فرزاد هاشمی

وقتی عکس‌هایم از طبیعت ایران را در نمایشگاه‌های خارج از کشور به نمایش در می‌آورم، بسیاری از تماشاگران با شگفتی از من می‌پرسند مگر ایران کوهستان دارد، در آن برف می بارد، واقعاً جنگل دارد و... سوال‌های بسیار شبیه این.


غربت طبیعت ایران تنها به مردم دیگر کشور‌ها محدود نمی‌ماند، چرا که بسیاری از هم وطنان خودمان هم با مناظر و چشم اندازهای زیبای آن بیگانه هستند. دلیلش این است که عکاسی از طبیعت ایران به یک رسانه فراگیر تبدیل نشده و با مردم ارتباط برقرار نکرده است.

 


با اینکه عکاسی طبیعت در ایران سابقه طولانی دارد، اما انتشار این تصویر‌ها تازه در اول راه است. با اینکه ما عکاسان طبیعت سالهاست که زیبایی‌های ایران را قاب می‌کنیم، اما مدت زمان کوتاهی است که این تصاویر در تقویم‌ها و کتاب‌ها و رسانه‌های دیگر مطرح می‌شوند که البته هنوز به گستردگی و فراگیری در خور و کافی نرسیده است.


شاید بتوان گفت این آثار تا مدتی پیش تنها در آرشیو یک عکاس جای داشت و بسیاری از تصاویر خلق شده در این حوزه هرگز به نمایش در نمی‌آمدند.


من خودم 30 سال است که برای ثبت مناظر طبیعی ایران به گوشه و کنار کشور سفر و هر بار زیبایی‌های تازه‌ای را در آن کشف می‌کنم. اگر چه هر چهار فصل سال برایم جلوه‌های چشم نواز خودش را دارد، اما بهار که می‌رسد، شوقی متفاوت در من زبانه می‌کشد.


از آخرین روزهای اسفند، صدای پای بهار به گوش می‌رسد و طبیعت انگار دوباره نفس می‌کشد و جانی دوباره می‌یابد. در این میان، باغ‌های میوه که با وزش نسیم نوروزی از خواب زمستانی بیدار می‌شوند و رختی از شکوفه به تن می‌کنند، زیبایی شگفت انگیزی می یابند.


اگر این روز‌ها سری به باغ‌های مناطق کوهستانی کشورمان از جمله دامنه‌های البرز بزنید، خواهید دید که برخی از درخت‌ها زود‌تر از هم قطاران خود نوای بیدار باش بهاری را شنیده و جامه نو و رنگین به تن کرده‌اند؛ این‌‌ همان چیزی است که در این عکس ثبت کرده‌ام.

 

57245

منبع: خبرآنلاین