مهدی فضائلی از کارشناسان حوزه سیاسی کشور است. او معتقد است که استفاده روحانی از نیروهای معتدل را نباید در تعاریف دید، بلکه مصادیق مشخص میکند او از اعتدالگرایی چه تعریفی دارد. وی تشکیل دولتی از نیروهای معتدل دو جریان را عاملی برای تغییر آرایش سیاسی کشور نمیبیند و معتقد است که نیروهای حاضر در دولت آینده از هر جناحی باشند برنگاه خود به مرزبندیهای سیاسی کشور پایبند میمانند.
اولاً خط سوم با مشی که آقای روحانی دنبال میکند، خیلی متفاوت است. خط سوم سابقهای در جریانهای سیاسی کشور دارد که به لحاظ گرایشات و فلسفه تشکیل با آنچه آقای روحانی و خواستهاش است خیلی فرق میکند بنابراین این حرکت را نباید با آن خط سومی که در سابقه سیاسی کشور تجربه شد یکی دانست.
خط سوم را افراد مختلفی همچون حاجاحمدآقای خمینی، ریشهری، محسن رضایی و احمدینژاد سعی در ایجاد و رهبری آن داشتند، تفکر آنها چه تفاوتی با رویکرد کنونی آقای روحانی دارد؟
آن خط سومی که در کشور شناخته شد متفاوت است با آنچه آقای محسن رضایی و آقای احمدینژاد بیان کردند یا آن را دنبال میکنند؛ البته اگر نام هر سلیقه یا گرایشی غیر از دو جریان سیاسی غالب کشور را بخواهیم جریان سوم بگذاریم، بله، ممکن است این اتفاق در دولت یازدهم بیفتد ولی خط سوم سابقهدار و مصطلح در کشور که ریشه در جریانات اول انقلاب و حزب جمهوریاسلامی داشت، نخواهد بود چون اصول و مبانی آنها خیلی متفاوت است و نباید یکی فرض شوند. آنچه از صحبتهای آقای روحانی برمیآید آن است که او میخواهد از نیروهای معتدل دو جریان استفاده کند، نه اینکه نیروها و افراد جدیدی را که در هیچکدام از دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب حضور ندارند وارد ترکیب کابینه یازدهم کند.
آقای روحانی از اصطلاح کابینه فراجناحی استفاده کرد اما بیشتر تلقی میشود که دولت یازدهم ترکیب بین جناحی دارد، کدام تعبیر بیشتر با آنچه آقای روحانی میگوید همخوان است؟
آنچه از فحوای صحبت ایشان برداشت میشود شعار اعتدالگرایی است، رئیسجمهور منتخب گفته نیروهای افراطی دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب را قبول ندارد و از نیروهای معتعدل در پیشبرد امور اجرایی بهره خواهد گرفت، اما اینکه از نظر آقای روحانی چه کسانی معتدل تعریف میشوند مسألهای است که آینده مشخص خواهد کرد.
آیا آنچه آقای روحانی میگوید تعریف جدیدی از خط سوم را پیشروی فضای سیاسی کشور ترسیم میکند؟
من بحث خط سوم را قبول ندارم.
تفکر آقای روحانی میتواند خالق جریان جدیدی در کشور باشد؟
به نظر من ایشان خالق جریان همشکل خواهد بود؛ مثلاً اگر بخواهیم مشابه آن را پیدا کنیم میشود حرکتی را که آقای هاشمی در دولت خود ان انجام داد مثال زد چون ایشان هم همین نگاه را دنبال کرده و به تعبیر خودشان از نیروهای معتدل هر دو جریان بهره گرفت. این نگاه را به لحاظ سابقه ای میتوان در دولت آقای هاشمی یافت، اینکه مصادیق همکاران آقای روحانی در دولت یازدهم چه کسانی هستند زمان مشخص میکند.
براساس صحبتهای شما مصداق تعریف اعتدالگرایی از دیدگاه دکتر حسن روحانی، دولت سازندگی است و نیروهایی که به لحاظ سیاسی معروف به تکنوکرات شدند در دولت یازدهم حضوری پررنگ خواهند داشت؟
خیر، در مقام تعاریف کلی، شباهتها بین افراد خیلی زیاد است اما برای دریافتن آنچه در عمل واقع میشود باید منتظر ماند و دید چه اتفاقی میافتد. آیا واقعاً از نیروهای معتدل دو جریان در دولت یازدهم استفاده میشود یا آنکه نیروهای تکنوکرات مسئولیت امور را برعهده میگیرند.
بهنظر شما اگر این اتفاق بیفتد میتواند تغییری در آرایش سیاسی کشور بهوجود بیاورد؟
خیر، به نظرم تغییر خاصی رخ نمیدهد.
بالاخره یک سری اصولگرایان مثل آقای مطهری که به لحاظ ساختاری و سازمانی وابستگی به تشکلهای اصولگرا ندارند...
چه کسی آقای مطهری را اصولگرا میداند؟
خودشان که داعیه اصولگرایی دارند و در ذهن عامه جامعه نیز او فردی متمایل به جریان اصولگرا محسوب میشود.
بالاخره هر فرد شاید داعیه حضوری در یک جناح سیاسی را داشته باشد، اما در مقام قیاس موضعگیریها، به نظر میآید گرایش او به اصلاحطلبی بیشتر از اصولگرایی است.
