فرهاد عشوندی، سعید اکبری، میثم بهرامی / علی کفاشیان وقتی با فشار شدید جامعه فوتبال مواجه شد و انتقادهای زیادی متوجهش بود، حرفی زد که خیلیها تحت تاثیر قرار گرفتند. او گفت کنفدراسیون فوتبال آسیا قول میزبانی جام ملتهای آسیا 2019 را به ایران داده است و این یک برنامه بلند مدت بود برای فدراسیون او. گرفتن میزبانی رقابتهای بزرگی چون جام ملتها، کاری ساده نیست و اگر این اتفاق بیفتد، موفقیتی بزرگ برای فدراسیون کفاشیان محسوب میشود. اما سوالی که تا حالا کسی به آن جواب نداده این است که «آیا ایران توانایی گرفتن میزبانی مسابقات بزرگی چون جام ملتها را دارد؟» شاهین رحمانی ایران عضو کمیته برگزاری مسابقات لیگ قهرمانان آسیا که با مقررات گرفتن میزبانی مسابقات بزرگ آشنایی دارد، به کافه خبر آمد تا در مورد شانس ایران برای میزبانی جام ملتهای آسیا 2019 صحبت کند.
*ما میخواهیم با شما به عنوان یک عضو ایرانی کنفدراسیون فوتبال آسیا صحبت کنیم و از این موضوع بپرسیم که با توجه به صحبتهای آقای کفاشیان، ایران میتواند میزبانی جام ملتهای آسیا در سال 2019 را بگیرد یا نه.
اول از همه این را بگویم که کنفدراسیون فوتبال آسیا یک دپارتمانی دارد مخصوص برگزاری مسابقات جام ملتها. من عضو آن نیستم و مسئولیتم در بخش دیگری از کنفدراسیون فوتبال آسیاست. صحبتهای من نظر شخصیام است و نباید آنها را نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا بدانیم. من فقط طبق اطلاعاتی که دارم جواب سوالات شما را میدهم.
*بحث ما در مورد مسابقات جام ملتهای آسیاست. اینکه گرفتن میزبانی این مسابقات چه پروسهای دارد.
بعد از جام ملتهای 2007، یعنی از سال 2008 در کنفدراسیون فوتبال آسیا یک دپارتمانی تشکیل شد که فقط کارشان همین است. درست است که این مسابقات چهار سال یک بار انجام میشود اما تمرکز این دپارتمان فقط روی همین مسابقات است. متخصص مدیا، مارکتینک، مسابقات و سایر مسائل در این دپارتمان وجود دارد. این پروژه بسیار بزرگ است. در حقیقت این درآمدزاترین رقابتهای کنفدراسیون فوتبال آسیاست.
*برای کنفدراسیون یا برای کشور میزبان؟
برای کنفدراسیون. بلیت فروشی متعلق به کشور میزبان است. میزبان هرچقدر که بلیت فروشی کند برای خودش است. ولی رایت تمام بازیها فروخته شده به یک شرکت دیگر که درآمد آن میرسد به همان شرکت. هرچه میرویم جلو، به طور طبیعی استاندارد این مسابقات بالاتر میرود. جام ملتها یک جهشی داشته از نظر کیفیت. سطح برگزاری مسابقات هم در میزبانی قطر شاهد یک رشد خوب بود. فکر میکنم هر کسی که به مسابقات قطر آمد، شاهد این پیشرفت در سطح برگزاری بود. برای کنفدراسیون فوتبال آسیا هم خیلی مهم بود که مسابقات با کیفیت برگزار شود. قطر برای برگزاری جام ملتهای 2011 هزینهای 200 میلیون دلاری را متقبل شد. استرالیا هم برای جام ملتهای 2015 بودجهای 80 میلیون دلاری در نظر گرفته است.
