زهرا خدایی
تهدیدهای کیم جونگ اون، رهبرِ جوانِ کره شمالی بالاخره عملی شد. انگشت اون بالاخره ماشۀ بمب هستهای را کشید و جهان را در بهتی بزرگ فرو برد. آزمایش هستهای کره شمالی فارغ از همۀ ابعاد آن، همۀ فجایع هستهای تاریخ و رعب و وحشتی جهانی از تبعات و هزینههای جانی و مالی آن را به اذهان متبادر کرد. اما در این میان سوال اصلی این است که وقتی پیونگ یانگ سومین بار است که دست به آزمایش هستهای میزند همسایگان و سایر کشورها و قدرت های جهانی چگونه می خواهند در برابر این اقدام عکس العمل نشان دهند؟به نظر میرسد با توجه به واکنشهای جهانی، آزمایش هستهای کرهشمالی در صبحگاه روز سهشنبه، زنگ خطری بود که این بار صدا و پس لرزههای آن بیش از دفعات قبل جهان را غافلگیر و یا شوکه کرد. خبرآنلاین تبعات، دلایل و پیامدهای این مسئله، را در گفتگویی با اسماعیل بشری، کارشناس تسلیحات نظامی مورد بررسی قرار داده است.
چرا کرهشمالی برای سومین بار دست به آزمایش بمب هستهای میزند و جامعه جهانی در برابر این اقدام واکنشی از خود نشان نمیدهد؟
فعالیتهای هستهای نظامی کره شمالی ناشی از احساس عدم امنیتی است که ریشههای آن را باید در پس از فروپاشی بلوک شرق جستجو کرد. در واقع پس از آن تا به امروز کره شمالی احساس تنهایی میکرد و در نتیجه به دنبال این بود که برای خود سپر امنیتی ایجاد کند. از همان روز نخستی که کره شمالی این فعالیتها را آغاز کرد با فشار بینالمللی به ویژه از جانب آمریکا و دو همسایۀ ژاپن و کره جنوبی روبرو بود. این مسئله کش و قوس زیادی داشته است و هر از گاهی کره شمالی به سمت آزمایش هستهای رفته است؛ همانگونه که در سالهای 2006 و 2009 آزمایشاتی را انجام داد. متعاقب این فعالیتهای هستهای آمریکا به سردمدار اعمال تحریمهایی علیه کره شمالی تبدیل شد.
کره شمالی در کنار فعالیتهای هستهای، آزمایش موشکهای دوربرد را نیز پیگیری کرد و از این طریق سعی کرد تا نشان دهد که نه تنها به دنبال تولید سلاح هستهای است بلکه به دنبال تولید وسیلۀ حملکنندهای است که این مواد را تا آمریکا حمل کند. پیونگ یانگ در واقع از این طریق میخواست اعلام کند که آمریکا باید دست از تحریمهای کره شمالی بردارد و رفته رفته از تحریمها علیه کره شمالی که واقعاً آسیب زیادی به اقتصاد این کشور زده، بکاهد.
چرا واکنش قدرتهای بزرگ و حتی همسایگان کره شمالی به فعالیتهای هستهای چندان در خور توجه نیست؟
چین، روسیه، کره جنوبی و ژاپن همواره خواستار آن بودند که کره شمالی پای میز مذاکره بنشیند و در قبال دریافت کمکهای غذایی و اقتصادی به تدریج از فعالیتهای هستهای و پیگیری مسئلۀ ساخت و تولید موشکهای قاره پیما و دوربرد دست بردارد. اما این مذاکرات به نتیجه نرسید.
متعاقباً تحولاتی در کره شمالی رخ داد، جابجایی قدرت در این کشور صورت گرفت و این انتظار میرفت آرام آرام با روی کارآمدن رهبرِ جدید و جوان کره شمالی که نشانههایی از اصلاحطلبی از خود بروز داده بود، این کشور بیشتر به مذاکره متمایل پیدا کند تا تقابل. اما عملاً این اتفاق رخ نداد و در مقابل حتی کره شمالی در قالب آزمایش موشک دوربردی که ماهواره به فضا حمل میکند کوشید تواتمندی موشکی خود را بالاتر ببرد و به آمریکا نشان بدهد بُرد موشکهای خود را تا سرزمین اصلی آمریکا هم رسانده است.
