بهناز شیربانی: مرضیه برومند کارگردان، بازیگر و عروسکگردان با حضور در کافه خبر به تعدادی از سئوالهای کاربران خبرآنلاین پاسخ داد.
بخشی از پرسشها به چگونگی ساخت سریال «آب پریا» اختصاص داشت و برخی دیگر پرسشهای شخصی کاربران از این کارگردان بود. امیرحسین صدیق و بهناز جعفری بازیگران سریال «آب پریا» نیز به برخی از پرسشهای کاربران پاسخ دادند که در ادامه میخوانید. پرسشها به همان صورت که مطرح شده و بدون رعایت رسم الخط درج شده است.
هومن: لطفا بپرسین که چرا اکثر وصیتهای بیبی آب پری از راههای منطقی اجرا شد اما دوتا از اونا (مخصوصا آخری) به صورت فانتزی و جادویی حل شد و پریها و استاد بهار نقشی در اجرای اونا نداشتن؟ این یه دوگانگی و سردرگمی برای مخاطب ایجاد نمیکنه؟ بهتر نبود حالا که قراره آسمان تهران از سرود پرندگان پر بشه، این سرود فقط به یه سالن محدود نمیشد و افراد بیشتری این سرود رو میشنیدن؟ مثلا اجرا در برج میلاد یا پخش از شبکه تهران یا...؟ گاهی احساس میکنم قسمت آخر با عجله کار شده یا مفهومش برای مخاطب عام، سنگینه. خود من هنوز نفهمیدم اون پرندهها از تصویر پشت سر بچهها بیرون زدن و واقعی شدن، یا فقط یه تصویر متحرک بودن؟
مرضیه برومند: ما خیلی به اینکه هفت دستور بیبی چطور اجرا شود فکر کردیم و ماهها برای آن وقت گذاشتیم. نمیخواستیم خوشبینانه فکر کنیم که از الان به بعد دنیا گل و بلبل میشود. قصد ما این بود که نشان دهیم از طریق پیگیری تعدادی از آدمها برخی از مشکلات محیط زیستی حل شود. در قسمت کلاردشت خیلیها به ما گفتند که چرا مردم جمع نشدند که آشغالها جمع شود. فکر میکنم اگر اینطور بود که ما هیچ وقت نباید مشکل محیط زیستی داشته باشیم. به نوعی خواستیم این مفهوم را انتقال بدهیم که زمین تا به امروز این طور بوده و از الان به بعد هم با همین اهمالکاریها روبروست و مشکل حل نشده است.
در بخش پایانی به این موضوع فکر کردیم که صدای آواز بچهها در آن کنسرت در شهر طنینانداز شود. از طریق رادیو یا تلویزیون یا حتی رادیو ماشینها و در شهر صدای بچهها طنینانداز شود، اما بعد نظرم را عوض کردم و به ایده دیگری رسیدیم. این بخش تاثیر هنر را نشان میداد، به این معنی که عماد به عنوان یک هنرمند که به مسائل محیط زیستش توجه دارد همین که کنسرتش برگزار میشود انگار صدها پرنده آنجا آزاد شدند، گرچه دیده شدن پرندهها مجازی اتفاق میافتد و در واقع تجسمی است که بچهها از شنیدن موسیقی دارند.
وقتی این زمینه در مردم به وجود میآید که به مسائل محیط زیستشان توجه کنند، میشود آرزو کرد که آپوش شکست بخورد. اینکه قسمت آخر همه چیز را در حالت تعلیق گذاشتم و نخواستم خیلی خوشبینانه نتیجهگیری کنم به این علت بود که بگویم وقتی به عالم واقع میآییم میفهمیم که انگار همه اینها قصهای بوده که استاد بهار تعریف میکرده است.
مرضیه برومند کارگردان، امیرحسین صدیق و لیلی رشیدی بازیگران سریال «آب پریا»
بدون نام: چطور موفق شدید مسئولین صدا و سیما را برای نمایش حرکات موزون بازیگران زن خود (خصوصا خانم رشیدی) در این سریال قانع کنید؟!!
