یکی از بحثبرانگیز ترین موضوعاتی که بعداز هر جشنواره بین منتقدان و مخاطبان و علاقهمندان به سینما بهوجود میآید، داوری جشنواره و جایزههایی است که به افراد مختلف تعلق میگیرد. جشنواره امسال هم با همه خوبیها و البته بدیهایش از این قاعده مستثنی نبوده و با انتقاداتی از سوی طیفهای مختلف مواجه شده است. داوری جشنواره از جمله مسئولیتهای سنگینی است که دغدغه زیادی را هم برای هیات داوری بهوجود میآورد. امسال اولین بار بود که نام مهدی فخیمزاده را بین هیات داوران جشنواره فجر دیدیم؛ تجربه جدیدی برای این کارگردان، نویسنده و بازیگر که بعد از چند سال اتفاق افتاد و حالا او از این تجربه نظر ناراضی نمیسد. در گفتوگویی که با فخیمزاده داشتیم، چند و چون داوری جشنواره امسال را مورد بررسی قرار دادیم.
امسال اولین بار است که شما را بین هیات داوران جشنواره فیلم فجر میبینیم، چطور شد که امسال تصمیم گرفتید به عنوان داور در جشنواره حضور داشته باشید؟
در سالهای گذشته چندین بار از من دعوت شده بود تا به عنوان داور در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کنم، اما من هیچ وقت تمایلی برای این کار نداشتم چون اساساً دوست ندارم وارد قضیه داوری شوم و از آنجایی که من خودم هم در این عرصه مشغول فعالیت هستم اینطور به نظرم میآمد که وارد این ماجرا نشوم و دوستان منتقد این کار را انجام دهند. اما این دوره که به من پیشنهاد شد. بنابه توصیه دوستان و به دلیل مشکلاتی که در سینما وجود دارد و اختلافاتی که متأسفانه هست، قبول کردم تا شاید این موضوع بتواند باعث همبستگی بیشتری بین همه اهالی سینما شود.
همیشه بعد از اهدای جوایز و اختتامیه حرف و حدیثهایی درباره داوری و سیمرغهایی که اهدا شده بهوجود میآید، امسال هم این اتفاق افتاده و به هر حال انتقادهایی شده. اما یکی از نکات قابل توجه داوریهای امسال این است که صرفا به یک یا چند فیلم خاص توجه ویژه نشده. هدف از این نوع جایزه دادن این بوده که هیات داوران خواسته همه را راضی کند یا دلیل دیگری داشتید؟
انتقاد همیشه وجود دارد که بخشی از آنها ناشی از اختلافنظر است، ضمن اینکه ما در جایزه دادن فقط به مسائل تخصصی توجه میکردیم نه چیز دیگر.
حمید فرخنژاد تا به حال چند بار کاندیدای دریافت سیمرغ شده ولی جایزه نگرفته، خیلیها میگویند برای اینکه طلسم جایزه نگرفتن او شکسته شود امسال او برنده شده، درست است؟
حقیقت قضیه این است که اصلاً چنین بحثهایی بین ما داوران به وجود نیامد. دلیل برنده شدن فرخنژاد هم قطعاً بازی خوبش در «استرداد» بود و نه چیز دیگر. هیچ یک از ما به گذشته کسی کاری نداشتیم و درباره بازیگران فقط به نقشی که به آنها گذار شده بود و پتانسیلی که آن نقش داشت فکر میکردیم. نقشی که آقای فرخنژاد بازی کرده بود بسیار اثرگذار بود و همه ما را تحت تاثیر قرار داد. به همین خاطر هم برنده سیمرغ شد. جالب است که من در سال و بعد از اینکه او روی سن جایزهاش را دریافت و گفت بختم باز شد، متوجه شدم او اولین بار است که جایزه برده حتی از دوستی که کنارم نشسته بود سوال کردم مگر فرخنژاد تا به حال جایزه نگرفته؟ چون فکر میکردم او به خاطر بازی خوبش در «ارتفاع پست»و «به رنگ ارغوان» قبلاً سیمرغ گرفته. بنابراین هیچ تصور قبلی در این باره نداشتیم و در جلسهها هم درباره این موضوعات حرف نمیزدیم.
موضوع دیگری که در این بحث وجود دارد تفاوت سلیقه داوران، منتقدان، مردم و مخاطبان است. شاید هم دلیل بهوجود آمدن برخی از این انتقادها همین باشد. کاندیدا نشدن شهاب حسینی برای بازیاش در «حوض نقاشی» و طناز طباطبایی برای «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» نیز حرف و حدیثههایی را در پی داشته...
