روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان «هاشمی؛ بایدها و نبایدها» به قلم امیر محبیان نوشت:

 
·         هاشمی رفسنجانی؛ سیاستمداری حرفه ای با تجربه فراز و نشیب های جدی در زندگی و تصدی بالاترین مسئولیت ها در نظام سیاسی کشور، اکنون در سن 79 سالگی مجددا به عرصه رقابت انتخابات ریاست جمهوری بازگشته است.هاشمی به عنوان یک سیاستمدار کلاسیک در سال 84در برابر احمدی نژاد پرتحرک که نبردی غیرکلاسیک را سامان داده بود و از نقاط ضعف هاشمی به خوبی بهره می گرفت؛ شکستی سنگین خورد. دررقابت های انتخاباتی سال 88 ؛ هاشمی تمام توان و ظرفیت اصلاح طلبان در جذب و جلب رای دهنده را در میدان رقابت دید؛آن حد از توانایی که نتوانست کاندیدای خود را بر سریر قدرت بنشاند.پس هاشمی این بار می داند که اتکا محض به ظرفیت های اصلاح طلبان در حد کمالش فراتر از رای موسوی نخواهد بود؛از این رو، به نظر می رسد او نگاهی به ظرفیت اصولگرایان نیز دارد. اما ابتدا باید تصویری واقع بینانه از نقاط ضعف و قوت هاشمی ارائه نمود.
·          بررسی ها نشان می دهد که هاشمی همچنان گرفتار تصویری است که از او در ذهن منتقدان ومخالفانش وجود دارد و هر چند شرایط پس از احمدی نژاد تا حدودی از غلظت آنها در نزد افکار عمومی کاسته و حملات به او دیگر اثرات پیشین را در افکار عمومی ندارد ولی به نظر نمی رسد که از حدّت مخالفت مخالفانش کاسته شده باشد؛ مخالفتی که حتی اصولگرایان متمایل را در پیوستن به او دچار تردید می کند. هاشمی اگر این واقعیت را بپذیرد که با رای اصلاح طلبان حداکثر می تواند رای موسوی را احیاء کند؛رایی که برای پیروزی کافی نیست؛پس منطقا باید فراتر از اصلاح طلبان که به‌ناچار در پی او راه خواهند افتاد(چون گزینه دیگری فرا رو ندارند) در پی طیفی از اصولگرایان باشد.
·         اما هاشمی برای جلب نظراصولگرایان و پوشش دادن به نقاط ضعف خود از منظر افکار عمومی باید تکلیف خود با سه گروه را مشخص نماید.
 نباید های هاشمی عبارتند از:
1.خانواده: مواجهه هاشمی با پدیده "خانواده" همواره احساسی بوده و به جای اصلاح تصویر ذهنی توده ها و مخالفانش از موضع سیاستمدار بیشتر به اصرار بر "خوبی" آنهااز موضع پدر پرداخته است.رفتاری که از سیاستمداری عقل گرا و با تجربه و آگاه به تاریخ نظیر هاشمی بعید بود.هر گونه حضور این فرزندان در عرصه تبلیغات برای پدرشان شدیدا ضد تبلیغ بوده و هر کدام آنها، بویژه آنان که پرونده های حقوقی دارند؛ در حکم چراغ قرمزی فراروی اصولگرایان خواهند بود.
2.حزب کارگزاران:حزب کارگزاران خواسته یا ناخواسته به سمبل طبقه جدیدی تبدیل شده اند که شکاف طبقاتی در کشور را مشروعیت بخشیدند؛ مخالفان هاشمی و منتقدان او برآنند که کارگزاران ،تفکردنیاگرایی را به قیمت تضعیف آرمان های انقلاب و بویژه آرمان عدالت حاکم کردند.اگر هاشمی این بازوان را مجددا به صحنه آورد و بر سرنوشت مردم حاکم گرداند؛بویژه آنکه ترس آنان پس از رخدادهای اخیر هم فروریخته دیگر نمی توان فرقی میان جامعه عدالتخواه انقلابی و نظام های دست چندم سرمایه داری مشاهده کرد و این یعنی فنای انقلاب. این دیدگاه مخالفان کارگزاران و تفکر کارگزارانی است و چنانچه هاشمی آنان را در ستاد و پیشانی تشکیلات انتخاباتی خود به‌کار گیرد گویی بر سر در آن نوشته است"اصولگرایان وارد نشوند؛همه به ستاد رقیب بروید" .
3.جریان موسوم به فتنه:نمی توان انتظار داشت که هاشمی اصلاح طلبان را کنار نهد؛معقول هم نیست، ولی اصولگرایان نمی توانندهمکاری با جریان موسوم به فتنه را نیز تحمل کنند.آنچه که روشن است رصد شدید ستاد هاشمی برای کشف عناصر مرتبط با جریان فتنه و یا مظنون با این ارتباط از سوی ستادهای رقیب است.طبعا به‌دلیل حساسیت شدیدافکار عمومی اصولگرایان و تلاش مجِدّانه رقبای هاشمی،اولین اشتباه در این انتصابات،آخرین اشتباه تلقی خواهد شد.
4.جلوگیری از پیدایش اشتباهات خلاف اخلاق و شاذ در ستاد و میان هواداران، مشابه وضعیت 84 و نیز تکرار وضعیت سال 88
بایدهای هاشمی عبارتند از:
برای مدیریت برداشت عمومی بویژه اصولگرایان به نظر می رسد ارسال علائمی به شرح زیر در دستور کار هاشمی باشد:
1.ارسال پیام های ارزشی با وزن دینی و شرعی بویژه برای متدینین و مراجع و روحانیت در تقابل با برداشت پدید آمده از عملکرد
احمدی نژاد و قرار دادن این طیف سنتی ولی پرقدرت در مقابل طیف روحانیون طیف رقیب.
2. تلاش برای جلب چهره های شناخته شده و مهم اصولگرا و ترجیح آنها برای رفع شبهه غلبه کارگزاران و اصلاح طلبان
3.تعیین چارچوب عملکرد دولت آینده خود منطبق با چشم انداز و دیدگاه و اولویت های مورد نظر مقام معظم رهبری برای جلوگیری از شبهه اختلاف دیدگاه بویژه در چارچوب گفتمان پیشرفت و ایجاد حداکثر تقارب
4.معرفی واتکا به معاون اولی از جنس اصولگرایان دارای توان اجرایی بالا برای تضعیف استدلال کهولت و عدم تحرک و رفع دغدغه مدیریت کابینه توسط کارگزاران یا اصلاح طلبان
5.مذاکره جدی با سایر کاندیداها و تلاش برای جذب آنها به کابینه خود جهت کاستن از انرژی مخالفت آنان و نیز اثبات حرکت در جهت کابینه وحدت ملی میان گرایش ها ونیروهای فعال در عرصه قانون و نظام.
/2929
منبع: خبرآنلاین