*حالا شما فکر میکنید ایران میتواند میزبانی مسابقات جام ملتهای آسیا را برعهده بگیرد و اصلا اینکه ایران برای جام ملتهای 2019 پیشنهاد میزبانی داده، درست بوده؟
به طور کلی رفتن سراغ گرفتن میزبانی مسابقات بزرگ برای کشور خوب است. در انتخابات ریاست جمهوری دو دور گذشته، مشاور ورزشی یکی از نامزدهای ریاست جمهوری آمد سراغ من و گفت ما یک سری اسامی را لیست کردهایم که این نفرات بیایند کمک کنند و در کمپین انتخاباتی حضور داشته باشند. من به ایشان گفتم خب چه کاری میخواهید انجام دهید؟ یکی از کارهایی که همیشه انجام میشود این است که ورزشکاران را جمع میکنند و در کنار آنها عکس میگیرند. نمونه بارز آن عکس علی پروین کنار هاشمی رفسنجانی است. من آن موقع به مشاور ورزشی آن نامزد ریاست جمهوری گفتم اگر میخواهید در ورزش کاری کنید، بیایید یک پروژه تعریف کنید. پیشنهاد دادم پروژه بگذارید که ایشان میخواهد برای 4 سال آینده میزبانی جام ملتهای آسیا را بگیرد. کمی فکر کرد که گفتم این یک پروژه است. در حقیقت میتواند در برنامهریزی یک شخص قرار بگیرد. وقتی شما این کار را میکنید، همزمان با حرکت به سمت این هدف خیلی چیزها تعیین میشود. شما باید استاندارد فکری و استاندارد مدیریت و ارتباطات بینالمللی را ببری بالا. همه چیز را باید عوض کنی. آقای کفاشیان هم که رئیس فدراسیون ایران شد، در یکی از اولین ملاقاتهایی که با هم داشتیم نظر من را خواست. من هم به ایشان گفتم که شما تمرکزتان را بگذارید روی این که حتما میزبانی بگیرید. این حرف من مربوط به سال 2008 است. توضیحی که دادم به ایشان این بود که وقتی به سمت میزبانی گرفتن بروید، یعنی میخواهید اطلاعات و امکانات خود را ارتقا بدهید. گفتم وقتی این را به یک برنامه جدی تبدیل کنید، مشخص میشود که ما چه چیزهایی کم داریم. آنوقت مشخص میشود که چه کسی مسئول چه کمبودی است. آن وقت از این سردرگمی خارج میشویم. مثلا ممکن است یکی از مشکلات ما، مشکل فرودگاههایمان باشد. اگر ما برنامه جدی داشته باشیم برای گرفتن میزبانی جام ملتها، مشخص میشود که توسعه فوتبال یک کشور فقط دست فدراسیون نیست. به طور کلی آن کشور باید توسعه پیدا کند. کمکی که این بحث به توسعه فوتبال کشور میکند از هزار تا بازی فوتبال و گل زدن مهمتر است. چنین جهت گیری هایی مسیر آینده را روشن می کند.
*اما در ایران کسی حرف کفاشیان را جدی نگرفت و خیلیها الان فکر میکنند گرفتن میزبانی جام ملتهای 2019 غیر ممکن است.
اصولا خیلی اوقات مسائل در ایران خوب مطرح نمیشود. یعنی نه مسئولان میتوانند این موضوع را خوب مطرح کنند، نه رسانهها به تبیین آنها کمک می کنند. مثلا در این اواخر دو تا موضوع داشتیم که اصلا برای مردم گنگ و مبهم بوده؛ یکی انتخاب فدراسیون ایران به عنوان بهترین فدراسیون آسیا و یکی هم درخواست میزبانی برای جام ملتهای آسیا. مسئله میزبانی حداقل تا به اینجا خیلی هم ساده است. کنفدراسیون فوتبال آسیا نامهای به 47 کشور عضو خود فرستاده و گفته که هر کشوری علاقهمند به میزبانی جام ملتهای آسیاست بگوید: «من علاقهمندم.» هر کشوری میتواند بگوید من علاقهمندم. این دلیلی بر این نیست که آن کشور شایسته میزبانی هست یا شایسته میزبانی نسیت. این دلیلی بر آن نیست که آن کشور اراده لازم را برای انجام میزبانی دارد یا ندارد. این روند پروسه تعیین میزبان جام ملتهاست. الان فقط در مرحله ابراز علاقهمندی است.
