* در شهر تهران 1800 مسجد داریم. البته مساجد کوچک و بزرگ، همگی را میتوان در این فهرست مشاهده کرد.
* مساجد شبانه روزی در تهران داریم منتها تعداد آنها کم است البته سیاستی که ما دنبال میکنیم این است به جایی برسیم که از نماز ظهر به بعد که فرصت بسیاری تا نماز بعدی وجود دارد همچنین بعد از نماز عشاء که فرصتی برای اقامه نماز وجود دارد پیشبینی که داریم این است که مساجد در این فاصله زمانی باز بوده و در دسترس عموم مردم قرار گیرند بعد از این مرحله، همان نکتهای که شما عرض کردید هست و آن مطلوب است که مساجد ما از نماز صبح تا آخر شب، نه تنها برای اوقات نمازهای واجب بلکه برای نمازهای مستحب، دعا، استغفار، ذکر، خلوت، برای تفکر و ... باز باشند.
* بنده برای بازدید به مسجدی در خارج از کشور رفته بودم که پنج امام جماعت داشت و همگی حقوق بگیر وزارتخانه بودند، چهار مکبّر و مؤذن داشت که همگی به طور اتوماتیک در ساعات مشخص در مسجد حضور مییافتند و بودجه مفصلی به موضوع اداره شئون مسجد اختصاص یافته بود و این چیزی است که هیچگاه نمیتوان درباره مساجد کشور خودمان انتظار داشته باشیم چرا که اولاً ما چنین بودجه و امکاناتی را نداریم و ثانیاً اصلاً چنین فکری را هم نمیپسندیدم بنابراین مسجد باید در متن مردم باشد البته با حمایتهای منابع عمومی.
* باید واقع بین بود، بخش عمدهای از مساجد ما هم اکنون امکان ارائه بعضی از اقدامات ضروری را ندارند از این رو وقتی منابع به درستی توزیع شود خود مسجد از عهده تمام خدمات حتی تا انجام امور مستحبی نیز برخواهد آمد. اما تعداد بسیاری از مساجد ما چنین تمکنی ندارند آیا این مسئله میتواند توجیهی داشته باشد که در پایتخت جمهوری اسلامی ایران درب مسجد بسته باشد و صرفاً برای زمان نماز باز شود و بعد از نماز هم بگویند شما برای چه اینجا نشستهاید بلند شوید بروید و سپس درب مسجد را قفل کرده و بروند! آیا این امری پسندیده است؟! که پاسخ ما منفی است.
* از طرف دیگر مردم نیز هنوز انگیزه کافی برای دستیابی این بخشها پیدا نکردهاند بنابراین ما معتقدیدم که باید منابع عمومی به کمک طلبیده شوند اما نه با مدیریت دولتی به معنای خاص کلمه که آن هم مداخله دولت در امر مسجد تلقی شود به هیچ وجه! بلکه منابع عمومی در اختیار یک مرکز مورد اطمینانی مانند سازمان تبلیغات اسلامی قرار گیرد و آنها مؤظف باشند هر جا که تمکن مردمی وجود ندارد این پوشش را دهند. بنابراین مواردی که ما در مرکز رسیدگی به امور مساجد برشمردهایم رقم بالایی نخواهد بود.
* شاید به صورت موردی، گاهی اوقات پیش آید و منابعی برای بخشی از فعالیتهای فرهنگی مساجد در اختیارمان قرار میگیرد و اگر بخواهیم یک فرهنگسازی شود مشوقهایی پیشبینی شده است اما نه به طور مستمر و ممکن است مسجدی در شرایطی سختی قرار داشته و در پرداختهای اولیه خویش مقروض شده باشد که در این صورت ما از بعضی از منابع به آنها کمک خواهیم کرد.
* بنده سعی میکنم سرزده و هفتهای 3-4 مسجد را از نزدیک بازدید کنم تا دریابم تا چه اندازه سیاستهایی که اتخاذ شده در حال محقق شدن است با اینکه مساجد مردمی هستند اما در سیاستگذاریها هماهنگ عمل میکنیم. مسجدی بود که در چند نوبت به آنجا سر زدم و در یک نوبت نماز مغرب، یک صف و نیم بیشتر جمعیت نداشت در حالی که آنجا زیبا و باشکوه ساخته شده بود که حتی ما معتقدیم که چرا باید این همه برای یک مسجد، هزینه شود، دفعه بعدی که به آن مسجد رفتم اگر اندکی دیر رسیده بودم دیگر جایی برای ایستادن نبود و حدوداً بیش از بیست صف به طور متنوع، بزرگ، کوچک، جواب و میان سال، ایستاده بودند. فکر میکنید در این مدت چه اتفاقی در آنجا رخ داده بود که این تغییر شکل گرفته است؟ فقط امام جماعت آن عوض شده بود، بقیه عوامل بر سر جای خود باقی ماندند و این امام جماعت منظم، باهوش و دارای شان امامت توانسته بود سایر عوامل را نیز برای جذب مردم بسیج کند و این اتفاق در ظرف مدت زمانی 2-3 ماه افتاده است.
* باید بچهها از زمان نقطه آغاز تولدشان با مسجد گره بخورند تا توقع داشته باشیم در بزرگسالی یک شخصیت متدین عمیق شکل بگیرد و همگام با مسجد حرکت کنند؛ اصل ارتباطات عمیق مسجدی در کودکی شکل میگیرد از این رو باید حداقل در اوقات خاص نماز با سخنرانیهایی که به تمرکز نیاز است فضا باید طوری طراحی شود که کودکان حاضر در محیط مسجد مزاحم سایر افراد نباشند و به پیوست آن بچهها با برخورد نامناسب برخی از افراد یا کارگزاران مسجد رو به رو نشده و خاطره بدی در ذهن آنها نقش نبندد.
* خوشبختانه در حال حاضر برای مسئله کودکان در مسجد ایده وجود دارد؛ پیشبینی ما این است که هر مسجدی که از این پس ساخته میشود مهدکودکی هم برای کودکان در نظر گرفته شود و در واقع مساجد، مجهز به مهد کودک شوند. در نقشه پیشنهادی که برای شورای شهر فرستادیم همه نیازها در ساختمان مسجد تعبیه شده از جمله بخش کودکان نیز در نظر گرفته شده است و هر مسجدی که مجهز به مهد کودک میشود مردم در ساعتهای خاص نماز، فرزندان خود را به آنها میسپارند و یک مربی از خود بچههای داوطلب مسجد که آموزشهای لازم را برای این کار دیده است حضور دارد کودکان را تحویل میگیرد بنابراین پدر و مادر با طیب خاطر نماز میخوانند و یا به سخنرانی گوش میدهند.
* اما برای مساجدی که اکنون وجود دارند بخشی از آنها این ظرفیت را دارند یعنی در خود مسجد این امکان وجود دارد که بخشی را برای کودکان اختصاص دهند و ما با صحبت با ائمه جماعت به فرهنگسازی این مسئله میپردازیم.
/6262