به گزارش خبرآنلاین، کتاب «سانسور» بدون هیچ اصلاحیهای تا اول مرداد از سوی انتشارات سیمای شرق _ ناشر کتاب جنجالی «صراحتنامه» گفتگو با ایت الله هاشمی رفسنجانی - منتشر و روانه بازار نشر میشود. ااین ناشر کار انتشار گفتوگوهای این ماهنامه مدیریت ارتباطات در قالب کتب پالتویی را چند وقتی است که آغاز کرده است. «صراحتنامه» هاشمی رفسنجانی که پیش از این منتشر شده بود و «دیپلماسی» منوچهر متکی که هفته آینده در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت از جمله این کتب است.
کلهر در گفتوگویی که حالا کتاب شده است، اعلام کرده بود: هر حکومتی که سانسور را راهبرد قرار بدهد، احمق است.
آنطور که در این گفتگو آمده، مهدی کلهر که در مناظرات انتخاباتی سال 84 -دوره نهم ریاستجمهوری- روبهروی حسین مرعشی نشست، کمتر کسی از مردم، با نام و چهرهاش آشنا بود. به نمایندگی از محمود احمدینژاد آمده بود و پیروز آن میدان شد. با مناظره شناخته شد و از آن پس، حضور پررنگی در کنار رییسجمهور داشت. مشاور اطلاعرسانی و رسانهای رییسجمهور بود و ... کلهر در این مصاحبه به صراحت مخالفت خود را با ممنوعیت ماهواره و اینترنت بیان کرده و در عین حال افزوده: «با تربیت گلخانهای مخالفم و البته با واکسیناسیون فرهنگی موافق هستم». البته جمله «با تلویزیون دولتی، سانسور و ممنوعیت ماهواره مخالفم» هم به نقل از کلهر روی جلد و زیر نام کتاب نشسته است.
برخی رسانهها در آن زمان تیتر «کلهر: سانسورکنندگان احمق هستند» را برای اعلام خبر این مصاحبه برگزیده بودند که دفتر وی با ارسال نمابری که متن آن در روزنامه مردمسالاری مورخ 3/8/89 منتشرشد، با بیان اینکه متن صحیح این گفته در ماهنامه مدیریت ارتباطات به درستی منتشر شده اما برخی رسانهها استنباط اشتباهی از آن داشتهاند، این توضیحات را ارائه کرد.
«در مورد مصاحبه آقای کلهر، مشاور محترم رئیسجمهور در امور اطلاعرسانی و رسانه با مجله مدیریت ارتباطات، موضوعی در روزنامه مورخ 2/8/1389 مطرح شد با عنوان «کلهر: سانسورکنندگان احمق هستند» که در درون مصاحبه عین مطلب به این موضوع اشاره شده است: «مشاور اطلاعرسانی رئیسجمهور... اظهار داشت: هر حکومتی که سانسور را راهبرد قرار بدهد، احمق است.».
بنابراین گزارش، بخشهایی از این گفتگو را در ادامه میخوانید:
«- رسانههای ما ارزش اعتماد مخاطب به خودشان را نمیشناسند و برای بهدست آوردن تیراژ و مخاطب روزانه یا هفتگی یا حداکثر یکماهه، حاضر هستند بخش مهمی از مخاطبان خود را از نظر اعتماد متزلزل کنند.
- این موضوع در کشور ما اخلاق رسانهای شده است. یعنی رسانه از همان ابتدا در ایران به عنوان یک حزب سیاسی وارد جامعه شد، در صورتی که تعریف رسانه در دنیا و یا حداقل انتظاری که مخاطبان رسانه از آن دارند این است که رسانه ناظر بر گرایشها و احزاب باشد.
- آفت دیگر نشریات ما آن است که در حقیقت کار «مداحی» میکنند و این هم در تاریخ ما سابقه دارد. رسانههای ما باید از مداحی پرهیز کنند، مدح هر کسی که میخواهد باشد، چراکه مداحی کار رسانه نیست.