ابراز علاقهمندی با دو خط نامه نوشتن هم امکان پذیر است. یعنی فدراسیون میتواند بنویسد: «ما علاقهمندیم.» شما با همین دو کلمه میتوانید برای گرفتن میزبانی جام جهانی هم درخواست کنید. اندونزی با همین روش درخواست کرده بود برای جام جهانی 2018 و 2022. به هیچ وجه اندونزی نمیتوانست با کشورهایی که حضور داشتند رقابت کند. هلند و بلژیک جزو ضعیفترین کشورهای متقاضی میزانی بودند. از آسیا ژاپن و کره جنوبی و استرالیا و قطر بودند. اندونزی هم گفته بود ما علاقهمندیم. اشکالی ندارد. هر کشوری بخواهد میتواند بگوید. ایران قبلا هم درخواست میزبانی داده بود. در همین دوران ریاست آقای کفاشیان هم، ایران درخواست میزبانی های متفاوتی داده بود، برای بازیهای آسیایی زیر 16 و زیر 19 سال، برای جام جهانی فوتسال 2012 هم ایران درخواست داده بود. اما موفق شد فقط یک میزبانی نوجوانان 2012 را توانست بگیرد. ایران برای جام باشگاههای جهان هم درخواست داده بود که نشد. به نظر میآید ایران در پاسخ به بسیاری از نامه هایی که از کنفدراسیون یا فیفا گرفته، برای میزبانی ابراز علاقه کرده است. اما همین درخواست دادنها و جواب نگرفتنها یک علامت است. این نشان میدهد کار کارشناسی نشده یا در حد کافی نبوده است. ممکن است اعتماد به نفس بیش از حده بودیا شناخت لازم برای کسب موفقیت وجود نداشته. ایران در خیلی از موارد جزو رقیبان جدی نبوده. مادام که پتانسیل مدیریت قدرتمند کاری را نداشته باشی،بهتر است در شروع آن و اقدام به درخواست تجدید نظر کنی.
*برای گرفتن میزبانی مسابقات مهم باید دولت هم پشت فدراسیون باشد.
برای جام ملتهای آسیا 2007 باید 4 تا وزیر یا بالاتر از آن مهر و امضا میدادند که گارانتی کنند این جام به خوبی برگزار خواهد شد.
*آقای کفاشیان برای میزبانی جام جهانی فوتسال اعلام کرد که وزیر اقتصاد و گمرک ایران همراهی نکردند که ما میزبانی را بگیریم.
در ایران کنونی گرفتن میزبانی تورنمنت های رده بالای جهانی یا قاره ای بعید به نظر می آید. نباید برنامه ها را بر مبنای آروزهایمان بچینیم و چشم مان را به واقعیت ها ببندیم. ایران فعلی با موانعی جدی روبروست که تقریبا گرفتن میزانی تورنمنت های مهم مثل جام ملت های آسیا غیرممکن به نظر می آید. مثلا البته در فوتسال کشوری که میزبان بود اتفاقی برایش افتاد که میزبانی را از آن گرفتند. فیفا رفت دنبال اینکه ببیند چه کشورهایی درخواست میزبانی داده بودند تا میزبانی را بدهد به آنها. ولی ایران نتوانست در رقابت با تایلند، سری لانکا، چین، آذربایجان، جمهوری چک و گواتمالا برنده بیرون بیاید. در صورتی که حداقل در زمین بازی ما فوتسال بهتری داریم و سابقه جهانی موفق تری داشتیم.
*چیزی که در مورد جام ملتهای آسیا وجود دارد این است که کشور میزبان باید 4 تا شهر اصلی داشته باشد. یعنی چهار تا استادیوم مجهز داشته باشد به علاوه فرودگاه و زمین تمرین و هتل. ما از نظر 4 تا شهر مشکلی نداریم. زیرساختهای اصلی که این میزبانی میخواهد چیست؟
در این حوزه اطلاعاتم در همه جزئیات کامل نیست. من بعضی از استادیومهای ایران را ندیده ام. ولی با استادیومهایی که از جام ملتهای قبلی دیدم، بعید میدانم که ایران استادیومهایی در آن سطح داشته باشد. البته این را هم بگویم که گرفتن میزبانی غیر ممکن نیست. ما داریم در مورد سال 2019 صحبت میکنیم. پروسه این کار این شکلی است که تا 15 فوریه باید تمام کشورهایی که علاقهمند به گرفتن میزبانی هستند، فقط بگویند ما میخواهیم. یعنی ابراز علاقهمندی کنند. بعد تا اول جولای سال 2013 باید یک سری مدارکی که تضمین میدهد اینها میتوانند شرایط لازم را فراهم کنند، امضا کنند و به کنفدراسیون فوتبال آسیا بفرستند. تا اول آگوست 2013 یک کارگاهی برگزار میشود که کشورهایی که درخواست دادهاند میآیند آنجا که برایشان توضیح دهند جام ملتهای آسیا چیست و آنها را بیشتر آشنا کنند. بعد تا 16 سپتامبر سال آینده باید تمام مدارک را بفرستند. در این مرحله، مدارک توافق برای سازماندهی و لیست نیازمندیها را میفرستند. از 15 اکتبر 2013 تا 15 مارچ 2014، در این 5 ماه، بازبینی میکنند از کشورها. فرودگاهها و هتلها و استادیومها و زمینهای تمرین را میبینند.