هدف کره شمالی به طور مشخص از این اقدام چه بود؟
شاید بتوان کل قضیه را اینگونه تحلیل کرد که کره شمالی به خاطر مشکلات عدیدۀ اقتصادی که با آن روبروست و تحریمهای کمرشکنی که علیه این کشور وجود دارد، تنها راهی که برای خود متصور بوده، اینست که تهدیدات نظامی خود را در مقابل آمریکا و همسایگان بالا ببرد تا آنها را وادار به مصالحه و گفتگو کند.
آیا واقعاً با این اقدام شوکهکننده، کرهشمالی میتواند قدرتهای بزرگ را وادار به مذاکره کند؟
میتوان گفت که کره شمالی تنها راه بقای خود را در این رویکرد جستجو میکند. در حالیکه در زمان کیم جونگ ایل صحبتهایی در زمینۀ وحدت دو کره مطرح شده بود، که به تدریج دو کره به هم کمک کنند و اقتصاد این کشور را تقویت کنند تا رفته رفته زمینه برای وحدت و اتحاد مجدد دو کشور فراهم شود. اما اقتصاد دو کشور بسیار از هم فاصله دارد و از سویی توقعات کره شمالی بسیار بالاست به گونهای واقعاً نمیتوان آن برآورد کنند. از سویی شکاف ایدئولوژیک میان شمال و جنوب بسیار زیاد است و به گونهای نیست که کره شمالی بتواند از ایدئولوژی که به آن اعتقاد دارد، دست بردارد و به تفکر سرمایهداری متمایل شود و بتواند خود را با جنوب هماهنگ کند. کره جنوبی نیز نمیتواند بپذیرد که سیستمی همانند کره شمالی را در جنوب تجربه کند. این اختلاف ایدئولوژیک شدید جلوی وحدت دو کره را گرفته و قاعدتاً از این نظر موضوع را لاینحل کرده است.
من فکر نمیکنم کره شمالی بتواند طرفهای مقابل خود را به دادن امتیازات بسیار زیاد متقاعد کند. شاید آنها با دادن یکسری وعده و وعیدها سعی کنند کره شمالی را به پای میز مذاکره بکشانند ولی با تحرکات اخیر پیونگ یانگ(اعم از آزمایش موشکی و هستهای)که طی چند ماه اخیر صورت گرفته است(و به صراحت نیز اعلام شده است که در پاسخ به ایالات متحده آمریکا در قبال تحریمهای جدید بوده است) گره کور ایجاد شده، روابط کره شمالی با کشورهای دیگر و همسایگان را کورتر کرده است.
با توجه به اینکه چنین آزمایشاتی میتواند تأثیرات خطرناکی برای همسایگان نزدیک داشته باشد، برنامۀ چین-به عنوان کشوری که رابطۀ بهتری با پیونگ یانگ دارد- در مقابل کره شمالی چیست؟
چین از تحریمها علیه کره شمالی حمایت کرده اما سعی کرده که دامنۀ تحریمها را کوتاه و یا تعدیل کند. اما قاعدتاً چین هم چنین تکرویهایی را از سوی کره شمالی نمیپذیرد و قاعدتاً اگر نهایتاً آمریکا تصمیم بگیرد، دست به اقدام نظامی علیه کره شمالی بزند قاعدتاً این مسئله دامن گیر چین نیز خواهد شد. اما چین اصلاً به دنبال این نیست که مجدداً وارد جنگی با آمریکا بر سر کره شمالی بشود و سعی میکند با فشارهای مضاعفی(که ممکن است علنی هم نباشد) کره شمالی را وادار به تمکین در برابر قطعنامههای شورای امنیت کند اما قاعدتاً در شرایط فعلی چین در وضعیت دشواری قرار گرفته و برای پکن این مسئله دردسرساز شده است.