حالا در مثال مناقشه نیست، در طیف اصلاحطلب هم یک سری چهرههایی همچون آقایان جهانگیری و نجفی هستند که بحث حضورشان در دولت یازدهم به گوش میرسد...
بله؛ درست است که این افراد در جریان اصلاحات حضور دارند، اما آنچنان هم اصلاحطلب محسوب نمیشوند.
پایگاه آنها حرب شناخته شده و شناسنامهدار کارگزاران سازندگی است.
یعنی حضور این نوع افراد در دولت یازهم باعث نمیشود یک جریان جدیدی در فضای سیاسی کشور بهوجود آید؟
خیر، چون این افراد جدید نیستند که بخواهند یک خط سیاسی جدید در کشور ایجاد کنند.
اگر با اصولگرایان معتدل تلفیق شوند چطور؟
مثلاً چه کسانی؟
بالاخره همانطور که گفتم یک سری نیروهای اصولگرا هستند که تعلق سازمانی و ساختاری محکمی به تشکلهای این جریان ندارند.
ممکن است نیروهای معتدل هر دو جریان (به تعبیر آقای روحانی در دولت آینده حضور پیدا کنند، اما معنیاش این نیست که خط جریان جدیدی ایجاد شود، به معنای روشنتر، نه آقای جهانگیری از سابقه حزب کارگزارانی خود فاصله میگیرد نه نیروهای معتدل جریان اصولگرا چنین کاری را انجام میدهند، هریک از آنها خاستگاه و پیشینه خود را دارند و احیانا میتوانند با یکدیگر کار کنند اما جریان جدیدی ایجاد نمیشود.
مجمع روحانیون مبارز بعد از 26 سال جدایی از جامعه روحانیت مبارز، از حسن روحانی، عضو شورای مرکزی این تشکل در انتخابات ریاستجمهوری حمایت کرد.
مجمع روحانیون از روحانی حمایت کرد.
بله، در آخرین روزها بیانیه رسمی داد و حمایت خود را اعلام کرد.
من ندیدم.
اما این اتفاق افتاد کما اینکه آقای خاتمی در حمایت از آقای روحانی اعلام موضع رسمی کرد، این نزدیک شدنها مقطعی و تاکتیکی است یا میتواند ادامهدار باشد؟ اگر ماندگار شد آیا میتواند یک شکل و آرایش جدید در عرصه سیاسی کشور بهوجود آورد؟
به نظرم هیچ آرایش سیاسی جدیدی به وجود نخواهد آمد. مجمع روحانیون مبارز اگر هم از آقای روحانی حمایت کرده باشد، حتما تاکتیکی بوده است، چهرههای اصلی این تشکل همچون آقای موسوی خوئینیها به هیچعنوان اعتقادی به روحانی نداشته و ندارند و صرفاً اگر حمایت کرده باشند براساس ضرورت و انجام یک حرکت و کندی حضور دارند. بعضی از آنها شاید قرابت بیشتری با آقای روحانی داشتند اما غالب آنها نامزد مطلوبشان آقای روحانی نیست یعنی اگر خودشان میخواستند انتخاب کنند و کسی را به میدان بفرستند، حتماً ان شخص آقای روحانی نبود، بنابراین اعلام حمایت مجمع روحانیون مبارز از روحانی یک اقدام مقطعی است.
نیروهایی که در دولت آقای روحانی قار خواهند گرفت غالباً چه گرایشی خواهند داشت؟
خود آقای روحانی میگوید که نیروهای معتدل دو جریان در دولت یازده ام حضور خواهد داشت.
منظور اینکه از کدام طیف سیاسی؛ از میان اصولگرایان معتدل، اصلاحطلبان میانهرو یا کارگزاران؟
فکر میکنم بیشتر کرسیهای کابینه در اختیار حزب کارگزاران قرار گیرد.
کدام یک از طیفهای اصولگرا میتواند براساس تعریف آقای روحانی میانهرو تلقی شود؟
باز تکرار میکنم که تعریف من از اعتدال و افراط قطعاً با نگاه آقای روحانی متفاوت است، ولی از منظر آقای روحانی بعضی از نیروهای راست سنتی همچون موتلفه امکان دارد بتوانند در ترکیب دولت یازدهم قرار بگیرند، البته جریان اصولگرایی با راستسنتی تفاوتها و اشتراکاتی دارد، اما در حقیقت بهعنوان مطلق یکی نیستند، آن بخشهایی که بهعنوان راست سنتی (جامعه روحانیت، موتلفه و جبهه پیروان خط امام و رهبری) شناخته میشوند آنها میتوانند در طیف آقای روحانی قرار بگیرند.
شما شانس راست سنتی را برای حضور در دولت یازدهم بیشتر از سایر طیفهای اصولگرا میدانید، تکلیف جمعیت ایثارگران و جبهه پایداری چه میشود؟
من نمیگویم نیروهای راست سنتی اصولگرایان معتدل هستند، بلکه منظورم این بود که آن بخشی از نیروهای اصولگرا که میتوانند در ترکیب دولت آقای روحانی قرار بگیرند نیروهایی هستند که بیشتر در جریان راست سنتی تعریف میشوند. بحث افراطی و معتدل نکردم چراکه نگاهم در اینباره با آقای روحانی متفاوت است.
27301