*فاصله هتل تا ورزشگاه و هتل تا زمین تمرین هم ملاک هست؟
بله. اینها هم جزو مقررات هست. اول نگاه میکنند ببینند فضای کلی چطوری است. چون مسائلی مثل زمین تمرین، قابل تغییر است. میتوانی بگویی این زمین تمرین را با آن یکی عوض میکنم. فدراسیونها باید 15 می 2014 کتابچه درخواست میزبانی خود را بدهند. 15 جوئن 2014 گزارش میشود به کمیته مسابقات و کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا برای تصمیمگیری. 15 جولای 2014 هم از فدراسیونهای متقاضی میخواهند که بیایند و توضیح بدهند که چه برنامهای دارند.
*کدام کمیته تصمیم آخر را میگیرد؟
هیات رئیسه.
*جایی که ما الان عضوی در آن نداریم. برای گرفتن میزبانی، حضور بانوان در ورزشگاهها باید آزاد باشد؟
بله. در مورد ایران این موضوع برجستهتر است. در کشورهای دیگر اصلا چنین موضوعی نداریم. ولی صد در صد اگر پای ایران به مراحل پایانی برسد، این را میپرسند که در مورد این ماجرا چه کار میکنیم. در آسیا یک کشور دیگر هم هست که چنین موضوعی دارد.
*عربستان؟
بله. عربستان البته این تضمین را قبلا داده که بانوان را به ورزشگاه راه میدهد. این کار را هم کرد. عربستان در بازیهای زیر 19 سال که برگزار کرد، بانوان را به ورزشگاه راه داد.
*البته در بازیهای تحت نظر فیفا، ایران همین کار را میکند. یعنی تماشاگران خارجی که میآیند راحت وارد ورزشگاه میشوند.
اگر بخواهند این کار را بکنند، باید نشان بدهند که محدودیتی برای ورود زنان وجود ندارد. به ملیت و نژاد کاری ندارد. باید بگویند محدودیتی وجود ندارد.
*میتوانند جایگاه ویژه بانوان بگذارند.
بله. ولی ممکن است بعضیها بخواهند خانوادگی به ورزشگاه بروند.
*ایران گفته جایگاه خانوادگی هم میگذارد.
اجرای اینها در مسابقات بینالمللی راحت نیست. چون اول باید ورزشگاه را دسته بندی کنند و بلیط ها را برمبنای آن طبقه بندی کنند. ممکن است یک نفر بخواهد بلیت گران قیمت بخرد و یک نفر هم بلیت ارزان قیمت. غیر ممکن نیست انجام این کار و البته می شود با برنامه ریزی بعضی مشکلات را برطرف کرد.
* میزبانی که ایران برای نوجوانان آسیا داشت چطور بود؟ کنفدراسیون فوتبال آسیا از این میزبانی راضی بود؟
به نظرم آن بازیها می تواند منبع مناسبی برای مطالعات اولیه باشد. صرف اینکه بازیها برگزار شد و تمام شد نمی تواند ملاک توانایی و موفقیت ما در تورنمنت های بزرگتر باشد.
*اگر اراده ملی در کشور وجود داشته باشد، ایران میتواند میزبانی را بگیرد یا نه؟
من این جهت با طرح گرفتم میزبانی در ایران مخالفم که فدراسیون بحث را کارشناسی مطرح نمیکنند. مادامی که شما بحث را در همان ابتدا اینگونه مطرح کنید که ما میزبانی را میگیریم، یعنی اینکه شما تسلط روی کار نداری. شما باید بگویید داریم بررسی میکنیم که چگونه میزبانی را بگیریم. اگر این را بگویید یعنی روش معقولی اتخاذ کرده اید. اما در صورتی که بگویید ما میگیریم، یعنی روی کار مسلط نیستید. اساسا گمان نمی کنم در مدت گذشته فدراسیون یا سازمان های زیربط روی این پروژه مطالعه کرده باشند که این اظهار نظر نتیجه مطالعات شان باشد. حدس می زنم این بیشتر بروز علاقه مندی بوده تا نتیجه کار کارشناسی. اساسا من با طرح میزبانی مخالفتی ندارم. موافق هم هستم. اما فقط طرح درست این قضیه کمک میکند به اطلاعات و افکار عمومی. ما اگر بدانیم کجای فوتبال دنیا هستیم و چه چیزی میخواهیم، خیلی چیزها مشخص میشود. من با طرح این قضیه موافقم اما با چگونه مطرح کردن آن که پر از اعتماد به نفس اضافی و مطالعات انجام نشده است مخالفم.
