه با طرح این مسئله که بخش عمدهای از سینما این است که تماشاگر بلیط بخرد و فیلم را تماشا کند، در حالی که تماشای فیلمهای جشنواره عمار کاملا مجانی است باعث شد تا جلیلی بگوید: «تمام استانهایی که فیلمهای ما را اکران میکنند یک ریال بابت این کار از ما پول نگرفتهاند. این جریان کاملا خودجوش است. همین الان قبل از برنامه یکی از بچهها برای من پیامک زده بود که یادش به خیر اول انقلاب بچههای جهادی با ماشین روستا به روستا میگشتند و فیلم نمایش میدادند. ما هم همین کار را میکنیم منتها بیماشین!»
گبرلو نیز گفت که این پیامک شما، ما را به یاد دیالوگ معروف فیلم «آژانس شیشهای» میاندازد و جلیلی ادامه داد: «در سینما طرح مسئله با القای بن بست فرق دارد. در جامعه یکسری داشتهها و نداشتهها وجود دارد اگر هر دوی اینها با هم مطرح شود، آن وقت طرح مسئله کردهایم ولی اگر فقط گفتیم این بدبختیها وجود دارد میشود القای بن بست. چون این نگاه معتقد است راه حلی وجود ندارد.»
مجری برنامه با تعجب پرسید یعنی شما واقعا معتقدید سینمای ایران این گونه است؟ و طالبزاده پاسخ داد: «کسی که هوادار انقلاب است، انقلاب نفس اوست و برایش مثل نماز مقدس است، وقتی هنرمند باشد خیلی متعادلتر میتواند طرح مسئله کند. ممکن است انتقادشان را هم خیلی تند مطرح کنند طوری که مثلا رسانه ملی نتواند آن را پخش کند ولی با دلسوزی موضوع را عنوان میکنند. اینها کسانی هستند که به معنای قرآنی مصلحند.»
او ادامه داد: «این جشنواره دارد فرهنگسازی میکند. با این هجمه در برابر جمهوری اسلامی که الان وجود دارد ما به نیروی جدید تازه نفس احتیاج داریم. آن نیروهای قدیمی کار خودشان را کردهاند. شما نیازمند نوآوری هستید. مطالبات این بچهها خیلی جدی است و زبان تازهای دارند.»
جلیلی نیز در خصوص بحث برانگیز بودن فیلمهای جشنواره عمار گفت: «امروز ما ایمیلی داشتیم از یک زوج که شرکت مهندسی دارند و برای اکران فیلمها داوطلب شده بودند. آنها در ایمیلشان گفتند خدا عمرتان بدهد بسیاری از مخالفان آمدند و این فیلمها را دیدند و بعد به ما گفتند که شما دارید حرفهای ما را میزنید. در واقع این فیلمها باعث ایجاد یک همدلی و تفاهم شده است.»
او همچنین در خصوص برنامههای آینده برای جشنواره عمار گفت: «ما بنا نداریم به بن بست برسیم. ما سعی میکنیم که ارتباط خود را با حوزه معرفت از دست ندهیم و در بین داوران به خصوص امسال از صاحبان نقد و نظر نیز دعوت کردهایم. از سوی دیگر دغدغه ارتباط نسلها با هم را نیز داریم و میخواهیم این نسل خلاق را با نسل گذشته خود آشنا کنیم.»
جلیلی افزود: «مثلا ما امسال از بهزاد بهزادپور و رحیم مخدومی که تلاشش در ادبیات دراماتیک دفاع مقدس و به خصوص فتنه 88 بسیار چشمگیر است، تقدیر کردیم. بهزادپور 30 سال است تجربه کاری دارد. اثری مثل «شبهای آفتابی» او کجای خاورمیانه نظیر دارد؟ این تئاتر اگر از یک جریان دیگر بود، الان مجسمه بهزادپور را هم ساخته بودند. ما تلاش کردیم، نسل جدید را متوجه این چهرهها کنیم. در برنامه اختتامیه هم از سید داود میرباقری تجلیل خواهیم کرد.»
او در رابطه با جوایز جشنواره و در پاسخ به گبرلو که میگفت یکی از برگزیدگان دوره گذشته ظاهرا هنوز جایزهاش را نگرفته اظهار داشت: «امسال جوایز ما دو برابر شده است. ما پارسال یک سکه جایزه دادیم امسال هم یک سکه جایزه میدهیم. ولی از آنجایی که قیمت سکه دو برابر شده است پس جایزههای ما هم دو برابر شده است.»
جلیلی ادامه داد: «اما بچههایی که در این جشنواره شرکت میکنند به دنبال جایزه نیستند. ما آنچنان بودجهای نداریم که بخواهیم جایزههای نفیس بدهیم.»
5757