محمدرضا نادری

در فضای جدید سیاسی کشور، نوعی ذوق زدگی "افتخار آمیز" در ارتباط با دعوت از شرکت های خارجی و از جمله آمریکائی ها جهت مشارکت در فعالیت های نفتی کشورمان، این روزها، گریبان بعضی مدیران عالی وزارت نفت را گرفته، و دیده میشود که از زبان بعضی از ایشان (آگاهانه یا نا آگانه) در مصاحبه ها به این موضوع بعنوان یک نقطه قوت (و یا شهامت و جسارت) مدیریت وزارت نفت نگریسته شده است.

سوال این است که ما برای چه امری و یا ضرورتی میخواهیم شرکت های خارجی و از جمله آمریکائیها را در فعالیت های نفتی کشور مشارکت دهیم؟ آیا این یک ضرورت است یا یک ژست سیاسی؟

گرچه اینجانب چند سالی است که به افتخار بازنشستگی نائل گردیده و در زمره بازنشستگان صنعت نفت اوقات خود را سپری میکنم، اما، همچون پدری که همواره نگران فرزندانش است، از دور به وقایع صنعت نفت نظاره میکنم. زمانی از بروز بعضی مشکلات افسوس میخورم و گاهی هم از احتمال تحولی مثبت، برق شادی و سرور به دلم آرامش میبخشد. انتخاب آقای روحانی به ریاست جمهوری و بتبع آن بازگشت آقای زنگنه به وزارت نفت، مطمئناً پی آمدهای مثبتی را برای صنعت نفت و کشور بدنبال خواهد داشت لیکن مراقبت از دست آوردهای ارزشمند  علمی، فنی و مهندسی صنعت نفت درگذشته و بویژه در دوران جنگ تحمیلی و تحریم ها بایستی مورد توجه قرار گرفته و در جهت ارتقاء آن به مکانی شایسته گام برداشته شود.

از آنجا که اینجانب عمرم را در برهه های مختلف و خطیر صنعت نفت سپری نموده و ادعا دارم که چه در دوران اعتصابات پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و چه سالهای نخستین بعد از آن، که لامحاله بایستی صنعت نفت توسط خود کارشناسان و تکنسین ها اداره میشد و سپس در زمان جنگ تحمیلی و بازسازی ها، که اداره صنعت نفت به خلاقیت و ابتکارات ویژه ای نیاز داشت، از معدود کارشناسان و مدیرانی بوده ام که در بخش بالادستی نفت، نقش آفرین بوده و در آن تجاربی را بدست آورده و در کار با طیف های مختلف به کشف استعدادهایی نائل آمده ام، حیفم آمد که بدون توجه به این دست آوردهای ارزشمند، اینک که فضای جدیدی به صنعت نفت باز گردیده و میرود تا تصمیمات مهمی برای انجام تغییرات در اداره آینده ان گرفته شود، بی تفاوت بوده و به سکوت از کنار آن عبور نمایم.

من شخصاً با استفاده از شرکت های خارجی و از جمله آمریکائی ها در قالب تعاملات منطقی با ایشان مخالفتی ندارم و اصولاً معتقدم برای توسعه پایدار در کشورمان نیازمند ایجاد ارتباط با دنیای خارج از کشورمان و حتی با شرکت های آمریکائی جهت شناخت امکانات پیشرفته آنان در مدیریت و اداره صنعت نفت کشورمان هستم لیکن، نباید فراموش کنیم که جنس نیاز کنونی ما به شرکت ها و سازمان های خارجی، با جنس نیازمندی های صنعت نفت به این شرکت ها در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی با نیازمندی های پیش از تحریم تفاوت اساسی پیدا نموده است. حرف من این است که اگر با سطح نیاز آن دوران قصد ارتباط با شرکت های خارجی داریم بخطا رفته و خدای ناکرده ممکن است نادانسته زمینه ساز حضور گسترده بیگانگان را، از این مجرا در عرصه های مختلف کشور فراهم آوریم. با این دید، آگاهی دقیق مدیران عالی صنعت نفت به نیاز واقعی "امروز صنعت نفت ما" به شرکت های خارجی و از جمله سازندگان مواد و ماشین آلات صنعتی و شناخت تحولات علمی و فنی ایشان، منوط است به یک بررسی دقیق و کارشناسانه و استخراج یک "نقشه راه" درست، از آنچه اینک هستیم به آنچه در آینده باید باشیم، تا خدای ناکرده رشته ها پنبه نشده و صنعت نفت با عزت و اقتدار تمام در سکوی مناسب جهانی به جایگاه واقعی خود دست یابد.