*یعنی ایران باید یک کمیتهای شکیل دهد برای این ماجرا؟
بله. خود کنفدراسیون فوتبال آسیا یک گروهی دارد که گروهی روی این قضیه کار میکند. برای جام ملتهای آسیا که در قطر برگزار شد، قطریها رفته بودند متخصصان این کار را جذب کرده بودند. ما وقتی رفتیم آنجا، همه چیز عالی بود. وقتی به یک نفر یک چیزی را میگفتیم، او خودش میدانست آنها را. یعنی میدانستند میکسد زون چیست. اسپانسر و تبلیغات را میدانستند. با بلیط فروشی مسابقات مدن آشنایی کامل داشتند و مدیریت لجستیک آنها با همان تجربه المپیک و جام جهانی بود. یکی از دلایلی که قطر موفق برگزار کرد مسابقات را، همین بود.
*الان در ایران چنین کارشناسانی داریم؟ ما استادیوم میسازیم اما استانداردها را نداریم.
البته این فقط در ایران نیست. در خیلی از کشورها همین است. چون در اکثر کشورها سازمان ورزش استادیومها را میسازد، تفکر صرفا فوتبالی برای ساخت استادیومها وجود ندارد. ما جاهای دیگر هم رفتیم برای بازدید از استادیومها، دیدهایم که استادیوم خوبی ساختهاند اما ورود تیمهای A و B جدا نیست و عملیات روز مسابقه با مشکل روبرو می شود.
حالا اینجا آدم خوب چگونه به وجود میآید؟ چطوری میشود آدمهای متخصص را به دست آورد؟ یکی از کارهایی که کنفدراسیون فوتبال آسیا در لیگ قهرمانان آسیا انجام داد این بود که آدمهای فدراسیونهای مختلف را تربیت کرد تا بتوانند میزبان مسابقات بین المللی باشند. ایران هم اگر خودش آدمهای متخصص نداشته باشد، میتواند از چنین آدمهایی استفاده کند. در نقاط مختلف دنیا آدمهایی هستند که چنین تخصصهایی دارند. گرفتن میزبانی مسابقات بینالمللی، مثل مزایده و مناقصه است. آدمهایی هستند که برنده شدن در این مناقصه و مزایدهها را بلد هستند. ممکن است داخل فدراسیون ایران هم افرادی باشند که این کار را بلدند. باید آدمهایی باشند که روشهای چانه زنی را بلدند. چانه زنی نه به معنای دروغگویی و لاپوشانی، بلکه به این معنی که چگونه خودمان را معرفی کنیم. قطر هزینه خیلی سنگینی برای آن تیم داده بود تا توانست میزبانی جام ملتهای آسیا را بگیرد. البته همان تیم را تقویت کرد تا توانست میزبانی جام جهانی را هم بگیرد. اما استرالیا تیم خارجی استخدام نکرد. آنها خودشان افراد متخصصی دارند. استرالیاییها در ورزش جهان سابقه میزانی طولانی دارند. البته نه چندان در فوتبال چون ورزش اول آنها فوتبال نیست اما اصول میزبانی رقابت های جهانی را می دانند و زیر ساخت های آنها را بوجود آورده اند. یک نمونهاش المپیک سیدنی بود که اولین المپیک استرالیایی ها نبود. مثلا چین و ژاپن احتیاجی به استخدام کارشناسان خارجی ندارند. آدمهایی که از ژاپن میآیند رزومه متفاوتی نسبت به بقیه دارند. ژاپنیها آنقدر مسابقات مختلف برگزار میکنند که کارشناسان آنها سابقه زیادی در همراهی تیمهای مختلف در مسابقات مختلف دارند. بنابراین من موافقم با اصل گرفتن میزبانی، اما نه بو روشی که صرفا جنبه سرگرمی و خبرسازی دارد.
*ما اگر این میزبانی را بگیریم، 6 تا زمین مسابقه و 16 تا زمین تمرین استاندارد خواهیم داشت.
من مخالف این هستم که بگوییم ما حتما این میزبانی را میگیریم. ما هنوز رقبایمان را نمیشناسیم. وقتی میگوییم ما میزبانی را میگیریم، یعنی کار را نمیشناسیم هنوز. ما به چه روشی میگوییم برنده میشویم؟ شما مادامی میتوانید بگویید من میزبانی را میگیرم که رقبایتان را بشناسید و با کار کارشناسی به خودت ثابت شده باشد که تواناییات از رقبایت بیشتر است.
