الهام نداف: 11 فروردین ماه بود که خبر مرگ مغزی عسل بدیعی بازیگر سینما و تلویزیون روی سایتها و خبرگزاریها قرار گرفت. (اینجا) به گفته پزشکان مرگ مغزی بدیعی به دلیل مسمومیت دارویی بود.
این خبر واکنشهای متفاوتی را در پی داشت. خواهر بدیعی در گفتوگو با یکی از رسانهها اعلام کرد مرگ مغزی او تایید نشده (اینجا) اما دکتران بیمارستان لقمان این خبر را تایید کردند.
غزل بدیعی خواهر عسل بدیعی همچنین گفت: «شایعات بسیاری در رسانهها منتشر شده که من همه را تکذیب می کنم. خواهرم بر اثر مسمومیت دارویی به کما رفته و امیدوارم به سطح هوشیاری بازگردد.»
غزل بدیعی همچنین عنوان کرد خواهرش زمان زنده بودن اعضای بدنش را اهدا کرده و اگر دچار مرگ مغزی شود، این اتفاق میافتد.
بالاخره 12 فروردین خبر ایست قلبی عسل بدیعی توسط پزشکان بیمارستان لقمان اعلام شد. (اینجا) به دلیل اهدای اعضای این بازیگر به بیماران نیازمند، مراسم تشییع و خاکسپاری این بازیگر به بعد از تعطیلات نوروز موکول شد.
تلویزیون و رسانهها خبری بعد از اعلام خبر درگذشت عسل بدیعی کارنامه کاری او را در سینما و تلویزیون مرور کردند و چند تله فیلم با بازی او از تلویزیون پخش شد. (اینجا)
پس از گذشت یک روز از اعلام خبر درگذشت این بازیگر، مجید درگاهی هماهنگ کننده پیوند اعضا در بیمارستان مسیح دانشوری گفت: «برخی علت مرگ مغزی شدن «عسل بدیعی» را مسمومیت یا اوردوز دارویی عنوان میکنند، اما طبق آزمایشهای ما و سنجش سطح سرمی داروها اصلاً مسمومیت دارویی یا اوردوز صحت ندارد و سردردهای شدید و پارگی عروق مغز باعث فوت نامبرده شده است.» (اینجا)
ابهام و شایعات فراوانی در خصوص فوت عسل بدیعی به وجود آمد (اینجا) اما پیام تسلیت عزتالله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما (اینجا) توانست تا اندازهای توجه مردم را از نحوه فوت به سمت اهدای اعضای این بازیگر به بیماران نیازمند جلب کند.
سرانجام عمل پیوند انجام شد و قلب، دو ریه، دو کلیه، کبد و لوزالمعده عسل بدیعی به هفت بیمار اهدا شد. (اینجا) همچنین زمان مراسم تشییع این بازیگر 18 فروردین یک روز بعد از تعطیلات نوروزی و از مقابل تالار وحدت اعلام شد. (اینجا)
18 فروردین محوطه داخلی و خیابان منتهی به تالار وحدت شلوغتر از آن بود که بشود به راحتی در مراسم تشییع جنازه حضور داشت. بازیگران و اهالی هنر با سختی فراوانی خود را به تالار وحدت رساندند اما خیلی از آنها حتی نتوانستند به خانواده بدیعی تسلیت بگویند. (اینجا)
حضور هنرمندانی چون ابوالفضل پورعرب در این مراسم یکی از حاشیهها بود و خیلی از شرکتکنندگان در این مراسم برای سلامتی او صلوات میفرستادند. (اینجا) جانیار عربنیا فرزند عسل بدیعی و فریبرز عربنیا در کنار پدرش در این مراسم حضور داشت. (اینجا) صحبتهای او در مراسم تشییع مادرش یکی از تاثربرانگیرترین بخشهای این مراسم بود. (اینجا) اما پدر عسل بدیعی، سیروس الوند، ستاره اسکندری و غزل بدیعی خواهر عسل بدیعی و رضا داودنژاد در این مراسم صحبت کردند.
یادداشتی که عسل بدیعی اولین روز فروردین 92 نوشته بود، توسط خواهرش خوانده شد. یادداشتی که در آن روح زندگی و امید دیده میشد و این مساله میتوانست، پاسخی به برخی شایعات فوت بدیعی باشد.
ازدحام جمعیت حاضر در تالار وحدت اجازه نداد مراسم تشییع انجام شود. بسیاری از مردم نیز در قطعه هنرمندان بهشت زهرا منتظر حضور پیکر بدیعی و خانواده او بودند. شلوغی قطعه هنرمندان به حدی زیاد بود که بنا بر روایت شاهدان عینی برخی از هنرمندان زنجیرهای بر عبور عربنیا و پسرش ایجاد کردند. همچنین عکاسی و فیلمبرداری نابه جای برخی مردم باعث ناراحتی جانیار پسر عسل بدیعی شد. (اینجا)
اما قرار بود سهشنبه 20 فروردین مراسم یادبودی در مسجد بلال سازمان صدا و سیما برای زندهیاد بدیعی برگزار شود که به دلایلی این مکان به مسجد نور فاطمی تغییر کرد. (اینجا) حضور چهرههای هنری و ورزشی در کنار هم باعث شلوغی و بسته شدن خیابانها منتهی به مسجد نور شد و درخواست برخی مردم برای عکس گرفتن با بازیگران و ورزشکارانی چون علی دایی باعث تذکر دادن روحانی این مراسم شد. (اینجا)
فریبرز عربنیا پدر جانیار هم که در تمام این روزها در کنار پسرش بود، پس از گذشت 10 روز در یادداشتی از حضور مردم و آشنایان و همدردی با او و پسرش تشکر کرد و کسانی را که این ضایعه را عرصهای برای تاخت و تاز دانستند به خدا واگذار کرد. (اینجا)
57246