برومند: وقتی که مسئولین احساس میکنند نیت سازنده چیست، مشکلی با کار ندارند، اما وقتی سازنده نیتش را پنهان میکند مسئولین سازمان هم متوجه آن میشوند. من نیتم را پنهان نکردم. هیچ قصد و غرضی از اجرای این حرکات موزون نداشتم و فقط به مفهوم قصه کمک میکرد.
بدون نام: توجه خانم برومند به مباحث مذهبی و اعتقادی، بدون شعار احساس میشود. مثل به کار بردن احادیث از حضرت رسول در آب پریا. در این خصوص چه توضیحی دارند؟ در خصوص مباحث مذهبی چه نظری دارند؟
برومند: من برای انتقال پیامم به مردم از هر چیز خوبی استقبال میکنم.
بدون نام: سریال رو دوست نداشتم (به علت کودکانه بودن فرم کار)، اما به معنای واقع کلمه از اینکه یک کارگردانی مثل خانم برومند تا این حد از تکنولوژی استفاده کردند در سریالشون لذت بردم و امیدوارم سایر کارگردانهای هم نسل ایشون هم تن به این جسارتها بدن، تنها سئوالم از ایشون اینه که آیا ترس از خراب شدن کار بابت استفاده از تکنولوژی داشتن یا نه، تا چه اندازه به موفقیت کارشون از قبل باور داشتن؟
برومند: ترسی ندارم، نهایتش این بود که همه چیز خراب میشد. آسمان که به زمین نمیرسید.
محمد: چند سئوال از عوامل سریال داشتم؛ خانم برومند در نویسندگی فیلمنامه نقشی داشتین؟ آیا تصمیم دارین برای تولید آثار بعدی خصوصا «مدرسه موشها 2» از این تکنولوژیهای رایانهای استفاده کنین؟ خانم بهناز جعفری در صحنههایی که پرواز میکردین دچار مشکل نشدین؟ در کدوم صحنهها بجای شما بدلکار بود؟ نگارش فیلمنامه چقدر طول کشید؟ آقای صدیق اگر بازم نقش پیرمرد بهتون پیشنهاد بشه بازی میکنین؟
برومند: کار خانم گیتی مرتضوی و راضیه برومند در نگارش داستان این سریال عالی بود. خانم گیتی مرتضوی همسر آقای رسول نجفیان و خواهرم راضیه برومند بسیار با من همراه بودند. تمام مراحل تحقیق را این دو خانم انجام دادند. بسیار پیگیر بودند و تحقیقات زیادی کردند، سفرهای زیادی کردند و حتی لوکیشنها را پیشنهاد کردند، این دو بزرگوار بسیار آدمهای بیادعایی هستند و همچنان فکر میکنند در حال یادگیری هستند و من هم در تمام مراحل کنارشان حضور داشتم.
امیرحسین صدیق: بازی در نقش پیرمرد بستگی به نقشی دارد که پیشنهاد میشود. به عنوان بازیگر دوست دارم همه جور نقشی را بازی کنم. متاسفانه در تلویزیون یا سینما این سنت وجود دارد که وقتی نقشی دیده میشود، شبیه آن نقش در پروژههای دیگر هم پیشنهاد میشود. از وقتی نقش بابای زی زی گولو را بازی کردم با پیشنهادهای زیادی شبیه آن روبرو شدم یا وقتی در سریال «خودرو تهران 11» بازی کردم تا مدتها به من نقش نیشابوری پیشنهاد میشد!
برومند: البته امیرحسین هم کم کم به سن استاد بهار نزدیک میشود!
