به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، پخش سریال «هوش سیاه 2»به کارگردانی مسعود آب پروربه پایان رسید و قسمت آخر این مجموعه تلویزیونی در میان مخاطبان رسانه ملی نظرات متفاوتی را به همراه داشت.
بسیاری از مخاطبانی که از بینندگان پر و پا قرص این مجموعه بودند، قسمت آخر سریال را تخیلی و غیر واقعی توصیف میکنند و انتظار دیدن پایانی بهتر ی را از چیزی که تصویر شده بود،داشتند. عده دیگری هم از کلیت این سریال پلیسی راضی بودند.
واقعا شاهکار بود آقای نویسنده!
یکی از کاربران به نام سعید نوشته:«هوش سیاه خیلی خوب بود ولی آخر ش را خراب تمام کردند . مخصوصا آخرش که یک حالت سیاسی نپخته شد که اصلا با عقل جور در نمی آمد البته در طول کار بسیار زحمت کشیده بودند . متشکریم .»
کاربری که نامش را درج نکرده به پایان سریال اشاره کرده و نوشته:«آخرش خیلی خیلی مسخره بود!!توقع داشتم با یه هلیکوپتر و چندتا قایق تندرو بربزن دستگیرشون کنن، وسط دریا هم که راه فرار نداشتن، به عقل جن هم نمیرسید بزنن قایق رو منفجر کنن!! عملکرد پلیس ترکیه هم بشدت زیرسئوال رفت، بله قربان گوی سرگرد ما بودن و قوه تعقل و تصمیم گیری نداشتن!؟»
یکی دیگر از کاربران هم معتقد است: «دیشب این مجمومه مانند خیلی مجموعههای دیگر ساخت ایران در نهایت مسخره گی به پایان رسید. در حالی که همه میدونن مجرمان امنیتی رو باید زنده دستگیر کرد تا از طریق اونها کل سازمان شناسایی بشوند، در اینجا اون سرباز ترکیه ای با موشک دوش پرتاب زد قایق رو منهدم کرد! خب که چی؟ بابا مگه داری تانک میزنی؟ کلی افراد خرابکار و سازمانی تو قایق بودن. نمیشد محاصرهشون کرد و بعد یک در گیری ساده زنده یا زخمی دستگیرشون کرد؟واقعا که»
مرتضی هم می نویسد:«قسمت آخر سریال نشون داد که نویسنده هیچ طرحی برای پایان دادن به سریال نداشت. این دیگه چی بود؟!!! زدن از دور قایق رو منفجر کردن بعد هم سریع تیتراژ اومد بالا !! حتما چند وقت دیگه طرح «هوش سایه 3» رو میریزن و نشون میدن که کامران از اون حادثه جون سالم به در برده! یه ذره سریال پلیسی خارجی ببینن بد نیست.»
بی نام هم می نویسد:«با سلام و احترام به عوامل سریال من بهعنوان یک بیننده عام هر شب این سریال را دنبال میکردم سریال خیلی خوبی بود ولی در بعضی از قسمتها اونقدر با شعور مخاطب بازی میکرد که پشیمان از دیدن قسمتهای قبل میشدم مثل صحنه فرار کامران از خانه در حضور آن همه مامور ویژه و بعد شلیک آماتوری ماموران در حین فرار به همدست اون و اینکه چرا ماموران ایستادند و بعد از انفجار تازه شروع به دویدن کردن یا صحنه ورود کامران به ویلای ترکیه بعد از انفجار اتومبیل و تیر اندازی به همکار عمو که خیلی پیش پا افتاده بود ولی در کل سریال خوبی بود ممنون.»
لاله هم نوشته: «قسمت آخر جوک سال بود. انهدام باند خلافکارها با یک شلیک از راه دور. توی ترکیه. مگه میکروب بودن که با واکسن ریشه کن بشن برادر من. شما اول اصول فیلمنامه نویسی رو پاس کن بعد بیا درباره مقایسه فیلمت با نمونه های خارجی حرف بزن. واسه تمرین سریال "بدبیاری" breaking bad رو هم حتما ببین. از نون شب واجبتره.»
یکی دیگر از کاربران نیز نوشت:«در قسمت آخر طوری نشان داده می شد که انگار پبیس ایران در خاک ترکیه دارد به نیروهای ترک دستور می دهد. به نظرم کمی واقع نگر باشیم و در واقعیات به سر ببریم بد نیست. چنین چیزی در کجای جهان امکان دارد؟»
بی نام هم نوشت:«کلا مسخره بود نه فقط قسمت آخرش . ساخت قهرمان و ضد قهرمان مسئله مهم و سختیه ؛ این سریال ضد قهرمان رو تا حدودی ارائه میداد ولی قهرمان فیلم ( پلیس ) به شدت غیر واقعی بود . به خصوص استفاده مبالغه آمیز از مونیتور و کامپیوتر و تبلت و ... بیشتر سبب خنده من می شد .»
