بهزاد فراهانی، بازیگر و کارگردان تئاتر در گفتوگو با روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی» از اعتقاداتش به مردم در عرصه هنر و بهویژه تئاتر و همچنین مقابلهاش با هر حملهای به کشور گفته است. در ادامه بخشهایی از صحبتهای او را که در خبرگزاری فارس آمده میخوانید:
- به نظر من مهمتر از هر چیز در هنر، مردم هستند و اگر مردم نباشند هنر هیچ قیمتی ندارد و مردم از نظر من یعنی هنر؛ چرا که من 52 سال از 68 سال زندگیام را در عرصههای مختلف تئاتر گذراندهام و به نظرم تا زمانی که مردم من را بر روی سن میبینند به من نیرو ادامه مسیر میدهند. مدرنیته در تئاتر که هنری قدیمی است تغییر جوهری ایجاد نکرده است و معتقدم تئاتر نزدیکترین هنر به مردم است.
- در ایران چه در زمان شاه و چه اکنون به تئاتر توجه نمیشود و ما به مسئولان اعتراضات بسیاری کردهایم اما بدون کمک مالی و بدون سن نیز من حاضرم تئاتر بازی کنم.
- نبود برخی تکنولوژیها در تئاتر نمیتواند مشکلی برای من ایجاد کند و تا وقتی که مردم باشند حاضرم در صحرا نیز تئاتر بازی کنم؛ هر چند این تکنولوژیها به تئاتر کمک میکند اما من میتوانم بدون اینها کارم را پیش ببرم و در شرایط و حدود ممکن کارم را ارائه میدهم.
- اغلب سیاستمداران بر تختهایی نشستهاند که حق آنها نیست و چه بسیاری که با تقلب و بازی به قدرت رسیدهاند برای همین میترسند که دروغ و اشتباهات و شکستهای آنها رو شود اما هنرمند و ادیب به مسائل نقد اجتماعی دارد که سیاستمداران همیشه از آن میترسند.
- مسائل داخلی و خارجی فرق دارد، بین یک کشور و کشور دیگر نیز این مسائل فرق میکند من به عنوان یک ایرانی یک سری آزادیهایی دارم اما برخی خطوط قرمز نیز وجود دارد که جلوی حرکت و زندگی من را میگیرد.
- بگذارید سوریه را مثال بزنم؛ من درباره آنچه در این کشور میگذرد حتما عامل داخلی را موثر میدانم اما در این بین بیگانگانی هستند که برای تاثیرگذاری بر این اتفاقات نقشه میکشند و باید پشت صحنه این توطئهگران را در تلآویو و منهتن و والاستریت پیدا کنید چراکه اینها از این حوادث منفعت میپذیرند؛ من در فرانسه درس خواندهام و اوضاع در غرب و سرمایهداری را به خوبی میشناسم.
- مرزهایی که من را محدود کردهاند برای من غریب نیست؛ چهل سال پیش یعنی قبل از انقلاب اسلامی از حضورم در سالنهای تئاتر ممانعت کردند و من در سالنهای عروسی کار کردم، اما با همه این احوال وقتی به دیگران مینگرم و دشمنی آنها را میبینم، باید در برابر او بایستم و مقاومت کنم، چراکه تئاتر برای من معنی مقاومت دارد. پس من در برابر هرکس که به مرزها و میهنم ایران تعدی کند با سلاحم میایستم ولو آمریکا باشد.
- کیسینجر آرزو داشت که خاورمیانه تقسیم شود اما این آرزو محقق نشد. با آنچه در سوریه میگذرد همراهی میکنم و موضع ملت سوریه را قدر مینهم، اما در آینده هرگز با آمریکا تعامل نخواهیم کرد و به نظرم آنچه در افغانستان و با برادرانمان در آن کشور کردند کافی است.
- غربیها میخواهند کشورهای ما را تجزیه کنند. آنها سعی میکنند برخی افراد را به مزدوری خود درآورند، اما نمیتوانند همیشه از مردم بردگانی مطیع بسازند. این اتفاقات، آرزوهایی آمریکایی است که میتوان ریشه آنها را در والاستریت و کاخ سفید دید، اما این آرزوها هرگز محقق نخواهد شد و آنها هیچ پیروزی چه در آمریکای لاتین و چه در افغانستان به دست نخواهند آورد و آمدنشان به خاورمیانه نه تنها هیچ نفعی برای آنها نداشت بلکه خود را به خطر انداختند.
- جایگاه اسرائیل نسبت به کاخ سفید نمایشنامهای است که قبلا و بهویژه توسط جمهوریخواهان نوشته شده است که همیشه به دنبال ریختن خون مردم و غارت نفت و ثروتها هستند؛ بهترین جایگاه برای بازی این تئاتر نیز اسرائیل است، اما آنها در این زمینه هیچ چیزی به دست نیاوردهاند.
- اسرائیلیها میتوانند خیلی از مردم را بکشند، اما در نهایت پیروزی از آن ملتهاست. البته باید خیلی مواظب باشیم و فراموش نکنیم که این سناریو از مدتها پیش نوشته شده است.
- من میتوانم با دولت ایران بسازم، اما اگر آنها از من حمایت کنند جایگاهم را از دست میدهم، هرچند ممکن است با این حمایت یک فیلم یا یک نمایش خوب ارائه کنم. البته من از افکارم دست برنمیدارم، چراکه من یک روستایی معتقد و ملتزم به عدالت اجتماعی و دمکراسی هستم و چیزی بیشتر از این نمیخواهم.
-بازی در نقش خسرو روزبه (افسر اعدامی سازمان نظامی حزب توده در زمان شاه) و همچنین بازی در نقشهای چخوف را دوست دارم.
- من کتابی درباره فیدل کاسترو دارم و او را یک اسطوره میدانم و وقتی او به ایران آمد یک پیرمرد خود را شبیه او کرد که میخواهم او را در نقش کاسترو به کار بگیرم.
- من در سریال «امام علی(ع)» نقش معاویه را بازی کردم، معاویهای که در تلویزیون دیده شد معاویه اصلی نبود و هیچگاه هیچ معاویهای را در زندگیام دوست نداشتهام.
58246