بهناز جعفری: سعی کردم خودم سکانسهایی که جلوههای ویژه داشت را بازی کنم و کمتر بدل به جای من حضور داشته باشد، اما در صحنههای کابوسهای استاد بهار، بدل به جای من بازی کرد. من جزو بازیگرانی هستم که خطر کردن را دوست دارم و بازی در این سریال برای من اتفاق خوبی بود. به هر حال بازیگران زن در سینما و تلویزیون ایران با تمام محدودیتهایی که برای آنها وجود دارد خیلی کم برایشان پیش میآید که نقشهای متفاوت بازی کنند. من از جمله بازیگران خوش شانسی هستم که توانستم در کنار خانم برومند باشم و در یک نقش متفاوت بازی کنم. فکر میکنم نظیر این سریال تا چند سال آینده ساخته نخواهد شد. با اینکه در این سریال از جلوههای ویژه استفاده شد و شیوه متداولی در سریالسازی ما نیست، خدا را شکر اتفاق بدی برای هیچ کدام از بچهها رخ نداد.
شیما: سریال بسیار آموزنده و موفق بود که از حالت شعارگونه فاصله داشت و به موضوع مهمی پرداخته بود. اعتراضی که دارم این است که در قسمت ماسوله باید از لهجهٔ تالشی برای بازیگران استفاده میشد نه گیلکی. چرا که ساکنان غرب گیلان و به خصوص ماسوله، قوم تالش هستند. این فیلم به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به معرفی ماسوله هم پرداخته است و باید آن را درست و آنطور که هست نشان دهد. وجود گیلک در ماسوله درست مثل آن قسمت از سریال است که در شیراز، وجود یک پزشک ترک باعث تعجب شخصیتها میشود. انتظار داشتیم به این موضوعات ساده دقت شود.
برومند: من به خوبی میدانم که تالشیها، با گویش تالشی صحبت میکنند، اما ماسولهایها و گیلکیها هم در تالش زندگی میکنند. خیلی وارد این جزئیات شدن به نظر من در نمایش ضرورت ندارد.
مسعود: 1- تلاش کنند این نوع سریالها با استفاده از فناوریها و نرم افزارهای جدید سینمایی حرفهایتر ساخته شده و موضوع حفظ محیط زیست مثل بازیافت زباله و عدم انتشار زباله در محیط توسط همه مردم نهادینه شود و واقعا به داد این محیط زیست برسیم. 2- قبیح بودن آسیب به محیط زیست با استفاده از این نوع فیلمها گسترش یابد. 3- آیا تمابل به ساخت فیلم سینمایی با موضوع حفظ محیط زیست توسط این گروه وجود دارد.
برومند: در مورد تمایلم برای ساخت فیلم محیط زیستی باید بگویم که داریوش مهرجویی با ساخت «نارنجیپوش» این کار را در سینما انجام داد. من هر کاری که میکنم، صرف نظر از اینکه موضوع محوری و عمده آن چیست، حتما در آثارم به مسائل و موضوعاتی که به آن معتقدم و جزو دغدغههایم است فکر میکنم. از جمله توجه به موضوع زبان؛ نکتهای که بسیاری از مخاطبان بعد از دیدن سریال «آب پریا» در نظراتشان به آن اشاره کردهاند و بابت کاربرد درست زبان در سریال از عوامل قدردانی کردهاند. به کار بردن جملات زیبا و آهنگین، استفاده از کلمات فراموش شده فارسی از جمله مواردی است که در آثارم رعایت میکنم.
مبین: این فیلم از لحاظ محتوا و داستان خیلی خوب بود. ولی میشه ازشون بپرسید چرا اینقدر شخصیتها (مخصوصا پریها) لوس بودند؟
برومند: من که سریال کمدی نساختم. نظرات نسبت به شخصیت پریها متفاوت است و سلیقهای است. قصد من خنداندن تماشاگر نبوده است، گرچه دلم میخواست تماشاگر با تبسم به این سریال نگاه کند. من هم نمیدانستم پریها چه شکلی میتوانند باشند و سعی کردم تصویری از پریها نشان بدهم. در این سریال پریهایی را به تصویر کشیدیم که خطاکار هم میشوند. میتوانند نوشابه بخورند، سر به هوا باشند یا حتی با هم دعوا کنند و میتواند آنقدر حواسشان پرت بوده باشد که زمین به این روز افتاده باشد. نمیدانم یک پری خیالی را چطور میشود ترسیم کرد هر چند به نظر من خوب بود.
