علی لاریجانی طی سخنانی در دانشگاه دفاع ملی گفت: کاهش محوریت ولایت فقیه توسط دشمنان جمهوری اسلامی دنبال میشود.
به گزارش خبرآنلاین، در ادامه گزیده ای از سخنان رئیس مجلس شورای اسلامی می آید:
- باید مردمی بودن دفاع را جدی بگیریم. اصرار آمریکا برای مذاکره با ایران به خاطر این است که می خواهد تصویری منفی از خصوصیت ضداستکباری انقلاب اسلامی نشان دهند از این رو حریف از راه های مختلف قصد ایجاد سد در مقابل انقلاب اسلامی دارد. آنچه کشور را از نظر فرهنگی مقاوم میکند، فرهنگ دینی است و این فرهنگ دارای اسلوب است و بی در و پیکر نیست و متدولوژی آن همان راهی است که مراجع و حوزههای علمیه پایهریزی کردند. این اسلام میتواند تودهها را به هم مرتبط کند و بنابراین نباید به قرائتهای غیراصیل از اسلام، وزنی داد.
- این رویه در تمام دورهها وجود داشته و زمانی که گرایش های چپگرایانه حاکم بود، شاهد بودیم گروههایی همچون منافقین، فرقان و آرمان مستضعفین نگاه اسلامی را در زورقهای مارکسیستی عرضه میکردند.
- عرفیسازی دینی از برخی گرایش ها که وحی را به برداشت شخصی تبدیل میکند صحیح نیست. عدهای در کشور انسانگرایی روستایی به راه انداختهاند که اصالت وحیانی فکر دینی را تنزل دهد و مجرای آن را که روحانیت و حوزههای علمیه تعریف شده تقلیل دهد.
- این رفتارهای غیراصیل ممکن است ادبیات دینی داشته باشد به سخن دکتر شریعتی مذهب علیه مذهب است. این حرف درستی است که از لسان و ادبیات دینی علیه دین استفاده میشود اما باید هوشیار بود آنچه توسط مارکسیستها یا نگاه متحجرانه دینی ارائه میشود توخالی است.
- انگلیسیها از سایر کشورهای غربی به مسائل منطقه آشناترند و با مشاهده شبکه بیبیسی میتوان فهمید تخریب جایگاه ولایت فقیه از سوی این کشور دنبال میشود. آنان میدانند با مخدوش کردن این جایگاه در ایران، تشتت به وجود میآورند و راحتتر به اهداف شوم خود میرسند. کاهش رشد اقتصادی در همین راستا است. اگر نرخ رشد اقتصادی کاهش یافته است، باید دانست که آنان در این مسیر موفق عمل کردهاند.
- مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی و رونق تولید بسیار سخن گفتند، ولی تولید داخلی رونق نیافته است. کاهش تولید داخلی یعنی حرکت نکردن در مسیر تعیین شده توسط رهبری.
- مردمی کردن اقتصاد از دیگر سیاستهای مقام معظم رهبری است. مردمی کردن اقتصاد از طریق اصل 44 باید موجب کاهش هزینه دستگاههای اجرایی میشد، اما این موضوع اصلا مشاهده نمیشود.
- به همریختن آرامش روانی جامعه به دلایل مختلف از دیگر سیاستهای دشمنان جمهوری اسلامی ایران است. دامن زدن به لاابالیگری فرهنگی امروز از سوی کشورهای غربی دنبال میشود. گاهی به افراد متدین و حزباللهی گفته میشود، این افراد آدمهای متعصبی هستند، در حالی که یک انسان مسلکی باید در امر متقن تعصب داشته باشد، البته تعصب در امور متحجرانه غیرقابل پذیرش است. به عبارت دیگر تعصب، انسان مسلکی پرورش میدهد.
- کاهش نقش علما و روحانیت از دیگر شگردهای دشمنان جمهوری اسلامی است. امروز موضوع، لباس نیست، بلکه شکاف بین مردم و مرجعیت است؛ چرا که مرجعیت و روحانیت قدرت دینی هستند.