اگر ملاک، نظر و رای تماشاگران باشد که دیگر نیازی به هیات داوران نیست، ضمن اینکه مردم هم در جشنواره به فیلم منتخبشان رای میدهند. دباره منتقدان هم حتی بین خودشان اختلاف نظر و آرا وجود دارد. سالهای قبل هم چنین بحثهایی وجود داشته حتی در اسکارهم هست. در آنجا هم ممکن است داوران به فیلمهایی جایزه دهند که مورد توجه مردم نبوده. نمیشود به خاطر اختلاف نظر و سلیقه داوران با مردم بگوییم انتخابها ناعادلانه بوده، حتی بین ما داوران هم اختلاف نظر وجود داشت ولی دربارهاش حرف میزدیم و به نتیجه میرسیدیم. نکته دیگری که وجود دارد این است که مردم فیلم را با احساسشان نگاه میکنند و درباره آن حرف میزنند، اما ما با دید و نگاهی تخصصی به آن نگاه میکنیم. البته این موضوع طبیعی است چون من هم وقتی به عنوان تماشاچی فیلم میبینم با احساسم آن را تماشا میکنم، اما در جشنواره و در جایگاه داور با تخصص ومنطقم به آثار مختلف نگاه میکردم.
اما خانم پوران درخشنده ظاهراً از این تفاوت سلیقهها ناراضی بودند و دوست داشتند هیات داوران هم مثل مردم به فیلمشان توجه میکردند.
من به ایشان حق میدهم چون من هم اگر فیلمی بسازم و مورد توجه قرار نگیرد، خاطرم مکدر میشود. چون همه کارگردانها فیلمهایشان را مثل بچهشان دوست دارند و توقع دارند فرزندشان نمره بیست بیاورد. ولی از طرفی هم نمیتوان به این منطق پایبند بود چون همانطور که گفتم نظر داوران و مخاطبان با هم منطبق نیست. این اتفاق برای خود من افتاده، در سالی که من فیلم «همسر» را ساخته بودم، نظر داوران، منتقدان و مردم کاملا با هم فرق میکرد. مردم از فیلم استقبال کردند، در گیشه هم موفق شد، اما داوران فقط در رشته بازیگری زن به خانم فاطمه معتمدآریا جایزه دادند و برای صدابرداری به بهمن حیدری.
به نظر میرسد امسال هیات داوران تحت تاثیر نامهای بزرگ سینما قرار نگرفتند و به قول معروف پارتی بازی هم نشد.
ما هفت نفر عضو هیات داوران امسال، همهمان کارگردان بودیم ولی قرار نبود به کسی نان قرض بدهیم. ما به آنچه میدیدیم اکتفا میکردیم نه به سابقه هنری سازندگان آنها. تحت تاثیر هیچ موضوعی نبودیم و حب و بعض هم نداشتیم. به تهیهکننده هم کاری نداشتیم. خود من و چند نفر از دوستان دیگر از جمله آقایان افخمی و میرباقری به شدت به داریوش مهرجویی به عنوان یک پیشکسوت احترام میگذاریم، اما این موضوع را در داوریهایمان دخیل نکردیم و فقط فیلم او را دیدیم، نه اسم و رسمش را فیلم او در مقایسه با فیلمهای دیگر قرار گرفت. برای مثال خود من نظر مساعدی روی فیلمهای دولتی ندارم و نظر شخصیام این است، اما به هیچ عنوان این عقیده فردی را در داوری فیلمهای جشنواره وارد نکردم.
ترکیب هیات داوران امسال جالب بود چون همه کارگردان بودید، این ترکیب و گردهمایی کارگردانها در اظهارنظرها و انتخابهای نهایی مشکلی ایجاد نکرد؟
به نظر مین این منطق و انتخاب آقای عباسیان برای هیات داوران امسال درست بود. کارگردان کسی است که مدیر یک مجموعه است که هرچند خودش در شلخههای دیگر هنر از جمله بازیگری، فیلمنامهنویسی و... فعالیت ندارد اما باید به آنها اشراف کامل داشته باشد. همه داوران امسال به نوعی در زمینههای دیگر هم فعالیت داشتند. آقای میرباقری نویسندهای صاحب سبک است، آقای شایسته تهیهکنندهای است که کارگردانی کرده، بهروز افخمی در حوزههای تکنیکی و دیجیتال فیلمبرداری، صدا، جلوههای ویژه و تدوین دانش زیادی دارد و متخصص است، خود من هم علاوه بر کارگردانی، فیلمنامهنویسی و بازیگری را تجربه کردم پس نمیتوانیم بگوییم داوران امسال فقط کارگردان بودهاند.
19 301