چه معاملهای بین کاخ سفید و جریان ارتجاع عرب صورت گرفته که وجه المعامله عبارت بوده است از واگذاری بهترین، مهمترین و استراتژیکترین بخشهای سرزمینهای فلسطین که توسط این رژیم و با پوشش شهرک سازی بر خلاف همه مقررات و اعراف بینالمللی مورد اشغال مضاعف قرار گرفته و به جای آن که این رژیم به خاطر نقض مقررات بینالمللی و تن ندادن به قطعنامههای سازمان ملل تحت تحریم و انزوای بینالمللی قرار گیرد، اینک مورد تشویق قرار گرفته و بناست این سرزمینهای مهم و مرغوب در اختیار آن قرار گیرد و در مقابل احتمالاً برخی از بیابانهای لم یزرع صحرای نقب در محاذات غزه به فلسطینیان مظلوم واگذار شود، البته شاید!
چه معامله رخ داده است که در چارچوب آن حل بحران فلسطین با واگذاری بقیه خاک فلسطین به اسرائیل اولویت یافته است؟
در این زد و بند، اسرائیل در قبال این امتیاز قرار است چه ما به ازایی را بپردازد یا چه کاری را انجام دهد؟ در این بین آمریکا چه نقشی را بر عهده دارد که هیئت اعزامی اتحادیه عرب امتیاز واگذاری بخشهای مهم خاک فلسطین به اسرائیل را تحت عنوان مبادله اراضی، در واشنگتن اعلام کردهاند؟ علاوه بر آن، نقش رئیس هیئت اتحادیه عرب اعزامی به واشنگتن یعنی نخست وزیر و وزیر امور خارجه قطر که همزمان رهبری و زعامت سازش با اسرائیل را از یک سو، و سازماندهی تلاشها برای سرنگونی نظام سوریه را از سوی دیگر عهده دار دارد، چیست؟
آیا این معامله اساساً با مسئله سوریه مرتبط است؟
برخی کارشناسان معتقدند که رژیمهای عرب همپیمان با آمریکا و ترکیه اخیراً از سرنگونی نظام سوریه به دست گروههای مسلح تروریستی به رغم حمایتهای چند 10 میلیارد دلاری و ارسال انواع سلاح و نیروی انسانی برای آن ها و پشتیبانی دیپلماتیک از آن ها در سطح بینالمللی و حمایت تبلیغاتی و روانی از این گروهها، سخت نا امید و دست به دامن آمریکا زدهاند که به هر نحو ممکن با دخالت مستقیم در جنگ با نظام سوریه، ایجاد منطقه پرواز ممنوع و ایجاد منطقه آزاد به سبک لیبی یا اشغال این کشور همانند عراق، یا حمایت از گروههای تروریستی با تجهیزات پیشرفته و آموزشهای نظامی زیر نظر مستقیم آمریکا، یا انجام حملات هوایی همزمان به ایران و سوریه، و یا حمله اسرائیل به لبنان و حزب الله به اعتبار اینکه جریان مقاومت فاقد حمایتهای مردمی گذشته و نابرخوردار از پشتیبانی لجستیکی تهران و دمشق به علت وضعیت کنونی سوریه است، توازن قدرت را برهم زده و وضعیت سوریه را یک سره و نظام آن را واژگون سازد.
در واقع واگذاری این بخش از زمینهای فلسطین به رژیم صهیونیستی نوعی پیش پرداخت به واشنگتن و تل آویو برای اقدام آنها برای نابودی سوریه و تحویل آن به آمریکا و اسرائیل است.
این کارشناسان به شیوه آمریکا طی سالهای گذشته در دوران ریاست جمهوری بوش پدر در جریان حمله به عراق برای به اصطلاح آزادسازی کویت از اشغال عراق در دهه 90 قرن گذشته و نیز در دوران ریاست جمهوری بوش پسر در جریان اشغال عراق به بهانه وجود سلاحهای کشتار جمعی در اوائل دهه اول قرن جاری اشاره دارند که همواره پیش از حمله به منظور فضاسازی و بی طرف کردن ملتهای عرب در باب ضرورت حل بحران فلسطین دادِ سخن سر داده و پس از آن هم با برگزاری کنفرانسهای بینالمللی توافقاتی را به نفع اسرائیل و به زیان فلسطینیان از آن بیرون دادهاند، لذا این معامله و رفت و آمدهای اوباما و وزیرخارجهاش جان کری به منطقه و وارد کردن ترکیه نیز به بازی دلالی برای سازش با اسرائیل و سفر سران و مسئولان کشورهای عربی و ترکیه به واشنگتن نیز در همین سیاق است.
البته این بار چون رژیمهای عرب آبروی خود را در خطر میبینند و نگران شکست طرح خود مبنی بر سرنگونی نظام سوریه و ضربه زدن به جایگاه برتر مقاومت و محوریت آن بر ضد جریان استکبار و صهیونیسم و ارتجاع در منطقه هستند، لذا اقدام به پیش پرداخت به آمریکا و رژیم صهیونیستی برای دفع این دشمن مشترک کردهاند.
اینها گویا فراموش کردهاند که همواره دخالتهای آمریکا و اسرائیل نه تنها بهرهای برای آن ها نداشته است بلکه همواره این دخالتها به قدرت گرفتن و وسعت یافتن حوزه جغرافیایی مقاومت و جریان بیداری اسلامی منجر شده و عرصه را هرچه بیشتر بر آن ها تنگتر کرده است.
از سوی دیگر، آنچه از فتنه که در سوریه و لبنان و در کل منطقه جریان دارد، در واقع توسط آمریکا و اسرائیل طراحی و مدیریت میشود و قطعاً جریان مقاومت ترجیح میدهد که به جای مقابله با عوامل وابسته به آمریکا و اسرائیل، با خود آنها مواجه شده و مقابله کند، لذا در انتظار چنین روزی است که آمریکا و اسرائیل مستقیماً وارد معرکه شوند، ولی به نظر نمیآید که آمریکا و اسرائیل به رغم دریافت امتیازات از اعراب تن به طرحهای مورد نظر آن ها داده و یکبار دیگر دست به ماجراجوهایی زنند که نتایج آن را قبلاً تجربه کرده و از تکرار آن به اصطلاح توبه کردهاند. هر چند توبه گرگ مرگ است.
فارس
اعلام موافقت هیئت اعزامی اتحادیه عرب به ریاست نخست وزیر و وزیر خارجه قطر با مبادله سرزمینی و واگذاری بخشهایی از سرزمینهای اشغالی سال 1967 فلسطین به اسرائیل که خود، کیان تأسیس شدهای در سرزمینهای اشغالی سال 1948 فلسطین بشمار میآید، و در واقع به معنای اعطای مشروعیت و قبول هویت اسرائیلی برای شهرکهای صهیونیستینشین و نیز رسمیت بخشیدن به تجاوزگری و قانون شکنی رژیم صهیونیستی است، با چه هدفی انجام گرفته است؟