مجله آمریکایی ''تایم'' در مقاله ای به قلم فرید زکریا، سال 2013 را سالی دانسته است که آمریکا تکلیف خود را با ایران مشخص می کند؛ به گونه ای که یا با ایران اتمی کنار می آید یا با این کشور وارد جنگ می شود.

زکریا می گوید تفکر خارج از جریان اصلی هگل -وزیر دفاع جدید امریکا-در مورد ایران است که اهمیت دارد و چیز خوبی است زیرا واشنگتن در حال حاضر به شدت نیازمند یک رویه جدید و یک هوای تازه درباره ایران است.

فرید زکریا می گوید تا چند ماه دیگر باراک اوباما با بحران درباره ایران مواجه خواهد شد. او پیشتر کنار آمدن با ایران مسلح به سلاح اتمی را رد کرده است. این بدان معنا است که یا ایران باید به خواسته های آمریکا گردن نهد و یا آمریکا مجبور به ورود به جنگ با ایران می شود. از آنجا که گزینه اول بسیار بعید است و گزینه دوم اصلا جذاب نیست دولت اوباما باید راه حلی دیگر پیدا کند و به سراغ دیپلماسی موسوم به چماق و هویج برود تا به توافقی برسد که تهران و واشنگتن هر دو آن را بپسندند.

زکریا سپس به مقاله رابرت جرویس، محقق دانشگاه کلمبیا در نشریه فارن افرز اشاره می کند. جرویس در آن مقاله گفت دیپلماسی قهرآمیز آمریکا هرگز جواب نداده. واشنگتن در پاناما، عراق، صربستان، و افغانستان طی دوره های مختلف از تحریم، فشار و تهدید استفاده کرده تا رهبران را متقاعد به تغییر رفتار کند اما این اتفاق نیافتاده و واشنگتن مجبور به ورود به جنگ شده است. تهدیدهای آمریکا در مورد کره شمالی نیز این کشور را وادار به عقب نشینی نکرد. اگر دولت آمریکا این بار در قبال ایران مایل به پیروزی است باید شیوه بازی اش را ارتقا دهد و ابتکاری هوشمندانه و متهورانه برای مذاکره در پیش گیرد.

فرید زکریا می گوید دیپلماسی قهرآمیز مستلزم آمیزه ای از تهدید و وعده است. در مورد ایران دولت آمریکا بارها تهدید کرده است. زکریا سپس به نقل از جرویس می گوید که تهدید به توسل به زور علیه ایران معتبرتر می شد اگر که اسرائیل دست از ابراز شک درباره قصد آمریکا به حل مسئله برمی داشت و به جای آن جدیت آمریکا را باور می کرد. پرز در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته بود اگر دیپلماسی قهرآمیز موفق نشود ''باراک اوباما از حمله نظامی علیه ایران بهره خواهد برد. مطمئن هستم.''

با آن که چماق ها با جدیت مورد استفاده قرار گرفته است، از هویج ها چندان خوب استفاده نشده. آمریکا نتوانسته به صراحت برای خود و برای جهان توضیح دهد که توافق قابل قبول چه خواهد بود و مهمتر از آن اگر ایران این توافق را بپذیرد واشنگتن حاضر است چه کاری در ازای آن انجام دهد. آیا تحریم ها لغو می شود؟ کدامشان؟ آیا آمریکا از تلاش برای تضعیف حاکمیت ایران دست برخواهد داشت؟ آیا مایل به عادی سازی روابط با ایران خواهد بود؟

زکریا در پایان می گوید موانعی نیز در واشنگتن بر سر راه وجود دارد از جمله این که هیگل کجا می تواند در این روند تغییر ایجاد کند. او می تواند در داخل دولت آمریکا این صدا را به گوش برساند و در جهت توافقی سخن بگوید که در ازای دریافت اثبات عدم پیشرفت ایران به سوی بمب، به ایران مشوق بدهد. در غیر این صورت، 2013 سالی خواهد بود که آمریکا باید ایران اتمی را بپذیرد یا وارد جنگ با این کشور شود.

/2727

منبع: خبرآنلاین