- دامن زدن به اختلافات دینی و از بین بردن وزن مردمسالاری دینی از دیگر شگردهای دشمنان جمهوی اسلامی است. برای پیوسته نگه داشتن قدرت فرهنگی باید فرهنگ دینی از طریق روحانیت با اسلوب صحیح دینی دنبال شود. "تغییر در درون" در دستور کار دشمنان ایران قرار دارد، تغییر باور در داخل مورد توجه این کشورها قرار داشته است، در حالی که باید توجه کنیم که فرهنگ دینی مانع از موفقیت آنها خواهد شد و روش اجتهادی مجتهدان و حوزههای علمیه در این مسیر بسیار کارساز است.
- نباید از سیاست مذهب علیه مذهب غافل شویم. قرائت اصیل دینی ریشه در روحانیت دارد، البته توجه به مقتضیات زمان بسیار ضروری است.
- برخی گرایشهای سیاسی تصور میکنند، دفاع همهجانبه یک نوع نگاه افراطی است، در حالی که دفاع همهجانبه یک امر معقول در همه کشورهاست. در دفاع نظامی و تهاجم نظامی، دشمن به طور طبیعی از ابزارهایی استفاده میکند، اما استخدام برخی از ابزارها نیاز به برنامهریزی دارد، با این رویکرد استفاده از ابزارهای جنگی و دفاعی در دفاع ملی نیاز به مقدماتی دارد و نمیتوان در هر زمانی که تصور کرد این ابزارها را به خدمت گرفت.
- بههمتنیدگی اقتصادی از ابزارهای کشورهای استکباری برای تشدید فشارهای اقتصادی بر جمهوری اسلامی ایران است. به دلیل بههمتنیدگی اقتصادی کشورها، غربیها از این ظرفیت برای افزایش فشارها بر کشورها به ویژه جمهوری اسلامی ایران بهره میبرند. در دنیای امروز قدرتهای ملی کنترل رفتارهای شرکتهای چندملیتی را به دلیل ضعف ساختاری ندارند، این موضوع نشان میدهد "تهاجم" از ابعاد مختلف به ابزارهایی برای افزایش فشار به کشورها مورد استفاده قرار میگیرد، بنابراین دفاع از ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی در کانون توجه دشمنان جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. در دفاع همهجانبه، پیروز میدان کشورهایی هستند که از قبل در این حوزه برنامهریزی جامعی کرده باشند.
- البته مولفههای همهجانبگی در دفاع ملی برای همه کشورها یکسان نیست، بلکه بههمگرایی کشورها با یکدیگر مرتبط است. کشورها از جهات مختلف فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی با یکدیگر همگرایی دارند، بنابراین به نسبت این همگراییها، در موضوع دفاع ملی سرمایهگذاری و سیاستگذاری میکنند. در کشورهایی که از نظر فرهنگی و ارزشی تاثیرگذارند، نیز باید دفاع ملی پراهمیت باشد. دفاع ملی برای ما باید همهجانبه مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که موضوع تهاجم امر سیالی است، از این رو باید در برابر حریفان در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به صورت سیال عمل کنیم و در حقیقت نوعی مقاومسازی و واکسینه کردن جامعه را در پیش گیریم تا از نظر مکانی و زمانی آثار تحریمها بر کشور محدود شود.
- پرهزینه کردن عملیات دشمن از اهداف دفاع ملی است. تهاجم متقابل و افزایش هزینهها در جبهههایی که دشمن بر علیه ایران ورود میکند، باید مورد توجه قرار گیرد. در موضوع دفاع همهجانبه، تحلیل و فهم مشترک از آرایش سیاسی صحنه بینالمللی یا چندپارگی صحنه سیاسی و همچنین آرایش سیاسی داخلی باید توجه کرد. چندپارگی یا اتحاد دشمنان در برابر ایران بر آینده سیاستها و راهبردهای دفاع ملی موثر است، بنابراین باید هوشمندانه پیشبینی قابل قبولی از رفتار قدرتهای بینالمللی داشته باشیم.