با توجه به اینکه استراتژی جدید آمریکا "نگاه به شرق و تقویت حضور نظامی در آسیا" است، چگونه با این تهدید مقابله خواهد کرد؟
قاعدتاً تحرکات کره شمالی، آمریکا را با توجه به استراتژی مدنظرش برای تقویت نیروهای نظامی خود در آسیای پاسیفیک مصرتر میکند. آمریکا پیشتر نیز بر این سیاست تأکید کرده بود که توجه خود را به آسیای جنوب شرقی و آسیای شرقی و کنترل بلندپروازیهای نظامی کره شمالی معطوف کرده است. باید منتظر واکنشهای آمریکا در قبال اقدام کره شمالی باشیم. و اینکه آیا باز هم آمریکا تحریمها علیه این کشور را تشدید خواهد کرد یا نه و یا اینکه مذاکرات را در پیش خواهد گرفت.
با توجه به تبعات و بزرگی ابعاد آزمایش هستهای کره شمالی، چرا تاکنون اقدامات موثرتری برای مهار این مسئله صورت نگرفته است. در حالیکه جامعه جهانی به کرات اعلام کرده است که نگران برنامههای هستهای ایران و دستیابی ایران به بمب هستهای است؟ در صورت گسترش یافتن تهدید برنامههای هسته ای کره شمالی، منافع آسیا به عنوان یکی از مهمترین قطبهای اقتصادی جهان به خطر خواهد افتاد و این مسئله حتی میتواند برای کل جهان هزینۀ سنگینی داشته باشد. برنامۀ غرب برای مقابله با این تحرکات چیست؟
فرق ایران با کره شمالی در اینست که سیاست اعلامی ایران که دائماً بر آن تأکید داریم اینست که ایران به دنبال سلاح هستهای نیست. در صورتی که کره شمالی به کرات اعلام میکند که به دنبال سلاح هستهای و موشک قاره پیما برای هدف قرار دادن آمریکاست. این سیاستی که ایران هیچگاه تاکنون نداشته است.
دوم اینکه کره شمالی از ان.پی.تی خارج شده است در حالیکه ایران عضو ان.پی.تی است. ایران در چهارچوب آژانس فعالیت میکند و بازرسان آژانس برای دیدن سایتها به ایران میآیند و تأسیسات هستهای ایران را بازدید میکنند. در واقع اختلافات ایران و غرب بر سر اینست که به قول آمریکاییها باید "راستیآزماییهای" بیشتری از سوی ایران صورت گیرد و در واقع از سوی جوامع بینالمللی حصول اطمینان در این زمینه صورت گیرد.
از سوی دیگر فعالیتهای ایران در راستای اقدامات غیرصلح آمیز نیست. ایران انواع شواهد و قرائن را به دنیا عرضه کرده است؛ از جمله فتوای مذهبی برای تحریم سلاح هستهای را در سطح بینالملل مطرح کرده است. تفاوت عمدهای میان مشی هستهای ایران و کره شمالی وجود دارد. از این رو تحرکات کره شمالی بسیار بسیار تهدیدآمیزتر از آن چیزی است که ایران انجام میدهد. رفتارهایی که با ایران نیز صورت میگیرد بسیار متفاوت است، از همین روست زمانی که بحث مقابله با ایران و برنامههای هستهای مطرح میشود، حملۀ نظامی (در کنار همۀ مخالفتهای موجود) تنها به عنوان یکی از گزینههای موجود در روی میز از آن یاد میشود.
در هر حال کره جنوبی و آمریکا در حالت آماده باش کامل و دائمی قرار دارند تا اگر اقدامات جدی از سوی کره شمالی صورت گرفت، آنها بتوانند دست به عملیات نظامی بزنند.
من بر این باورم فارغ از همۀ تبعات آزمایشات هستهای کره شمالی، این اقدام تماماً برای آمریکا شر نیست. بلکه آمریکا از وجود چنین شری در شرق آسیا استفاده میکند که حضور دائمی خود را در آسیا پاسیفیک به صورت یک امر ضروری برای کشورهای منطقه نشان دهد. در واقع آمریکا تلاش میکند که به کره جنوبی و ژاپن بقبولاند که پایگاههای نظامی آمریکا در ژاپن ضرورت دارد تا از این وسیله برای حفظ اقتدار خود در منطقه استفاده کند. البته در کنار این مسئله این فعالیتهای خطرناک کره شمالی میتواند تأثیراتی بر اقتصاد منطقه داشته باشد که البته این مسئله هم قابل مدیریت است.
5249