همکلامی با راننده های اتوبوس نتیجه ای داشت که برخی مخاطبان خبرآنلاین بسیار نوشته اند؛ اتفاق تازه ای نیست، سیستم این اتوبوس هم عجیب نیست؛ باک گازوییل همه اتوبوس های جدید (اسکانیا و برندهای دیگر) در جلوی ماشین است تا تعادل در حرکت داشته باشد. راننده ها باید مراعات کنند. چکش ها را می دزدند، لاستیک جفتی ۵-۶ میلیون شده است و ...
از همان روز حادثه تاکنون، پلیس راهنمایی و رانندگی اعلام کرده اند که ۵۰ درصد عامل حادثه، نقص فنی اتوبوس است و شرکت سازنده هم باید پاسخگو باشد (اینجا) و احتمال جلوگیری از شماره گذاری اسکانیاها و حتی ممانعت از تردد آنها هم وجود دارد. (اینجا)
از سوی دیگر همین دیروز هم سردار اسکندر مومنی گفت: اتوبوس اسکانیا مشکل فنی دارد و مدیر این خودروسازی نیز امروز با قرار وثیقه آزاد است بدون تعارف می گویم این شرکت و مسئولانش باید تلاششان را برای رفع مشکلات فنی بکار گیرند. پلیس تا آخر از حقوق مردم دفاع می کند. (اینجا)
باید دست پلیس را برای این حمایت از حقوق مردم بوسید، اما اگر در برخوردها تناقض وجود داشته باشد چه؟
شب گذشته در برنامه پایش شهروندی از سردار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده ناجا پرسید: چرا هنوز پراید که گفته می شود ناایمن است شماره گذاری می شود؟
احمدی مقدم در پاسخ گفت: برخی خودروها کف استانداردهای یورو 2 را دارند. خوشبختانه پروژه X100 پراید بسیار بهتر شده است اما ماشین دیگری نداریم که جایگزین پرتقاضاترین خودروی کشور کنیم. امروز نیسان در هر تصادفی باعث کشته شدن فرد می شود و سرانه تصادفات آن بسیار زیاد است اما همچنان تولید می شود. این خودروها را فراموش کردیم و فکری برای از رده خارج کردن آنها نکرده ایم. (اینجا)
به موازات هم برنامه شوک که به بررسی تصادف اسکانیاها اختصاص داشت هم پخش شد و البته سردار مهماندار، رییس پلیس راه کشور در آن برنامه دوباره به نقص خودروهای اسکانیا تاکید کرد.
این وسط این سوال پیش نمی آید که اگر پراید و نیسان، آمار تصادف بالا و مهمتر از آن کشته های بالایی دارند و پلیس هم به آن اذعان دارد، چرا همان برخوردی که با مدیرعامل شرکت عقابافشان، تولید کننده ایرانی اتوبوس های اسکانیا می شود، با مدیران سایپا به عنوان تولید کننده مادر پراید و وانت نیسان نمی شود؟
بخشی از آمار پلیس از سهم خودروها در تصادفات تا پایان سال ۹۱ چنین است: خانواده پژو بیشترین سهم را در سوانح جادهای تا پایان سال 91 دارد، یک پای ثابت 127 هزار و 934 تصادف، اعضای این خانواده مانند پژو 405 و پارس بودهاند. در رده دوم خانواده پراید قرار دارد که 114 هزار و 799 فقره تصادف را به نام خود ثبت کرده است. پس از پراید، پیکان نشسته است، تا انتهای سال گذشته 57 هزار و 957 تصادف به نام این خودروی از رده خارج ثبت شده که البته بیشتر از سمند است، سمندی که 32 هزار و 876 سانحه در کارنامه آن تا سال 91 به چشم میآید.
محصولات نیسان شامل نیسان وانت، ماکسیما، رونیز و تیانا هم با 21 هزار و 256 تصادف، هفتمین برند پرسانحه کشور تا انتهای سال ۹۱ بودهاند. قاعدتا باید انتظار داشت و البته از حرفهای رییس پلیس کشور به این نتیجه رسید که نیسانوانتها بسیار بیش از ماکسیما و تیانا در تصادفات جادهای نقش دارند.
غیر از این هم پلیس اعلام کرده بیشترین کشته های جاده ای در نوروز ۹۲، از آن پراید بوده است (اینجا)
همچنین خبرهای تصادف را ببینید (اینجا)؛ چقدر آنها مربوط به پراید و پژو است؟ اصلا دقت کرده اید ما رسانه ها و البته مردم از اینکه سرنشینان یک پراید از یک تصادف زنده بیرون می آیند، چرا تعجب می کنیم؟
این را هم اضافه کنید که فقط ۵۷۰۰ اتوبوس اسکانیا در جاده های ایران تردد می کند، در مقابل چند میلیون پراید و پژو با اسم های مختلف و هزاران وانت نیسان.
با وجود این همه دانسته و اتفاق و آمار، چرا اتفاقی برای مدیران سایپا و ایران خودرو نمی افتد و آنها ملزم به پاسخگویی نمی شوند؟ یا اگر می افتد و پاسخ می دهند، چرا مانند تصادف اسکانیاها در بوق و کرنا نمی شود؟ مگر علت عمده تصادف زیاد و تلفات بالای پراید، پژو و وانت نیسان به دلیل نقص فنی ذاتی آنها نیست که پلیس هم بارها به آن اشاره کرده است؟ (اینجا و اینجا)
فرض بگیریم کارشناسی پلیس کاملا درست و اسکانیا مقصر ۵۰ درصدی در مرگ ۴۴ نفر باشد که قطعا بی تقصیر هم نیست، اما باید مقداری هم به مدیران کارخانه ایرانی اسکانیا حق داد که تصور کنند این برخورد با آنها به جرم خصوصی بودن می شود و اگر اندکی به یک نهاد دولتی وابسته بودند و یا شراکتی با یک کارخانه دولتی داشتند، این برخورد با آنها نمی شد.
ضرب المثلی هست که می گوید؛ نه به این شوری شور، نه آن بی نمکی