بدین معنا که ارتش و دولت موقت مورد حمایتِ آن، بدون نگرانی از فشار افکارعمومی بین المللی و نهادهای حقوق بشری و دولت های غربی به کار ریشه کن کردن جنبش اسلام گرای مصر و دستگیری و بازداشت رهبران آن و زمینه سازی برای محاکمه آن ها به اتهام های سنگین ادامه می دهد و هیچ فریاد رسی هم به داد این جنبش و هواداران رئیس جمهور پیشین یا مخالفان اقدام نظامی و امنیتی علیه معترضان، نمی رسد.
عملا بحران سوریه بعد بین المللی گسترده ای یافته است و همه توجهات و انظار به سوی آن برگشته و این امر بحران مصر را از یک مسئله بین المللی و مورد توجه و اهتمام جهانیان و غربی ها به یک موضوع داخلی تبدیل کرده و از این رو دست ارتش و نیروهای امنیتی مصر را در سرکوب جریان اسلامی در این کشور باز گذاشته است به نحوی که ارتش و پلیس مصر صراحتا از کاربرد گلوله جنگی در قبال معترضان سخن می گوید و هیچ ابایی از نهادهای حقوق بشری و دادگاه جنایت جنگی و غیره ندارد.
از سوی دیگر حامیان اخوان آن را رها کرده و بدنبال دغدغه های دیگر خود رفته اند. حتی ترکیه که مهم ترین حامی و همپیمان اخوان مصر به شمار می آمد اینک چنان مشغول آماده کردن خود برای قرار گرفتن در جرگه ی ائتلاف بین المللی طرفدار حمله نظامی غرب و امریکا به سوریه شده، که دوستان قدیمی خود را در سرزمین نیل به فراموشی سپرده است. شاید هم جنجال کنونی بحران سوریه یک فرصتی برای فاصله گرفتن ترکیه از مواضع کنونی خود نسبت به تحولات مصر است.
به هر حال خارج شدن بحران مصر از وضعیت بین المللی و حتی منطقه ای و تبدیل شدن آن به موضوعی داخلی تقریبا صرف، با تمایلات و رویکرد اخوان سازگاری ندارد چرا که آن ها انتظار داشتند که غربی ها بطور عموم و امریکایی ها به طور خصوص که دائما از دموکراسی و مشروعیت انتخاباتی و نیز حقوق بشر و آزادی احزاب و حریت آراء دم می زنند، به فریاد آن ها رسیده و ارتش مصر را وادار به تن دادن به مشروعیت انتخاباتی گذشته کنند یا حداقل وضعیت مناسبتری را در عرصه قدرت سیاسی برای اخوان تعریف کنند.
اما داستان حمله نظامی به سوریه به بهانه کاربرد سلاح ممنوعه شیمیایی منجر به بهم خوردن بازی و شکل گیری محیط و فضای سیاسی کاملا متفاوتی گردید که در آن اخوان مصر به فراموشی و به بایگانی سپرده شد به نحوی که گویا هیچ انقلابی در مصر روی نداده است و جریانی به عنوان اخوان المسلمین با رأی مردم انتخاب نشده و نظام مبارک همچنان دست نخورده باقی مانده است و جریان اسلامی و اخوان هم کماکان در معرض تعقیب و بازداشت و محاکمه و زندانند و تنها مبارک کنار رفته است ولی کابینه آن با کمی تغییر با همان رویکرد داخلی و خارجی بکار خود ادامه می دهد. جالب آن است که خود اخوان هم با رویکرد سلفی که در حوزه سیاست خارجی و بویژه در قبال سوریه اتخاذ کرده بود در صورتی که روی کار مانده بود او هم از موضع حمایت از حمله به سوریه دفاع می کرد، اما بخت با آن برای بقا و شرکت در این ماجرا و غائله، یار و سازگار نبود.
اما به رغم تحولات منطقه ای و شدت عمل پلیس و ارتش مصر، وضعیت در این کشور هنوز استقرار نیافته و مخالفان همچنان به فراخوان اعتراضات خیابانی و حضور در میادین و مساجد به نشانه نارضایتی بویژه در روزهای جمعه و پس از اقامه نماز ادامه می دهند. این اعتراضات به نحوی به بازداشتگاه ها هم سرایت کرده و لذا گفته شده است که محمد بدیع رهبر بازداشت شده اخوان المسلمین اقدام به اعتصاب غذا کرده و طبعا امکان دارد که این مسئله از سوی دیگر بازداشت شده ها هم پیروی شده و دولت موقت را مشکل جدیدی مواجه کند. اما آیا صدای این اعتراض ها در هیاهوی اتهامات حمله شیمیایی از یک سو و تهاجم نظامی امریکا به سوریه به این بهانه از سوی دیگر، گوش شنوایی خواهد یافت یا این که در جنجال ها گم خواهد شد و راه به جایی نخواهد برد.
سیاست ما