- در دولت بوش جمعی از نخبگان اعلام کردند ارزشهای فرهنگی جهان یا تئوری پایان تاریخ در حال نهادینه شدن است و تلاش بسیاری برای جا انداختن آن کردند که البته مورد اقبال بسیاری از کشورهای جهان از جمله روسیه، فرانسه و آلمان قرار گرفت، اما امروز شرایط متفاوت از گذشته است. جمهوری اسلامی ایران در جلوگیری از دیکتاتوری بینالمللی به گونهای رفتار کرد که آمریکا و همپیمانانش تصور آن را نمیکردند. امروز ایران در عراق، لبنان، افغانستان و غزه خدمت کرد و جلوی نهادینه شدن ابرقدرتی آمریکا و متحدانش را گرفت هر چند که هنوز قدرت کافی در این کشورها شکل نگرفته است، ولی در حال تثبیت شرایط داخلی خود هستند.
- قدرت رسانهای و اقتصادی در تهاجم و دفاع، جلوههای بیشتری یافتهاند. ظهور قدرتهای رسانهای و اقتصادی پررنگتر از گذشته شده است و قدرتهای تاثیرگذار منطقهای در حال شکلگیریاند. در آسیا کشورهایی هستند که از ظرفیت "استقلال" برخوردارند که در گذشته در جرگه اقمار قدرتهای جهانی به شمار میرفتند.
- بیداری اسلامی یعنی حضور فعالتر مردم در صحنههای سیاسی. به دلیل هوشیاری بیشتر سیاسی در ملتها، شاهد نوعی بیداری اسلامی در سراسر جهان به ویژه در برخی از کشورهای عربی بودیم که این بیداری به صورت رشدیابنده در سایر کشورها نیز در حال توسعه است. برژنسکی متفکر غربی بر حضور فعال سیاسی مردم در صحنههای بینالمللی صحه گذاشته است و امروز دموکراسیخواهی در کشورهای اسلامی بیشتر شده است.
- زمان به دیکتاتوران اسلامی امان نخواهد داد، هر چند که با پول و زد و بند ممکن است بتوانند چند صباحی این مساله را به تاخیر بیندازند. در انقلابهای منطقهای فراز و فرودهایی نسبت به رفتارهای تندروانه وجود دارد، اما این رفتارها به تدریج معقولانه و اسلامی خواهد شد.
- در دفاع ملی باید توجه ویژهای به سیاست سرگرم کردن مردم با مسائل مختلف داشت. به طور مثال در موضوع سوریه، غربیها برای به هم ریختن شرایط سیاسی این کشور مصمم هستند که البته با کمک کشورهای دلال در این زمینه اهداف خود را دنبال میکنند.اشکالاتی در شرایط داخلی و سیاسی سوریه وجود دارد که باید اصلاح شود و دموکراسی در این کشور باید پررنگتر شود.
- موضوع پرونده هستهیی ایران از جمله موضوعاتی است که در شمول سرگرم کردن مردم با مسائل مختلف دنبال میشود. غربیها به گونهای رفتار میکنند که گویا دغدغهای در این موضوع دارند و این دغدغهها را به شکلی دنبال میکنند که موجب سرگرم شدن مردم شود به بیان دیگر کشورهای غربی در پی سرگرم کردن کشورها با موضوع پرونده هستهیی ایران هستند، در حالی که موضوع اصلی، کاهش سهم رژیم صهیونیستی در منطقه و جهان است. با پیدایش بیداری اسلامی، قدرت کشورهایی که دچار بیداری اسلامی شدهاند، افزایش و در راس این کشورها قدرت و وزن جمهوری اسلامی ایران افزایش یافته است، ولی در عمل موقعیت رژیم صهیونیستی کاهش یافته است، بنابراین مسیر عادیسازی موقعیت اسرائیل در منطقه از سوی غربیها دنبال میشود و این کار از طریق گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای منطقه دنبال میشود، تلاش برای مذاکرات صلح در چنین متنی قابل تحلیل و ارزیابی است.
- هر چند تلاش کلی قدرتهای بزرگ برای محدود کردن تکنولوژی و اقتصاد در کشورهای اسلامی دنبال میشود، اما به دلیل دموکراتیزه شدن صحنهی کشورهای اسلامی و پیوندهای جهان اسلام به سمت قدرتمندتر شدن کشورهای اسلامی حرکت میشود.
