من از آقای ضرغامی متشکرم که خودش رفت سر اصل موضوع و آدم محافظهکاری مثل یزدان سلحشور را از شک و دو دلی درباره اشاره به پخش بازی دوم ایران و ایتالیا نجات داد.من شک داشتم درباره مصیبت دیدن والیبال این دو تیم از شبکه سه بنویسم یا نه چون ممکن بود در خبرآنلاین منتشر نشود و من و متن پشت روابط حسنه خبرآنلاین و تلویزیون حبس شویم اما آقای ضرغامی خودت سر ِ شوخی را باز کردی!
پخش بازی اول ایران و ایتالیا حرف و سخن زیادی را سر زبانها انداخت چون صدا و سیما با رویکردی تازه به قضیه، یک چشمش را هم گذاشت و اجازه داد ما با خیال راحت بازی را نگاه کنیم بدون اینکه نگران قطعهای بیموقع و تکرار صحنههای قبلی باشیم.در عوض چه شد؟ ملت طنزپرداز، لطیفه برای تلویزیون کشورشان کوک کردند از باب نشان دادن تماشاگران ایرانی بدون پوشش اسلامی.یکی از آن لطیفهها این بود:
اولی زنگ میزنه به دومی.
-«چیه بیداری؟ داری ماهواره نگاه میکنی؟»
-«نه!منتظرم خانم بچهها بخوابن ،بزنم شبکه سه!»
تلویزیون ما هم که ظرفیت شوخی را ندارد فوراً در پخش بازی دوم کاری کرد که از آن 30،35 نفر تماشاگر ایرانی خبری نباشد در تصویر و چون در پخش زنده حداکثر 30 ثانیه وقت جمع و جور کردن صحنه را داشتند ما تقریباً چیزی از بازی را ندیدیم!در عوض باز هم چند تماشاگر ایتالیایی دیدیم و چند تا زمینتمیزکن با لباس ورزشی تابستانی که بعداً مشخص شد که از تماشاگران بدون پوشش اسلامی ایرانی دیدنیتر بودند!
ضرغامی هم البته اینها را میداند و در همان صحبتهای پخش شده از شبکه دو هم اشاره میکند که مردم دنبال دیدن والیبال تیم ملیشان هستند و نه دیدن دو تا پوشش نامناسب و این کارها، همه را میبرد سمت دیدن ماهواره اما چه کند که او هم بخشی از یک کل است و همین است که هست! او در آن صحبتها اشاره میکند که همه تلاشش را دارد میکند که بازی ایران و کوبا لااقل این مشکلات را نداشته باشد و حتی به خنده میگوید عدهای را مأمور کرده ،بروند کوبا کار فرهنگی انجام دهند و پیشنهاد بدهند که تماشاگرها لباس مناسبتری بپوشند و اشاره مستقیم میکند به این نکته رسانهای-ارزشی که شاید بتوانند شلوار پای آنها کنند که پخش این بازی از تلویزیون ایران مشکلی نداشته باشد!
تصورش را بکنید!مأمورهای ضرغامی دارند شلوار پای تماشاگرانی میکنند که به قول گابریل گارسیا مارکز جای خون، آتش توی رگهاشان است! من پیشنهاد میدهم که مایکل مور یا وودی آلن فوراً سری به کوبا بزنند برای ساختن فیلمی از این موضوع! خود تلویزیون ایران هم میتواند در این فرصت کم با رامبد جوان و رضا عطاران وارد مذاکره شود برای ساختن فیلمی در این باره. مطمئنم که این فیلم به پرببینندهترین فیلم تلویزیون ایران از زمان تأسیساش بدل خواهد شد و مردم هم کلاً بیخیال دیدن والیبال میشوند! حداقل موضوع این است که واقعگرایی کار خیلی بیشتر از کارهایی مثل «سیگنال وارونه» کرامت پور شهسواری خواهد بود که در نوع خودش شاهکاری در توهین به شعور مخاطب ایرانی محسوب میشود از باب دست کم گرفتن آشناییاش با رویکردهای امنیتی و لااقل مثل «هوش سیاه2» کپی سرگرمکنندهای هم از آثار موفق نیست.
جناب ضرغامی! شما مشکلات زیادی دارید اما بزرگترین مشکل شما عدم هماهنگی در مجموعه زیر نظر شماست. نمیشود که اخبار شبکه یک در هواداری از مرسی خبر پخش کند و نیم ساعت بعد شبکه خبر در حمایت از ارتش مصر که علیه مرسی وارد عمل شده، زیرنویس بنویسد و یک ساعت بعدش پرس تی وی و العالم، مرسی و اخوان المسلمین را بکنند معادل رژیم مبارک. میدانید که ما ملت ِ همیشه در صحنه هستیم و صحنه هم مال تئاتر است و تئاتر هم کارگردان میخواهد! بالاخره ما طرف مرسی هستیم یا ضد او؟ آیا جمعیت خیابانهای قاهره به روایت شبکه اول، طرفدار او هستند یا به روایت پرس تی وی و العالم برای سقوطاش جشن گرفتهاند؟
به هر حال از شما متشکریم آقای ضرغامی که ایده یک فیلم مفرح در هاوانا را در اختیار فیلمسازان ما گذاشتید!