1- فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، قیمت جدید بلیتها را اعلام کردند. بر اساس قیمتهای جدید بلیت جایگاه 15 هزار تومان، طبقه اول 8 هزار تومان و طبقه دوم 5 هزار تومان عرضه خواهد شد. فدراسیون فوتبال قطعا به افزایش هزینهها فکر کرده که قیمتها را بالا برده؛ اما این را هم در نظر بگیرد که بخشی از جامعه به ورزشگاه میروند که از امکانات و تسهیلات، بیبهرهاند. بخشی از جامعه را در ورزشگاه میبینیم که بین نان شب و دیدن بازی در ورزشگاه، دومی را انتخاب میکند. این نه افسانه است و نه خیالپردازی. البته در میان تماشاگران، هستند افرادی که توانایی مالی خوبی هم دارند؛ اما این عده در اکثریت نیستند. بیتردید باید حواسمان به قشری باشد که فوتبال ما به واسطه حضور و حرارت آنها گرم میشود.
2- مهدی مهدویکیا به دنبال اسپانسری است تا بتواند اردوهای تیم ملی جوانان را برگزار کند. این در نوع خود بی نظیر است که یک بازیکن باسابقه و محبوب ملی، تنها به دلیل دین استاد و شاگردی، برای تیم استاد محترم و دوستداشتنی خودش به دنبال اسپانسر بگردد. در این میان وظیفه فدراسیون چیست؟ فدراسیون فقط باید بنشیند و نظاره کند؟ چرا باید اجازه دهیم مهدی از ابروی خودش برای یکی از تیمهای ملی کشورمان خرج کند؟ فوتبال ما این گونه به ریشهاش توجه میکند؟ آینده فوتبالی که فدراسیون به دنبالش نیست و آدمها خودشان را برایش خرج میکنند، چه خواهد شد؟
3- تیم ملی 98 در مسابقهای که کاش برگزار نمیشد، مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفت. در این مسابقه یک تیم پابه سن گذاشته را مقابل یک تیم جوان قرار دادند تا کیسه بوکس شود. منظور فدراسیون از تجلیل، هرچه بود، شکستن حرمت بازیکنان نسل طلایی ما در تیم ملی 98 نبود. مراسم شنبهشب آنقدر شلوغ و بیبرنامه بود که جواد خیابانی بارها از مدرم عذرخواهی کرد. میشد تجلیل را آبرومندانهتر هم برگزار کرد. با برنامه و به صورتی که همه بازیکنان شاخص و محبوب حضور داشته باشند. بدون اغیار و بی حضور افرادی خارج از حوزه ورزش و فوتبال. به گونهای که بازیکنان سرشناس و اسطورهها دلشان بیاید در آن مراسم حضور پیدا کنند. همه میدانیم که چرا بازیکنان محبوب فوتبال ایران در بازی شنبهشب حضور پیدا نکردند. کاش تجلیلهای ما هم بوی ورزشی داشته باشد نه سیاسی.