به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین بعد از آن که روز شنبه 20 مهر، گزارش «برنامه خاطره انگیز کودکانی که امروز 40 سالگی را رد کردهاند...» منتشر شد (اینجا)، کاربران با گذاشتن 54 نظر از آن استقبال کردند.
در آن مطلب، آریا عظیم نژاد که امروز از آهنگسازان شناخته شده کشورمان است، خاطرات تلخ و شیرین خود از ساخت برنامه «خانه عروسکها» را بازگو کرد.
او در آن برنامه در حالی که شش سال داشت، در کنار پدر (جمشید عظیمی نژاد) و خواهرش (پوپک) به ایفای نقش میپرداخت. در این برنامه شخصیتهای عروسکی چون بدجنس، نابغه، مهربون، پلیس، زبون دراز، روشن سر و ... هم حضور داشتند.
این برنامه ویژه کودکان و نوجوانان با نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی زنده یاد جمشید عظیمی نژاد سالهای 58 و 59 روی آنتن میرفت که پخش سری دوم آن یک باره قطع شد. همین اتفاق، شایعات زیادی از جمله تصادف خانواده عظیمی نژاد را سر زبان مردم انداخت که هنوز تا امروز هم ادامه یافته است.
خاطره ای تلخ از یک شایعه
دو نفر از کاربرانی که زیر مطلب «برنامه خاطره انگیز کودکانی که امروز 40 سالگی را رد کردهاند...» نظر دادهاند، فریده اخوان (همسر جمشید عظیمی نژاد) و پوپک عظیمی نژاد هستند.
فریده اخوان در کامنت خود با اشاره به شایعه تصادف و مرگ جمشید عظیمی نژاد و پوپک نوشته است: «من مادر پوپک و آریا از این همه لطف و ار این حافظه قوی شما هم وطنانم ممنون هستم .خاطره بدی که پس از قطع برنامه خانه عروسکها داشتم این بود که دسته دسته زن و مرد کوچک و بزرگ برای گفتن تسلیت به در خانه ما میآمدند و من مجبور بودم که بچهها را به آنها نشان دهم ....»
شایعه تصادف و مرگ جمشید عظیمی نژاد و پوپک و کور شدن آریا، نه تنها در زمان قطع برنامه «خانه عروسکها» همه گیر شد، بلکه تا امروز هم امتداد یافته است. شش کامنت کاربران در همین ارتباط است که تازه با خواندن این گزارش بعد از 33 سال متوجه شدهاند آن خبر واقعیت نداشته است. از جمله کاربری با امضای مهری نوشته : «خیلی ممنون خبر آنلاین راستش برنامه که پخش نشد و بعدها شنیدیم که تصادف کردند و .... و خدا میدونه چقدر توعالم بچگی ناراحت شدم (خدا نگذره از کسانی که کارشون شایعه پخش کردنه ) و امروز که این خبر را خوندم وای نمی دونید چقدر خوشحال شدم دوباره به عالم بی ریای بچگیام کوچ کردم (اون موقع من 13 سال داشتم )ممنونم ازتون به خاطر این گزارش.»
چند نفر از مخاطبان هم جویای احوال پوپک عظیمی نژاد شدهاند که خود او پاسخ داده است: «من و برادرم، آریا هنوز هم زیر سایه لطف شما زندهایم و از شما عزیزان به خاطر لطف و حافظه قویتان سپاسگزار. من در کشور اتریش در شهر وین زندگی میکنم. در طول سالیانی که خارج از وطن هستم بعد از گرفتن مدرک تحصیلیام در رشته تعلیم و تربیت کودک با مؤسسات مختلفی همکاری کردهام؛ مؤسساتی از قبیل مدرسه دو زبانه پروین اعتصامی، موسسه کتاب کودک و نوجوان اتریش در قالب انجام کارگاه های نقاشی و رادیو اورانج برای تهیه یک تئاتر رادیویی برای کودکان ایرانی مقیم اتریش. در حال حاضر به کار تعلیم و تربیت کودکان پیش دبستانی مشغولم. باز هم از این همه مهر و محبتتان سپاسگزارم.»