آزمون های سنگین صنعت نفت کشور

صنعت نفت کشور ما اینک در بخش هائی بواقع خودکفا گردیده و نیازی به هیچ ارگان خارجی در اداره امور خود ندارد. دوره بازسازی تاسیسات آسیب دیده در جنگ تحمیلی و فقدان امکانات، ماشین آلات و قطعات دستگاه ها، آزمون سنگینی را صنعت نفت ما تجربه نموده و غیرتمندان نفتی با تقدیم شهدای گرانقدر خود عزم خود را در اداره صنعت نفت کشور بمنصه ظهور رسانده و برای آن بهای سنگینی هم پرداخته اند. متعاقب آن فشار تحریم ها، اعم از نرم افزاری و سخت افزارها، که در مواردی کمرشکن هم بوده، آزمون دیگری بوده که متخصصین و تکنسین های نفتی کشورمان با هنرمندی و مهارت غیرقابل توصیفی با موفقیت آنرا پشت سر گذاشته و امروز کشورمان بدون کوچکترین خللی از دست آوردهای عظیم آن بهره مند میباشد.

صنعت نفت کشورمان در این سالها آموخت که میتواند در تمامی زمینه ها به رفع نیازهای فنی و تخصصی خود بپردازد و در جزء جزء اداره آن به سوی احدی دست نیاز دراز نکند. مدیران عالی صنعت نفت با در دست داشتن چنین کارنامه درخشان و افتخار آمیزی در دوران جنگ تحمیلی و تحریم ها، با برخورداری از کارشناسان و متخصصین برجسته و تکنسین های ورزیده خود، به چنان تجارب و دانشی دست یافته اند که تا پیش از آن برایش تصوری به ذهن متبادر نمیگردید.

تجربه تاریخی

امروز صنعت نفت کشورمان بخوبی قادر به اداره عملیات در بخش های بالادستی (اکتشاف، استخراج و تولید و فرآورش نفت و گاز) و پائین دستی (امور پالایشگاه ها و پتروشیمی و توزیع فرآورده ها) بوده و غرور ملی سازندگان صنعت نفت کشور، اعم از کارکنان و کارمندان خود صنعت نفت و یا پیمانکاران و شرکت های مهندس مشاور شاغل در بخش خصوصی، بخود اجازه نمیدهند که این دست آوردهای با ارزش و عظیم به بوته فراموشی سپرده شده و راه نفوذ شرکت های خارجی تحت هرعنوان، منجر به فجایع پس از ملی شدن صنعت نفت در سال 1329 و استیلای مجدد شرکت های خارجی به شکلی دیگر برصنعت نفت کشورمان تحمیل گردد.

متخصصین، کارشناسان، تکنسین ها و کارمندان صنعت نفت کشور، با درک حساسیت ها و نقش این تشکیلات در اقتصاد و اعتبار سیاسی و بین المللی آن، در این سالها، جداً از جان مایه گذاشته و اجازه نداده اند تا لحظه ای حرکت این چرخ عظیم کند گردد و جادارد بپاس این پایمردی، مدیران نفتی کشور با دقت و وسواس خاصی زمینه های استفاده از امکانات مختلف شرکت های خارجی را فراهم آورند.

خودکفائی واقعی در صنعت نفت کشور

خودکفائی در صنعت نفت که در اوان پیروزی انقلاب اسلامی رؤیایی بیش نبود و یا با تردید به تحقق آن نگاه میشد، اینک در عمل و با گذشت نزدیک به 35 سال از اداره مستقل صنعت نفت توسط خود ایرانیان (اعم از درون صنعت نفت و یا خارج از آن،) بخوبی محقق گردیده و میتوان ادعا نمود که در میان کشورهای خاورمیانه، ایران تنها کشوری است که خود رأساً و بدون کمک از هیچ شرکت خارجی اداره صنعت نفت خود را بکمک فرزندان همین مرزو بوم برعهده دارد و در امور توسعه ای نیز دارای تجارب ارزنده ای و بی نظیری گردیده که تجارب آن قابل صدور به کشورهای دیگر در بخش های مختلف فنی، عملیاتی و مهندسی است.