- ارزیابی ما از وضع ایران چگونه است و در دفاع همهجانبه بر چه اموری باید متمرکز شویم؟ با وجود استراتژی استقلال واقعی "نه شرقی، نه غربی" در ایران و وابستگیهای اقتصادی کشورهای اسلامی نباید توقع داشت که این کشورها به همپیمانان ایران مبدل شوند، مگر اینکه آرایش منطقه تغییر کند، بنابراین خوشبینی درباره قدرتهای نوظهور منطقه درست نیست، از این رو باید روی قدرت و دفاع همهجانبه بر تواناییهای خود تکیه داشته باشیم و در عین حال از تئوری تعامل همهجانبه برای تحکیم موقعیت منطقهای در میان کشورهای نوظهور استفاده کنیم. پیمانهای عربی در برابر ایران واقعی نیست. در مذاکره با مسئولان کشورهای بیداری اسلامی، مسئولان این کشورها انقلاب خود را مدیون امام (ره) و جمهوری اسلامی میدانند، این ویژگی الهامبخش جمهوری اسلامی همچنان تداوم خواهد یافت. گرایش سکولاریزم یا لیبرالی از اسلام دوام چندانی در جهان اسلام نخواهد داشت؛ چرا که در اسلام حقانیت، استقلال و کرامت وجود دارد، ولی گرایش سکولاری فاقد این ویژگیهاست. در میان روشنفکران جهان اسلام به دست آوردن هویت اسلامی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. پانعربی و پانترکیزم وجود دارد، ولی بازیابی هویت اسلامی مورد توجه متفکران اسلامی قرار گرفته است. در سیاستهای دولتها در استخدام ابزارها باید به این وجه الهامبخش توجه خاصی کرد و روی آن سرمایهگذاری شود. وقتی با عنصر الهامبخش انقلاب اسلامی که پیشرونده هم هست، روبرو میشویم توسط کشورهای اسلامی به انحای مختلف با محدودیت مواجه میشویم.
- تصور نکنیم اگر غربیها موضوع نظامی را موضوع اصلی خود بیان نمیکنند، ما هم نباید به موضوع دفاع توجه کنیم، این نگرش نوعی خوابآلودگی است. غرب در پی تقویت قدرت نظامی خود است، بنابراین توجه به مسائل نظامی و دفاعی در ابعاد مختلف باید مورد توجه مسئولان کشور قرار داشته باشد. اگر دفاع ما مردمی شد میتوان همچون قبل پیروز میدان شد، بنابراین توجه به بسیج و نیروهای مردمی باید در اولویت قرار گیرد. ایران نیاز به پردهپوشی برای تقویت عوامل قدرت نظامی و دفاعی ندارد، ملت ایران به تکنولوژیهای خوبی در این حوزه دست یافته که از آن در حوزه دفاع ملی استفاده خواهد کرد. نیروهای مقاومت یکی از ابزارها برای تقویت ظرفیت دفاعی کشور به شمار میروند و ما برای حمایت از آنها پردهپوشی نکرده و قرص و محکم از آنان دفاع میکنیم و از این کار خود نیز ابایی نداریم.
- ضربه به اقتصاد ایران را از اهداف کشورهای استکباری است. کشورهای استکباری علاوه بر ضربه به اقتصاد ایران در پی محدود کردن جمهوری اسلامی ایران در راه دستیابی به فناوریهای جدید هستند. تغییر در درون توسط غربیها دنبال میشود، تغییر باور در داخل از جمله راهبردهای تغییر در درون به شمار میرود. باید توجه کرد که فرهنگ دینی مانع از موفقیت آنهاست، روش اجتهادی مجتهدان و حوزههای علمیه در این مسیر کارساز است.
- ثبات مقررات و تصمیمات موجب افزایش سرمایهگذاری در کشور است. سرمایهگذاری در نفت و گاز و در هایتک و IT باید بیشتر شود. متوازنسازی آموزشها در امر اشتغال نیز باید در دستور کار قرار گیرد بنابراین پرورش تعداد زیادی تکنسین در همه رشتهها باید مورد توجه قرار گیرد. انزوای ایران تعبیر قلابی غربیهاست که دائما مطرح میکنند. ما نیز باید همگرایی فرهنگی و اقتصادی به ویژه با کشورهای همسایه را دنبال کنیم. در حوزه اقتصاد میتوان از موقعیت ژئوپلتیک کشور برای استفاده ترانزیت بهره برد.
/2727