محبوبیت بالای «خانه عروسکها»
با توجه به محتوای 54 نظری که کاربران محترم خبرآنلاین زیر مطلب «خانه عروسکها» گذاشتهاند، میتوان نتیجه گرفت که تقریباً همه آنان از این برنامه راضی بودهاند. اظهار نظرهایی که گاه بسیار نوستالژیک هستند، نشان میدهد که کودکان دهه 50 که اینک مرز 40 سالگی را رد کردهاند، با خواندن این مطلب یاد و خاطرات خوش گذشته را زنده ساختهاند.در همین ارتباط کاربری بی نام نظر داده است: «و این گذر زمان هست که نشون می ده نام چه کسی به نیکی ماندگار میشه. حالا هی تو کتابهای درسی نام یه عده رو بیارید و نام یه عده رو نیارید. هی تو تلویزیون از بعضیها یاد کنید و از بعضیها یاد نکنید ولی قضاوت تاریخ رو هرگز نمی تونید پنهان کنید.»
14 کاربر خبرآنلاین هم با ارجاعات دقیق و اشاره به جزییات عروسکها و ترانه های این برنامه نشان دادهاند بعد از سه دهه هنوز خاطره «خانه عروسکها» در حافظه آنان همچنان پر رنگ است. از جمله کاربری 41 ساله با اشاره به عروسک زبون دراز نوشته: « اسم من زبون درازه/ کار من گفتن رازه/ آخه من خیلی فضولم/ یه خبرچین عجولم/ داد و فریاد میکنم هول هولکی/ هی از این خبرم دم به اون یکی/ دوست دارم دعوا به شه، جنگ به شه/ زندگی به آدما تنگ به شه...»
ابراز تأسف از به حاشیه راندن یک هنرمند
این که هنرمندی چون جمشید عظیمی نژاد بعد از ساخت یک مجموعه موفق دیگر اجازه و فرصت همکاری با تلویزیون پیدا نکرده، ابراز تأسف کاربران خبرآنلاین را به دنبال آورده است.
هفت نفر در ارتباط با آلوده شدن عرصه هنر با تنگ نظریهای سیاسی نظر دادهاند و هشت کاربر دیگر از آسیب قطع همکاری چنین هنرمندانی با تلویزیون سخن گفتهاند. از جمله کاربری بی نام نوشته: «برچسب زدن سیاسی بودن به هنرمند برای اینکه او را از کار بر کنار کنند، کار کسانی است که چشم دیدن موفقیت هنرمندان را ندارند. نتیجهاش میشود اوضاع حال تلویزیون . هنرمندان در کنج خانههایشان بیکار شدهاند و کسانی که با گیره چه کنم خود را به طناب هنر وصل کردهاند، در تلویزیون ماندهاند.یاد هنرمندی که با هنرش خود را ماندگار ساخت گرامی باد.»
و کاربر دیگری آورده: «چه هنرمندان خوبی داشتیم که همه راه فراموشی و گمنامی را در پیش گرفتند...بلبلان پنهان شدند و تن زدند/چون که زاغان خیمه در گلشن زدند.»
در همین ارتباط شفیعی هم به کنایه پیشنهاد داده: « از مسوولان تلویزیون خواهش میکنم این مجموعه قدیمی را دو باره پخش کنند که همه ببینند ما در تولید برنامه های کودک و نوجوان پس رفت کردهایم.»
در مرور کامنت هایی که کاربران خبرآنلاین زیر مطلب مربوط به «خانه عروسکها» گذاشتهاند، جالب این است که هشت نفر به طور دقیق سن خود را ذکر و تعدادی در این زمینه اشاراتی کردهاند. از این اطلاعات به خوبی پیداست بیشتر این کاربران مرز 40 سالگی را رد کردهاند و متولدین دهه های 40 و 50 خورشیدی هستند. برای همین است که کاربری واکنش نشان داده به طنز نوشته است: « میبینم که جمع دهه پنجاهیها و دهه چهلها جمعه، ولی خداییش پرچم هیچ نسلی به اندازه دهه شصتیها بالا نیست.»
57245