مدیریت پروژه های بزرگ و توسعه میادین نفتی

من منکر کاستی هائی در اجرای طرح های عمده نفتی و از جمله نیاز به سرمایه گذاری های کلان در تکمیل و اجرای فازهای پارس جنوبی و یا در توسعه جامع میادین نفتی که از آن به "شاه بیت" فعالیت های پروژه ای بزرگ (Major Project) در صنعت نفت بین الملل یاد میشود و تا قبل از آن در انحصار چند شرکت بزگ نفتی نظیر شل، بی پی، توتال، انی و اجیب بود، نیستم، لیکن، باید اذعان نمود که بجز بخش سرمایه گذاری شرکت ها و پیمانکاران خارجی، بقیه کارها و از جمله تنظیم قراردادهای بین المللی، مدیریت، طراحی، مهندسی، نظارت های کارفرمائی، انتقال فناوری های نوین در احداث پروژه ها و متعاقباً در عملیات بهره برداری از تاسیسات، کاملاً توسط خود متخصصین، کارشناسان و تکنسین ها انجام گردیده و در زمینه های مختلف حفظ و نگهداری دستگاه های پیچیده صنعتی، مدیران مجرب و متخصصین ارزنده ای چه در خود صنعت نفت و یا در بخش خصوصی پرورش یافته است.

در زمینه های توسعه طرح های کلان نیز که به سرمایه های سنگینی نیاز است روش اجرای فازهای "زودهنگام" و استفاده از درآمدهای تولید فاز اول و استفاده از آن در توسعه فازهای اینده میتواند تسهیلاتی در سرمایه گذاری های بعدی فراهم سازد که نیاز به سرمایه گذاری کلان خارجی را به حداقل میرساند.

قراردادهای پیچیده و سنگین "بیع متقابل" که تنها توسط یک سری حقوقدان بین المللی و عموماً خارجی تهیه میگردید، اینک توسط  خود کارشناسان حقوقی نفت کشور، نسل سوم خود را هم پشت سر گذارده، و با مهارت و منطبق با نیازهای صنعت نفت کشور و حفظ حقوق مالکیت منابع نفتی کشور، تهیه و تدوین گردیده و با اقتدار تمام توسط مدیران طرح های توسعه میادین، نظارت کارفرمائی صنعت نفت کشور را بر پیمانکاران (اعم زا خارجی و یاداخلی) تسهیل نموده است. این موفقیت، گرچه در خود صنعت نفت نیز هنوز در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته است، اما، رشد مدیران پروژه تا حد مدیریت طرح های توسعه ای کلان، قابل تحسین و تقدیر است.

اقتدار علمی و تخصصی

رشته های تحصیلی و آموزش های آکادمیک تخصصی صنعت نفت که در اوائل پیروزی انقلاب اسلامی در حد یک یا دو دانشکده که در میان آنها دانشکده نفت ابادان از همه برجسته تر بوده است، اینک به بیش از 10 دانشکده و پژوهشکده رسیده که توسط اساتید مجرب داخلی و استفاده از خود کارشناسان نفتی در شرایط مطلوبی بسر میبرند. این دانشکده ها و پژوهشکده ها در زمان وزارت آقایان آقازاده و زنگنه از توجهات بیشتری برخوردار بوده و جوانان مستعدی را برای حضور در بخش های مختلف صنعت پرورش داده اند.

برگزاری سمینارهای متعدد علمی و کنگره های فنی، تخصصی در حوزه های مختلف نفت و گاز و پتروشیمی از سوی خود وزارت نفت و یا دانشگاه های مختلف کشور، شرکت در سمینارهای بین المللی در حوزه های تخصصی و برقراری ارتباط با دانشگاه های خارجی و تبادل استاد و دانشجو، فضای علمی و تخصصی فناوری های صنعت نفت کشور را متحول ساخته و آنرا در سطح بین المللی در جایگاه رفیعی قرار داده است.