*چیزی که باعث میشود کفاشیان این طوری حرف بزند، این است که فکر میکند اگر نوبتی هم باشد، نوبت ایران است. ما الان تماشاگر داریم، ورزشگاههایی هم داریم که میشود با 10 میلیارد تومان آنها را استاندارد کنیم. ضمن اینکه این میزبانی را اخیرا هیچ وقت به ایران ندادهاند و به نظر میرسد که این بار به ما میدهند.
اگر هیچ وقت میزبانی را به ایران ندادهاند به نظر من معنیاش این است که ایران تواناییاش را نداشته. کشورهایی بودهاند که تا حالا خودشان نگفتهاند میزبانی را میخواهیم، اما به آنها پیغام دادهاند که اگر شما بخواهید، میتوانیم میزبانی را بدهیم به شما. مثلا در دوره قبلی همین استرالیا به شرایطی رسید که ممکن بود میزبانیاش را بگیرند. نمی خواستند به برخی خواسته های کنفدراسیون تن بدهند. مثلا یکی از مشکلات مقررات مالیاتی در استرالیا بود. آن موقع کنفدراسیون فوتبال آسیا به این فکر میکرد که اگر میزبانی استرالیا به هم بخورد، چه کشوری را میزبان مسابقات کنند. به یک کشور هم پیغام داده بودند که میتوانی خودت را آماده میزبانی کنی؟ که آن کشور هم جواب مثبت داده بود. بنابراین اگر ایران تواناییاش را تا الان داشت، حتی اگر خودش درخواست میزبانی نمیداد ممکن بود کنفدراسیون فوتبال آسیا به صورت غیر رسمی پیشنهاد میزبانی را به ایران بدهد.
*حالا آقای کفاشیان میگوید این پیشنهاد را به صورت غیر رسمی از کنفدراسیون فوتبال آسیا گرفته.
بین افراد ممکن است روابطی باشد و من از همه ارتباطات اطلاعی ندارم. من درباره روش های اصولی و اداری صحبت می کنم.
*ممکن است در اجلاس کنفدراسیون فوتبال آسیا این پیشنهاد را به ایران داده باشند؟ چون ایران معمولا برای میزبانی جام ملتها اقدام نمیکرد.
ایران قبلا درخواست میزبانی داده بود. ایران سال 1968 میزبان شده بود در امجدیه. 1976 میزبان شده بود و بعد از آن درخواست نداده بود تا اینکه سال 2000 زمان آقای صفایی فراهانی دوباره درخواست میزبانی داد. درخواست میزبانی ایران در جلسه کمیته اجرایی در بیروت بررسی شد. ایران آن سال این کار را کرد. برای بازدید آمدند ایران. رفتند ورزشگاه آزادی و تبریز و مشهد را دیدند. همان موقع هم بحث ورود بانوان به ورزشگاهها بود. آن موقع توصیه فدراسیون فوتبال ایران به استاندار خراسان این بود که وقتی تیم کنفدراسیون فوتبال آسیا برای بازدید آمد، به آنها بگویید مشکلی برای ورود بانوان وجود ندارد. ما هم تا آن زمان مشکل را حل میکنیم. اوگورا رئیس فدراسیون ژاپن یکی از اعضای بازدید کننده بود. ایران در آن جلسه نفر اول نشد. آن درخواست، درخواستی جدی بود. اصولا آقای صفایی فراهانی آدمی جدی بود. در آن دوره کوتاه ایران میزبانی دو مرحله از جام باشگاههای آسیا و زیر 16 سالهها را گرفته بود. اعتقاد فدراسیون در آن زمان این بود که ممکن است ما برنده نشویم، اما خودمان را وارد کورس رقابت کردهایم. آن زمان امکانات سخت افزاری ایران با سایر کشورها کمتر بود. اما هرچه میگذرد، برای کشوری که نمیتواند خودش را بالاتر ببرد، کار سختتر میشود. در دوره بعدی برای مسابقات 2007 ایران باز هم درخواست میزبانی داد. بنابراین ایران برای اولین بار نیست که درخواست میزبانی میدهد. برای جام ملت های 2007 در زمان ریاست آقای دادکان ایران درخواست میزبانی داد اما به تاریخ ارسال مدارک توجهی نکرده بودند و از لیست بیرون ماندند. الان پروندههای درخواستهای میزبانی قبلی از سال 2000 به بعد بررسی شده که ببینند اینها به کجا رسیده یا نه؟ بررسی کردهاند که ببینند این پروژههای قبلی که ناتمام مانده دلیلش چه بوده؟ مشکلات پولی را خیلی جدی نمی دانم. به نظر هزینه برگزاری جام ملتها، قطرهای از دریای درآمدهای نفتی ایران نیست و اگر اراده ملی وجود داشته باشد، ایران مشکل مالی برای برگزاری مسابقات نخواهد داشت.