بی نام هم تاکید کرد:«کلا هوش سیاه 2 ژانرش کمدی بود تا جنایی مخصوصا قسمت آخرش که اوج این فکاهی بود .از زندان شیکش بگیر که شبیه هتل های حداقل 3ستاره ایران بود تا توهم توطئه که 5 نفر که می خواستن کل دنیا رو خراب کنن»
مهران هم نوشت:«واقعا اگر بر اساس تخیل نویسنده این فیلم نوشته شده که باید دید نویسنده محترم بر چه اساسی همه سیستمهای این مملکت را خنگ فرض کرده اند ... از بخیه یک زخم عمیق با نخ و سوزن که نه عفونت میکنه نه خونریزی مجدد بگیر تا سر کار گذاشتن سیستم های اطلاعاتی بوسیله یک ایمیل ! نمیدونم تا بحال گذر شما به اداره بیمه افتاده یا نه ! وقتی کلی مدرک و استعلام میگیرن تا مطمئن شن حق بیمه میدی تازه باید بری یک اداره دیگر تا اونو تایید کنه ... اونوقت اینجا بدون رمز عبور به اینترنت بیسیم زندان وصل میشه و ایمیل به مسئولین زندان یا سیستم اتوماسیونشون میفرسته ... واقعا که ... این آخری هم که واقعا سرکاری بود 90 تا 100 کیلوگرم بیمار رو توی یه کیسه بدون وسایل تنفسی بگذاری رو کولت و ببری...بعد مریض زنده هم بمونه ..»
بی نام هم می گوید:«متاسفانه سریال های ایرانی همیشه همینطوری بودند و کش و قوس ها و هیجان های سریال به یک پایان آبکی ختم شده آب سردی بر آتش اشتیاق بیننده میریزن که انتظار دیدن یک پایان منطقی و منسجم و راضی کننده است. به پلیس های دنیا پیشنهاد میکنیم از این به بعد به جای زنده دستگیر کردن عناصر اطلاعاتی و سردسته های باندهای خرابکار که میتوان از آنها اطلاعات ارزشمندی بدست آورد از راه دور با موشک بزنند بترکوننشون!!! واقعا شاهکار بود آقای نویسنده!!!!»
هوش سیاه را به فیلم های تخیلی خارجی ترجیح می دهم
برخی از کاربران نیز از جذابیت های این سریال پلیسی صحبت کرده اند. بی نام مینویسد :«منم از پایان سریال راضی نبودم ولی بعید می دونم که آب پرور قصد توهین به شعور مخاطبانش رو داشته، لطفاً خیلی تند نرین ... ممنون خبرآنلاین که بعضی از سؤالات کاربران رو پرسیدین، فکر کردم یادتون رفته ... ولی ای کاش تا آخر سریال رو دیده بودیم تا عوامل به پرسش های بیشتری درباره ابهامات و پرش های داستان پاسخ بدن.»
بی نام نیز می گوید:«آقای آب پرور امیدوارم اگه روزی هوش سیاه 3 رو ساختین، سر حرفتون درباره شخصیت پردازی سرگرد اجمدی بمونین و امیدوارم آقای قادری هم یادشون باشه که قصه شون هم باید قهرمان داشته باشه و هم ضد قهرمان و البته باورپذیر. نه اینکه ضد قهرمان هر کار غیر ممکنی رو بتونه انجام بده و قهرمان نتونه مانعش بشه. »
یکی دیگر از کاربران به نام علیرضا از شیراز مینویسد:«برای شروع یک کشور قوی این فیلم اگر بلف زیادی هم داشت خوبه جوانان ایرانی به خودشان می بالند از این امنیت ملی.»
یکی از کاربران به نام مهندس نوشت:«حرفهای ترین سریال ایران نسبت به بقیه سریالای دیگه تا به امروز بوده و امیدواریم بهتر هم بشه . اما من هم مانند دیگر دوستان از قسمت آخر راضی نبودم. منظور لوکیشن آخره که سرباز ترکیه با بازوکا کشتی رو ترکوند . البته فکر کنم به قسمت موتور کشتی اصابت کرد تا تبهکارا نتونن فرار کنند و دستگیری اونا رو نشون نداد . همه هم منتظر اون لحظه بودن . قیافه جمشید موقع دستگیری باید دیدنی میشد که نشون ندادن. اما در کل سریال جالبی بود . دستشان درد نکند.»
امین هم نوشت: «با همه کاستی های این فیلم. من هوش سیاه رو به فیلمهای تخیلی خارجی ترجیح میدهم.»
57247