به گزارش خبرآنلاین، «توماس ادیسون» نوشته مایکل برگن ترجمة فرید با ترجمه فرید جواهرکلام منتشرشده است.
«جادوگر منلو پارک، دانشمند و بازرگان، به پیش، شغل: مخترع، کارخانه اختراع، لامپ بهتری برای روشنایی، روشن کردن جهان، ثبت حرکات، بازرگان خلاق، قهرمان آمریکایی و..» عناوین فصل های این کتاب است.
در بخشی از فصل دوم کتاب با عنوان «دانشمند و بازرگان» می خوانیم: «مخترع بزرگ آمریکایی در دهه 1840 یعنی زمانی که توماس ادیسون به دنیا آمد، زندگی برای بسیاری از مردم آمریکا آسان نبود. کشاورزان و کارگران کارخانهها ساعات طولانی کار میکردند. در شبهای سرد، خانوادهها برای گرم کردن خود گرد بخاری جمع میشوند و تنها منابع نوری که از آنها استفاده میشد شمع بود و فانوس. با این همه کشور در حال رشد بود و افرادی که سخت کار میکردند، معمولاً درآمدی مناسب و مکفی برای خانوادة خود به دست میآوردند. در 11 فوریه سال 1847 توماس ادیسون کوچکترین فرزند ساموئل و نانسی ادیسون در ایالت اوهایوی آمریکا به دنیا آمد پس از طی دوران کودکی پدرش او را مدتی به مدرسه خصوصی فرستاد ولی نتوانست برای همیشه هزینة تحصیل او را بپردازد. آن زمان حتی مدارس دولتی هم نیز شهریه دریافت میکردند. این بود که ادیسون تا دوازده یا سیزده سالگی به مدرسه نرفت. در خلال این مدت مادرش در خانه به او درس میداد. بعدها ادیسون همواره به خاطر میآورد کسی که او را ساخت و پرورانید مادرش بود. او به وی آموخت که چگونه کتابهای خوب را سریع و صحیح بخواند»
در ابدتای فصل سوم کتاب نیز می خوانیم:
«توماس ادیسون در 16 سالگی به هزاران جوان دیگر آمریکایی که اکثرا هم مجرد بودند، پیوست که به عنوان تلگرافچی از شهری به شهر دیگر می رفتند. نخستین ماموریت او کار در شرکت راه آهن گرند ترانک واقع در استراتفورد جانکشن، شهر کوچکی در اونتاریوی کانادا بود. ادیسون پیوسته می کوشید تا مهارت خود را در ارسال و دریافت پیام های تلگرافی با الفبای مورس کامل تر کند.
ادیسون در این حرفه شب کار بود و روزها به مطالعه و انجام دادن آزمایش های علمی میپرداخت. از آنجا که وی به سخت آموختن و آزمایش ها علمی علاقمند بود، زیاد نمی خوابید. گاهی اوقات هنگام کار چرت کوتاهی می زد.
اقامت ادیسون در استراتفورد جانکش زیاد دوام نیافت. زیرا یک شب از دادن پیامی به یک مامور قطار حاوی این که لوکوموتیوران نباید قطارش را از ایستگاه خارج کند، غفلت کرد. در نتیجه امر، لوکوموتیوران به حرکت در آمد و قطارش را ازایستگاه خارج کرد. قطار درست روی خطی رفت که از طرف مقابل قطار دیگری پیش می آمد. گرچه این دو قطار با یکدیگر برخورد نکردند، روسای ادیسون بسیار خشمگین شدند. ادیسون هم پیش از آنکه مقامات بالاتر از کار اخراجش کنند، مخفیانه از استراتفورد گریخت و با شتاب خود را به خانه یعنی پورت هیورن رسانید.»
این کتاب در 110 صفحه و قیمت 5200 تومان به بازار نشر عرضه شده است.
6060