هانیه توسلی بازیگری را از 1380 شروع کرد؛ با «شام آخر» فریدون جیرانی که یکی از پرفروشترین و جنجالیترین فیلمهای آن سالها بود. با «گاهی به آسمان نگاه کن» و «شبهای روشن» به شهرت بیشتری رسید و کمکم به یکی از ستارههای خوش اقبال نسل تازه ی سینمای ایران بدل شد. در همه این سالها که بازیگر بوده، چند بار نامزد سیمرغ جشنوارهی فیلم فجر شد؛ از جمله برای بازی در «شبهای روشن»، «جایی برای زندگی»، «زمان میایستد» و «ندارها». اما امسال بالاخره بازیاش در فیلم «دهلیز» اولین ساختهی بهروز شعیبی طلسم را شکست و او را به سیمرغ بلورین رساند. این گفتوگو دو روز بعد از آن که داوران این دورهی جشنواره او را به عنوان بهترین بازیگر زن سال سینمای ایران انتخاب کردند انجام شد
این دوره جشنواره از دید شما چگونه بود؟ بهنظرتان دورهی خوبی بود؟ یا شما هم مثل بعضی سینماگرها فکر میکنید دورهی خیلی معمولی و متوسطی بوده؟
جشنواره پارسال من نرفتم فیلم ببینم و دربارهاش نظری ندارم، ولی بهنظرم جشنوارهی دو سال پیش جشنوارهی فیلم بهتری بود. هم فیلم آقای میرکریمی بود؛ یعنی «یه حبه قند» هم فیلم «سعادتآباد» مازیار میری و هم فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی. الان که فکر میکنم میبینم جشنوارهای دو سال پیش بهنظرم جشنواره بهتری بود. جشنواره بهتری بود جشنواره پیش نبودم و خیلی فیلمها را ندیدم. مثلاً دوست داشتم فیلم «برف روی کاجها» پیمان معادی را ببینم که متأسفانه اکران نشد و امیدوارم بالاخره عید اکران شود. فیلمهای خوبی هم البته در دوره قبل وجود داشت البته بهنظرم جشنوارهی امسال نسبت به جشنواره دو سال پیش جشنواره بدی هم نبود. من بین فیلمهایی که امسال دیدم «دربند» پرویز شهبازی و فیلم «آسمان زرد کم عمق» بهرام توکلی را دوست داشتم و همین فیلم «دهلیز» هم که بازی کردم فیلم بدی نبود. بهطور کلی بهنظرم جشنوارهی امسال جشنواره متوسط روبه بالا بود.
همین که میگویید سال پیش نرفتهاید فیلمها را در جشنواره ببینید انگار نشانه دیگری است از حال خراب سینمای ایران. میدانید که این روزها همهی فیلمسازها و بازیگرها از حال خراب سینما میگویند. حالا فکر میکنید این حال خراب است که جشنواره را به یک جشنوارهی متوسط تبدیل کرده یا یک عامل بیرونی در این متوسط بودن نقش دارد؟
خب، من فکر میکنم در هر خانوادهای، یا در هر صنفی وقتی اختلاف و بحث بهوجود میآید آن خانواده یا صنف آسیب میبیند. حالا کاری ندارم به این که حق با چه کسی است. مسئله این است که سطح انرژی آن خانواده یا صنف در اختلاف و بحث پایین میآید. ماجرای خانه سینما هم یک جورهایی در این قضیه اثر گذاشته؛ همین جور ماجرای حوزهی هنری و یک جورهایی دعوایش با وزارت ارشاد همه اینها باعث شده انرژی خانوادهی سینمای ایران روز به روز کمتر شود. غیر از این در چند سال اخیر سیاستهایی در وزارت ارشاد وجود داشت که خیلی از کارگردانهای مطرح نتوانستهاند فیلم بسازند؛ در حالی که تعداد دیگری از کارگردان به راحتی توانستهاند فیلم بسازند و مشکلی هم نداشتهاند. فیلمسازانی مثل رخشان بنیاعتماد و ناصر تقوایی مدتهاست فیلم نساختهاند. یا سختگیریهایی که در فیلمنامه وجود داشته یا سختگیریهایی که برای آثار فیلمسازان جوان و مستعد بهوجود آوردهاند. همه اینها در این چیزی که به آن حال خراب سینمای ایران میگویند تأثیری داشته است.
اما این هم هست که در این سالها برعکس بعضی از بازیگران هم نسلتان خیلی پرکار نبودهاید؛ یا بیشتتر در کارهایی بازی کردهاید که مثل کارهای دورهی اول بازیتان خیلی تو چشم نبودهاند. دلیل خاصی داشته که این فیلمها را انتخاب کردهاید؟
نه، واقعاً دلیل خاصی نداشته. میدانید بازیگری گاهی یک جورهایی مثل یک موج است. بعضی وقتها ممکن است آدم در فیلمی بازی بکند که خیلی خوب دیده شود و خوب هم بفروشد و بعد سوار موجی شود که کلاً همین جوری پرکار شود. گاهی هم ممکن است برعکس باشد ولی این مسئله عمداً نبوده.
30119