صدیق: فکر میکنم مخاطب ما با فانتزی بیگانه شده است. مثل اینکه بگویید جانی دپ در فیلم «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» بیمزه است. ممکن است برخی شخصیت او را در این فیلم دوست داشته باشند و برخی دیگر خیر.
برومند: بسیاری از مخاطبان نقش بهناز جعفری را دوست داشتند. به هر حال سخت است نقشی را بازی کنی که ما به ازای بیرونی نداشته باشد و باید آن را خلق کنی. با تمام محدودیتهایی که سر راه ما برای ساخت این سریال بود، در حد بضاعتمان سعی کردیم کار قابل قبولی را ارائه دهیم.
بدون نام: مرضیه برومند استقلالی هست یا پرسپولیسی؟؟؟؟
برومند: من پرسپولیسی بودم. الان طرفدار تراکتورسازی هستم.
بدون نام: جریان ساخت فیلم «کلاه آبی» با تهیهکنندگی علی فتحالله زاده چه بود؟
برومند: من با آقای فتح اللهزاده رابطه خوبی دارم و سالها است خودش و خانوادهاش را میشناسم. ایشان در سالهای گذشته در مرکز هنرهای نمایشی کار میکردند و یک دوه دبیر جشنواره عروسکی بودند و من به عنوان مشاور اجرایی در کنار او بودم. آقای فتحاللهزاده یک روز من را به جشنواره مطبوعات خانوادگی دعوت کردند که در سالن حجاب برگزار میشد. اتفاقا من با مانی نوری پسری کوچکی که در سریال «زی زی گولو» بازی میکرد و حالا بزرگ شده است به این نمایشگاه رفتم، چون استقلالی است و دوست داشت آقای فتح اللهزاده را ببیند.
ما به این نمایشگاه رفتیم و آنجا آقای فتح اللهزاده در جمع خبرنگاران گفت: «من و خانم برومند قرار است یک کار عروسکی بکنیم» و من هم به شوخی گفتم اسمش «کلاه آبی» است. غافل از اینکه این حرف من چه تبعاتی در رسانهها خواهد داشت! بعد از آن با هجوم خبرنگاران ورزشی مواجه شدم، خبرش دربرنامه «نود» عادل فردوسیپور هم پخش شد.
یه ایرانی: دوست دارم به عنوان یک چهره فرهنگی، نظر خانم برومند را درباره ورزش و علایق ایشان نسبت به ورزش جویا شوم. چون در برخی از کارهای ایشان از جمله آب پریا در برخی قسمتها از ورزش سخن گفتند و یا تصاویری را از ورزش نمایش دادند.
برومند: من یک خواهر به نام طاهره دارم که قهرمان بدمینتون بوده و در حال حاضرمربی بدمینتون است. در یک مسابقه مقام اول را کسب کرد و در روزنامه نوشته بودند مربی مرضیه برومند. حتی لوحش هم به اسم من نوشته شد. من ورزشکار نیستم، اما در گذشته بسکتبال بازی میکردم و عضو تیم بسکتبال دانشکده بودم و مقام آوردم، اما وقتی که سنم کمی بالا رفت دیگر این ورزش را ادامه ندادم. الان والیبال را بیشتر از بسکتبال دوست دارم، اما فردوسیپور را خیلی دوست دارم و همه برنامههایش را میبینم. ذکاوت، شهامت و موشکافیاش در اجرا را دوست دارم. تحلیل شرایطی که از فوتبال میکند و میشود آن را به همه مسائل مملکت تعمیمش داد از نکات قابل توجه برنامه او است. من از بینندههای پر و پا قرص برنامه «نود» هستم.
58247