«اگر شعر بایدم گفت چون کار دیگر ـ هیچ نمیدانم ـ لیک گاه از شعر هم بایدم گفت چون این هر دو را پر بیربط نمیدانم.
«دیگر» بودن بهتر است و گاه هم بهترین است چراکه «دیگر بودن» برتر است. آن گونه که حافظ، مولانا، عینالقضات، روزبهان بقلی، آرتور رمبو، نیما و چهره های دیگر بسیار. اما اندک اکنون به دوران ما.
صدای تلخ ماندگارتر از صداهای «دیگر» است؛ باباطاهر، شمس تبریزی، اخوان ثالث.
کوهی که در رگهای خود ابری ندارد
امشب دلش تنگ است و میخواهد ببارد
(«دیگری» نبی)
و یا:
تصویر من دیگر ندارد هیچ تأویلی
من از شمایان دورم و در خویش پنهانم
(«دیگری» نبی)
به صدق و موافقت با جناب خواجه شیراز و سفینه قدسی او شراب اولی است و کارساز است. لیکن عاشقان طالب شرابِ تلخوشِ مرد افکناند و خواهان شراب تلخ صوفیسوز بنیاد بر باددهاند و از عشق و عاشقانه گفتن به صدایی شیداتر، به صدایی تلختر، به یقین ماناتر.
سرم مانده است بیرون از کفن محو تماشایت
که از پایین چه زیباتر شده است این بار دنیایت
(«دیگری» نبی)
و امّا بابک نبی در مجموعه «دیگری» خود نیز «دیگر» است؛ «دیگری» که چهره خود دارد در آیینه شعرش. «دیگر» است چراکه حنجره خود دارد و این داشتن صدا و حنجره مستقل دشوار است. «دیگر» بودن خاصه در شعر به منزله خود بودن است. و این خود بودن به معنی بیتأثیر بودن از «دیگران» نیست آن گونه که اعجوبهای چون حافظ بینیاز از تاثیرپذیری از خواجو و... نبود و یا آرتو رمبو از پل ورلن و بیتاثیر بودن از دیگران، بیتفاوتی و ناآگاهی از فرهنگ و سنتهای فرهنگی خاصه شعر است. مهم تأثیر پذیرفتن و حنجره مستقل داشتن است و این گونه است که شاعر چهره میسازد از خویش خاصه چهرهای «دیگر» و بابک نبی به یقین در فرآیند شاعری «چهرهای دیگر» خواهد بود و چه دشوار است رونده «دیگر» بودن در شعر را میان فوج ماندهگان همسان و همسانان و قافله مقلدان.»
این کتاب را موسسه تالیف، ترجمه و نشر آثار هنری متن، فرهنگستان هنر با قیمت 50 هزار ریال سال گذشته چاپ و منتشر کرده است.
6060