*پس الان ایران دو سال فرصت دارد تا خودش را آماده کند.
همه دو سال فرصت دارند. هنوز برای ما دیر نشده، اما کار سختی داریم.
*شاید اینکه فدراسیون فوتبال ایران بهترین فدراسیون آسیا شده، انگیزه بدهد به ما که برویم دنبال گرفتن میزبانی و این کار را به صورت جدی دنبال کنیم.
اگر از من بپرسید میگویم هر کاری با مدیریت درست، شدنی است. اما اینکه مدیریت درست وجود دارد یا نه ، به قضاوت افراد بستگی دارد. به نظرم همه چیز هم دست فدراسیون فوتبال نیست. مثلا یکی از مباحث، موضوع سیستم بانکی و بلیت فروشی آنلاین است. شما چطوری میخواهید بلیت فروشی آنلاین کنید؟ چون بلیت فروشی آنلاین بخشی از تعهدات است. باید بلیت در خارج از کشور خریداری شود. این کار شدنی است، اما اینکه در ایران اجازه اجرای این کارها را میدهند یا نه، نمیدانم.
*خب میتوانند بلیت فروشی را بدهند به یک شرکت ثانویه که خارج از ایران بفروشد.
من کارشناس بانکی نیستیم. من حرفم این است که طرح این قضیه و گرفتن میزبانی ایده خوبی است. به شرط اینکه به روش کارشناسی و با صداقت جلو برویم. ممکن است نتیجهای که ما میگیریم، گرفتن میزبانی جام ملتهای آسیا نباشد، اما بزرگتر از آن باشد. حداقل بتواند این فرهنگ را به وجود بیاورد که فوتبال چیست. این دستاورد این کارهاست. من برای این دستاوردها به آقای کفاشیان پیشنهاد دام درخواست میزبانی بدهید. الان استرالیا که میزبانی 2015 را گرفته، 80 میلیون دلار بودجه در نظر گرفته. آنها دنبال این بودند که اقبال عمومی را از مسابقات بینالمللی فوتبال بالا ببرند و بعد بروند سراغ گرفتن میزبانی جام جهانی. می خواهند فوتبال را پرطرفدار کنند. از دولت های استانی خود هم کمک های زیادی گرفته اند. برای همین برای اولین بار جام ملتهای آسیا در استرالیا به صورت چرخشی در این کشور برگزار میشود. یعنی مثلا تیمی مثل ایران برای هر بازی که میخواهد انجام دهد باید یک پرواز انجام دهد. این یک تجربه جدیدی است. هزینه زیادی هم میبرد برای تیمها.
*هزینه را تیمها باید بدهند یا کنفدراسیون؟
سر این قضیه هنوز بحث وجود دارد. کنفدراسیون فوتبال آسیا به سادگی با این شرایط استرالیا به توافق نرسیده. تامل کرده و جواب داده. چون تیمها استراحت نمیکنند. هر بازی که انجام میدهند چند ساعت باید پرواز کنند و یک روز از استراحت تیمها از بین میرود. یک مورد دیگری هم که در مورد جام ملتهای آسیا وجود دارد و ارتباطی به فدراسیون ندارد، پوشش تلویزیونی است. من هنوز شک دارم که کیفیت فیلمبرداری مسابقات فوتبال در ایران، به اندازه مسابقات بینالمللی باشد. مثلا مسابقه فینال جام ملتها در قطر، بازی به صورت فول اچ دی با 55 دوربین فیلمبرداری میشد. این بالاتر از تعداد دوربینهای فینال جام جهانی بوده. البته تعداد دوربین تنها ملاک نیست، کیفیت کار مهم است. تیمی که آمده بود به قطر داشت فیلمبرداری میکرد، همان تیمی بود که چهار دوره فینال جام جهانی را از سال 1998 فیلمبرداری کرده. یک مسائلی وجود دارد که از توان فدراسیون یک کشورخارج است. قطریها از نظر نیروی انسانی فوقالعاده بودند. آدمهایی که آنجا بودند، بعد از مسابقات سریع رفتند به برزیل برای جام جهانی بعدی. اصلا کار آنها همین است. مثلا در آن استادیوم السد که من مسئول میکردم، یک خانمی بود که کارش تنظیم ساعت اتوبوس برای رفت و برگشت به استادیوم بود. کارش همین بود و از تحت یک شرکت لجستیک ورزشی آمریکایی به آنجا آمده بود. کار آنها مدیریت حمل و نقل در تورنمنت های بزرگ ورزشی است.
