استیو بالمر با اشک و ناله و البته سخنرانی کاملا احساسی، از مایکروسافت و 13 هزار کارمندش این گونه خداحافظی کرد:
برای دقایقی هم که شده می خواهم لذت ببرم. از با شما بودن. من خودم را غرق در شماها کردم، در شما محو شدم، همه شما، با شما، در شما.
شما برای بزرگترین کمپانی جهان کار می کنید. غرق لذت شوید. و از صمیم دل از شما تشکر می کنم، می خواهم تشکر کنم: تشکر،تشکر،تشکر
یکی در بین جمعیت فریاد زد: ما شما را دوست داریم و همه فریاد کشیدند و استیو بالمر ادامه داد:
این درباره یک شخص نیست، درباره یک کمپانی است، کمپانی که برجسته است، در فکر کردن پیشرو است، کمپانی مبدع و خلاق است و در عین حال اخلاق مدار.
مردمی بزرگ را به استخدام خود در آورده و آنها را تا بالاترین مراتب زندگی، سوق داده است. به مردم سراسر دنیا فهمانده که پتانسیل بزرگ بودن و عظمت یافتن را دارند و این در تمام زندگی حرفه ای من تعریف شده است. مایکروسافت برای من حکم بچه چهارم را دارد.بچه ها خانه را ترک می کنند (و برای پدر دردآور) اما در این مورد به خصوص، این من هستم که خانه را ترک می کنم.
و در پایان از آهنگ مورد علاقه اش گفت که وصف حال اوست و هم زمان با پخش آهنگ، با کارمندان خوش و بش کرد و دست داد و ...
منبع: ورج
5656