- رسانه اگر واقعبین باشد -نه مدح کند و نه قدح- و این دنیا را بپذیرد که هیچ موجود بیعیب و نقصی (چه به عنوان رئیسجمهور، چه بهعنوان دکتر، چه بهعنوان آیتالله، چه بهعنوان مهندس و...) وجود ندارد، میتواند موفق باشد، چرا که اگر موجود بینقص وجود داشته باشد، بعدیها پس چه کارهاند؟
-چند نظرسنجی در ستاد احمدینژاد داشتیم که فقط یکی درست بود که متعلق به خودم بود. البته نظرسنجیهای غربیها هم درباره انتخابات درست از آب در آمد. اگر به نظرسنجیهای سال گذشته و قبل از انتخابات نگاه کنیم، متوجه میشویم نظرسنجی آنها به حقیقت نزدیکتر بود؛ مثلاً نظرسنجی رویترز این بود که آقای احمدینژاد رأی میآورد و رأی خود را نیز هیچگاه عوض نکرد.
- البته دو روز قبل از انتخابات ریاستجمهوری، صداو سیما نظرسنجیای انجام داده بود که بر اساس نتایج آن احمدینژاد 62 درصد رأی داشت اما این نظرسنجی را اعلام نکردند. دوره آقای خاتمی هم همینطور بود و نظرسنجیها اشتباه کردند. دوره اول آقای احمدینژاد هم همینطور بود. آنها هم اشتباه کردند. به عقیده من مهمترین ضعفی که در طراحی سؤالات و جمعآوری اطلاعات و شیوه برای نظرسنجی در کشور ما وجود دارد، این است که اول خود آن تیم از گرایشها رها نمیشود و خودش را پالایش نمیکند.
- در زمان جنگ و بمبارانهای تهران، در اسفند سال 66 قرار شده بود 70 درصد کارکنان صداوسیما از تهران برای شب عید به زیبا کنار بروند و ما با 30 درصد کارکنان، صداوسیما را اداره کنیم. وقتی با 30 درصد نیرو هم میتوان صدا وسیما را اداره کرد، چرا باید این سازمان را تا این حد بزرگ کنیم؟ هماکنون بهترین سریالهایی که تلویزیون میسازد، مثلاً همین تیتراژ کارهای آقای میرباقری را نگاه کنید و ببینید چند نفر از دستاندرکاران آن کارمند صداوسیما هستند؟ هیچی! این یعنی فاخرترین کارهایی که آقای ضرغامی یا هر مدیر دیگری به آن افتخار میکند، توسط همین بخش خصوصی ساخته میشود. این همه کارمند و این همه ساختمان چه کاری برای صداوسیما میکنند که باز هم آنها را گسترش میدهیم؟ واقعاً اینها چه کاری میکنند؟
- شما خیال میکنید اگر صاحب یک خبرگزاری شدید، خروجی این خبرگزاری حتماً به نفع شما خواهد بود؟ این تصور باطلی است. مگر الان خبرگزاری ایرنا دولتی نیست؟ روزنامه ایران دولتی نیست؟ اتفاقاً من فکر میکنم خروجیشان زیاد هم به نفع دولت نیست.
- بحث مهم این است که ما به توانایی برخورد فعال برسیم اما راهبردی که بخواهد بر مبنای سانسور باشد، فاجعه است. هر حکومتی که سانسور را راهبرد قرار بدهد، احمق است. نمیتوان یک آدم را 50 سال در لوله آزمایشگاهی نگاه داشت، زیرا این آدم در برخوردش با اولین ویروس، میمیرد. خیلی از تمدنها به همین دلیل مردند. چرا میگویند در اصول دین تقلید نکنید؟ بچه باید حودش اصول را قبول کند اما آیا در تربیت گلخانه ای این امر امکان دارد؟ آیا افکار بد و شیطانی فقط از طریق ماهواره میآید؟ یعنی قبل از اختراع ماهواره همه افراد کره زمین و مسلمین از نظر ذهنی عاری از شیطان بودند؟ اصلاً اینگونه نیست. ممکن است کسی در غار زندگی و در عمرش هم کسی را ندیده باشد اما از نظر ذهنی و تخیلات شیطانی، شیطان را هم درس بدهد. نمیدانم چرا انسان را آنقدر فیزیکی، ناتوان و علیل تصور میکنند؟ در مورد همین دوچرخهسواری خانمها من سؤال کردم که بالاخره در گذشته دور، زنان الاغ سوار نمیشدند؟ چرا الاغسواری زنان حرام اعلام نشد؟ الان فرق پالان الاغ با زین دوچرخه در چیست؟»
«سانسور» در 34 صفحه و با قیمت 3 هزار تومان عرضه خواهد شد.
6060