جهان اسلام، در دوران امامت امام هادى(ع) از نظر فرهنگى و گرایشها و کشمکشهاى فکرى و اعتقادى از موقعیت و گستردگى ویژهاى برخوردار بود و بحثهاى علمى و اعتقادى و برخورد افکار و بینشهاى گوناگون با یکدیگر نسبتبه موضوعات دیگر، جایگاه ویژهاى داشت. منشاء پیدایش این تحول فرهنگى، شرایط سیاسى - اجتماعى جامعه اسلامى بویژه در سطح دستگاه رهبرى بود. اظهار تمایل حکمرانان عباسى این دوره نسبتبه مسائل علمى و فرهنگى، باز شدن دروازههاى علوم فلسفه و کلام ملتهاى دیگر بر روى مسلمانان و ترجمه بسیارى از کتابهاى علمى آنان به زبان عربى، راه یافتن دو تن از امامان شیعه - امام رضا و امام جواد علیهما السلام - به دستگاه خلافت و فراهم آمدن موقعیت استثنایى براى بحث و مناظره با دانشمندان، سران مکتبها و گروههاى مختلف، از مهمترین عوامل پیدایش این شرایط بود.
اما به نظرم مهمترین محور فعالیت سیاسی امام هادی (ع) مبارزه با منحرفان و مفسدان بود؛ در واقع برخورد با منحرفان و افرادی که برای شیعه خطر فرهنگی و سیاسی محسوب می شدند، ارزشمندترین بخش فعالیتهای سیاسی امام هادی (ع) است. حضرت با وکلا و شیعیانی که ممکن بود در مسیر انحرافی قرار گیرند برخورد می کردند و نمونه رفتار حضرت با چنین افرادی صدور حکم قتل فارس بن حاتم قزوینی از وکلای امام است که پس از تذکرات فراوان و مردود شدن در آزمایشهای مختلف اصلاح مدیران، صورت گرفت.
به عبارتی امام هادی(ع) با مفسدان و منحرفان زمان، برخوردهای درجه بندی شدهای داشت؛ اولین اقدام حضرت برای مقابله با مفسدان اقتصادی و سیاسی تذکر بود آن هم از طریق افرادی که در ارتباط مستقیم با فرد خاطی بودند. در مورد فارس بن حاتم قزوینی، حضرت در ابتدا تذکراتی را از طریق عثمان بن سعید و افراد نزدیک به وی می دهند اما زمانی که مشاهده می کنند که وی بر انحراف خود اصرار دارد، با نگارش نامهای به بعضی از خواص شیعیان به معرفی چهره حقیقی وی می پردازند و در انتها زمانی که هیچ کدام از این تذکرات مثمر ثمر نمیشود، دستور قتل وی را صادر کردند.
باید گفت نحوه برخورد حضرت با مفسدان زمان خود، بهترین الگو برای مقابله با این افراد در تمامی اعصار و دورانهاست؛ پس از تذکر، معرفی وی به امت اسلامی بعنوان مفسد و در انتها حذف فیزیکی وی از مسیر جامعه اسلامی.
حفظ و ترویج اصول و ارزشهای دینی در کنار مبارزه با مفسدان از دیگر محورهای حرکت سیاسی امام هادی (ع) بود؛ حضرت سعی داشتند که ارزشهای ثابت دین را حفظ کنند و با وجود اینکه حضرت تقیه را در مسیر تکامل دین در پیش گرفتند اما هرجا که احاسا کردند اصل دین به بهانه تقیه در خطر است، خودشان می فرمایند که این تقیه حرام است و طور دیگری عمل میکردند.
تربیت نیروهایی فرهنگی و سیاسی و پاسخگویی به شبهات کلامی نیز بعنوان بخشی از فعالیتهای حضرت در دوران حیاتشان بوده است؛ حضرت امام هادی(ع) در فرصت 13 ساله حضور در مدینه نیروهای فرهنگی و سیاسی بسیاری را تربیت کردند به گونهای که تعداد صحابه آن حضرت که از ایشان روایت نقل شده و نامشان در کتب رجالی آمده است در حدود 190 نفر است. همچنین با توجه به اینکه دوران امامت امام هادی (ع)، دوران اوجگیری اختلافات دو گروه اهل سنت یعنی اشاعره و معتزله بود، ایشان با تربیت نیروهایی کارآمد در جهت پاسخگویی به شبهات کلامی تلاش کردند. تربیت نیرو در جهت حفظ حاکمیت اسلام یعنی مهمترین رسالت تمامی ائمه (ع)، ارزشمندترین فعالیت امام هادی (ع) در دوران 13 ساله حضور ایشان در مدینه است.
این نکته را هم باید ذکر کرد؛ فردی خدمت امام رسید، از ایشان بیانی از اسلام و تعریفی از ایمان را درخواست کرد، ایشان فرمود: اسلام و ایمان با هم متفاوت است، «ایمان» دل انسان را قرار میبخشد و آثار آن در زمان نمودار میشود که باید انسان را از آتش نجات دهد و «اسلام» انسان را از نجاست کفر خارج و در ظاهر پاک میکند، همچنین روابط اجتماعی اسلام پذیرای همه مسلمانان است که باعث وحدت بین آنان میشود.
باید توجه داشت که طبق سیره ائمه(ع) و امام دهم، تأکید بر رضای الهی در کارها، رعایت حدود و پرهیز از ظلم، داشتن مهارت در انجام وظایف، پرهیز از چاپلوسی، هوشیاری و پرهیز از زودباوری، کنترل خشم، رحمت و رأفت، پرهیز از کمکاری و استفاده از فرصتها از نکاتی است که برای اداره جامعه اسلامی مورد نیاز کارگزاران نظام است.
* استاد حوزه و دانشگاه، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)