*در انتخابات ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا با توجه به اینکه بن همام رفت، ایران میتواند به جایگاهی دست پیدا کند و باید چه کار خاصی انجام دهیم؟
کار خاصی نمیخواهد. فقط باید از مسئولان ایران بخواهیم کار غیر طبیعی انجام ندهند. ایران سالهای سال صندلی داشته. ما صندلی که از دست دادیم به خاطر منافع شخصی و کار غیر تخصصی بوده. اگر کار غیر تخصصی اضافی انجام نمیشد ایران رای معمولی اش را میآورد. ایران دوره قبل هم میتوانست رای بیاورد. دوره قبل آقای کفاشیان به خاطر فشاری که آقای سعیدلو آوردند کشید کنار.
*الان ما باید کاندیدا بشویم برای نایب رئیسی؟
سال بعد در مجمعی که برگزار میشود چند پوزیشن در عرصه انتخابات قرار میگیرد. یکی از آنها رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا است که اگر هر کدام از نواب رئیس بخواهند کاندیدای ریاست شوند، صندلی آنها خالی میشود. پس ریاست هست، احتمالا نایب رئیسی هست. یک صندلی هست، صندلی کنفدراسیون فوتبال آسیا در کمیته اجرایی فیفا. دو صندلی دیگر هم هست برای عضو زن هیات رئیسه.
*کفاشیان شانسی دارد که نایب رئیس کنفدراسیون آسیا شود؟
جایگاه شنامزد در داخل کشورش نقش زیادی در موفقیت او دارد. اگر آقای کفاشیان یا هر فرد دیگری که نامزد می شود در داخل کشورش موقعیت مناسبی نداشته باشد کارش سخت است. اراده ملی اهمیت فوق العاده ای دارد.
در دهه 70 میلادی که آقای کامبیز آتابای رئیس فدراسیون ایران بود، قرار بر این بود که آقای آتابای کنفدراسیون فوتبال آسیا را بیاورد تهران. ایران در زمین فوتبال نتایجش را گرفته بود و داشت خارج از زمین فوتبال هم نتیجه میگرفت. البته ایران اخیرا پیشنهاد میزبانی کنفدراسیون فوتبال آسیا را هم داد.
نمونه دیگر درخواست میزبانی مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا در سال 2009 بود. اصلا چه شد که مدیریت فدراسیون پیشنهاد میزبانی مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا را داد؟ چه شد که این درخواست یکقدم هم جلو نرفت؟ اگر همان موقع بحث گرفتن میزبانی مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا به صورت جدی مطرح میشد می توانست برای امروز درس خوبی باشد. البته امکان کار کنفدراسیون در تهران امروز وجود ندارد. ولی می شد طرح موضوع کرد و ما میفهمیدیم که تهران برای میزبانی یک سازمان بینالمللی چه چیزی کم دارد؟ اما از آنجا که از این موضوع فقط برای بازی رسانهای استفاده شد به جایی نرسیدیم. آخرش میگوییم لابی بود، پول بود و ما نتوانستیم میزبانی را بگیریم. امیدوارم در مورد میزبانی جام ملتهای آسیا هم به جایی نرسیم که آخرش بگوییم یک عدهای پول دادند و توانستند میزبانی را بگیرند. الان باید ببینیم نتایج درخواست میزبانی برای کنفدراسیون فوتبال آسیا چه شد. این را نمیگویم که آنرا چکش کنم بر سر کسی. با طعنه و تمسخر چراغی برای آینده نمی سازیم. میخواهم بگویم چه ایراداتی داشتیم که نتوانستیم میزبانی را بگیریم. برویم بررسی کنیم و ببینیم چرا در سال 2000 با اینکه درخواست میزبانی جام ملتهای آسیا را دادیم، اما نتوانستیم این میزبانی را بگیریم. ایرادها را دربیاوریم و آنها را برطرف کنیم. برای آنچه در گذشته انجام شده از سرمایه و آبروی کشور هزینه کرده بودیم. حالا باید بدانیم تکلیف آن پرونده ها به کجا رسید. نه برای برخورد با افراد بلکه برای باز کردن راهی به آینده ای بهتر.
43 43