عنوانی که برای پرونده میراث اقتصادی احمدی نژاد انتخاب شده، « شوکران اقتصاد » است.
در این پرونده بررسی شده که حسن روحانی، منتخب یازدهمین دوره ریاست جمهوری میراث دار چگونه اقتصادی است و این سوال مطرح شده که آیا کلید دولت تدبیر قفل های آهنین اقتصاد ایران را باز خواهد کرد؟
در این پرونده چهره های شناخته شده حوزه اقتصاد در یادداشت ها و گفت و گو هایی اظهار نظر کرده اند.
در بخشی از این پرونده عبده تبریزی، کارشناس بازار مسکن در پاسخ به این پرسسش که دولت جدید باید چه برنامه هایی برای نظام بانکی کشور در پیش بگیرد اینگونه پاسخ داده است: « بعد از مساله تورم و یکسان کردن قیمت ارز (نزدیک کردن قیمتی که دولت ارز را میفروشد به قیمت بازار) طبعاً اصلاح نظام بانکی در اولویت است. واقعیت این است که مدیریت نظام بانکی طی هشت سال گذشته، نظارتی بسیار ضعیفتر از بازار سرمایه داشته است. بازار سرمایه هم بازاری کوچکتر بوده و هم محصولات پیچیدهتری داشته که هرکس به سادگی خود را در موقعیت معامله آن محصولات نمیتوانست قرار دهد. در حالی که امروزه افرادی بدون داشتن کوچکترین سابقه بانکداری، خود را بانکدار میخوانند و معتقدند مشکلی برای اداره بنگاههای مالی ندارند. بنابراین، ساماندهی بانکها میتواند از شروع فعالیت دولت یازدهم مورد توجه قرار گیرد.»
عبده تبریزی ادامه داد: « تغییر تیم اجرایی در بانک مرکزی طبعاً اتفاق خواهد افتاد، ولی ضرورتا این نباید منجر به دخالت گسترده مدیریت جدید بانک مرکزی در تغییر مدیریتها در بانکهای خصوصی شود. در وضعیت موجود آنچه مهمتر است سختگیریهای نظارتی است. اگر نظارت لازم بر بانکها به عمل آید، بسیاری که امروز بیدلیل در موقعیت مدیریتی بانکها قرار گرفتهاند، و یا حتی در موقعیت سهامداری عمده بانکها قرار گرفتهاند، از حوزه بانکداری خارج میشوند. امروزه، بسیاری در کشور ما بانکداری را امری بسیار سهل و بینهایت سودآور تلقی میکنند. این ذهنیت باید تغییر پیدا کند، آنها در قبال سپردههای سپردهگذاران باید متعهد باشند و استفاده نادرست از سپرده متعلق به مردم باید با تنبیهات جدی همراه باشد. شورای پول و اعتبار هم که در بازههای زمانی طی هشت سال گذشته فعال نبوده است، باید به وظایف قانونی خود عمل کند. در این حوزه میتوان از مسائل متنوعی از جمله استقلال بانک مرکزی سخن راند که سوءتعبیرهای بسیاری در مورد آن وجود دارد. بحث در مورد این مسائل را به فرصت بهتری واگذار کنیم. »
3939