به روایت یکی از متخصصین نفتی کشور: "تبیین جایگاه پژوهش و فناوری در بخش بالادستی صنعت نفت، کمک به مدیریت دانش محور صنعت نفت کشور و بومی سازی و انتشار دانش، تسهیل توسعه استفاده از فناوری های نوین در بخش بالادستی صنعت نفت، ایجاد زمینه لازم برای بهبود کارایی و بهره وری انرژی در بخش بالادستی صنعت نفت، بررسی و تحلیل قراردادهای بیع متقابل و سایر قراردادهای خارجی به منظورجذب سرمایه گذاری و حفظ منافع جمهوری اسلامی ایران، کمک به توسعه حوزه های نفت و گاز با اولویت دادن به منابع داخلی به منظور تثبیت حق حاکمیت، تربیت نیروی انسانی متخصص و تولید فنّاوری و ایجاد ظرفیت های اشتغال مولد، بررسی الزامات مربوط به عرضه و تقاضای موجود در صنعت با نگاهی آینده محور به منابع نفتی و گازی، کمک به نیل به توسعه پایدار با نگاه جدی به مسئولیت های اجتماعی و زیست محیطی در بخش بالادستی صنعت و کمک به تحقق سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی در بخش بالادستی صنعت نفت و استفاده حداکثری از توانمندی های بخش خصوصی در طرح های توسعه ای صنعت نفت،" افق روشنی را در راهیابی متخصصین نفتی کشور به سطح بالای دانش مدیریت صنعت نفت و در پرتو آن اقتدار علمی و تخصصی کشور فراهم نموده است.

امور سازندگان و پیمانکاران

در زمینه های پیمانکاری و امور سازندگان نیز تحولات چشمگیری اتفاق افتاده است. پیمانکاران تخصصی نفتی که در سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی در حد انگشتان یک دست هم نبود، اینک از مرز 30 شرکت بزرگ پیمانکاری تجاوز نموده است. این پیمانکاران که تا سالها پیش صرفاً به کار محدود ساخت تاسیسات کوچک بهره برداری، تلمبه خانه ها و یا احداث خطوط لوله چاه ها یا مخازن ذخیره فرآورده های نفتی بسنده بودند، اینک با ارتقاء سطح فعالیت و مدیریت خود، اجرای پروژه های بزرگ را در قالب های مهندسی- کالا- اجرا (EPC) عهده دار گردیده و شهامت قبول مسئولیت های سنگین تری را در حوزه توسعه میادین نفتی یافته اند. این شرکت ها که در یک دوره فترت ناشی از تحریم ها و چه بسا ضعف مدیریت خود صنعت نفت نتوانستند موفقیت چندانی در حوزه های تخصصی خود داشته باشند، اینک با بازسازی مجدد خود پا به میدان نهاده و آماده عرضه تجارب و توان خود در ساخت و توسعه صنعت نفت میباشند.

شرکت های مهندسین مشاور

در بخش شرکت های مهندسی مشاور و خدمات مشاوران مدیران (MCS) نیز رشد قابل توجهی در این بخش مشاهده میگردد. شرکت های مهندسین مشاور نفتی با جذب تعدادی از متخصصین بازنشسته نفتی و یا فارغ التحصیل دانشگاهی در سالهای گذشته غالباً موفق به ارائه خدمات طراحی مهندسی و امور نظارت کارگاهی در پروژه های سنگین نفتی و از جمله طرح های توسعه میادین گردیده اند. این شرکت های مهندسین مشاورغالباً با کمک تعدادی از شرکت های معتبرمهندسین مشاور خارجی، در ارتباط با تهیه برنامه های جامع توسعه ای موسوم به “MDP” (که در نوع خود از پیچیدگی و تخصص خاصی برخوردار است) موفقیت های قابل توجهی بدست آورده و حتی در مناقصات بین المللی و در رقابت با شرکت های مشابه خارجی، گوی سبقت را از ایشان ربوده اند. شرکت های مزبور اینک بخوبی و با شناخت کامل نیازهای صنعت نفت قادر هستند خدمات مشاوره مهندسی را در بخش های مختلف صنعت نفت پوشش داده و در صورت نیاز از خدمات جانبی سایر مهندسین مشاور برجسته بین المللی استفاده نمایند.

تدارکات صنعت نفت

در ارتباط با تهیه و تدارکات کالا و مواد و قطعات یدکی و ماشین آلات صنعتی که تا پیش از این صنعت نفت بیشترین نیاز خود را از منابع خارجی تامین مینموده است، به یمن تحریم ها!، سازندگان داخلی با تشویق خود وزارت نفت و همت کارخانه داران متعصب داخلی، کمک بزرگی را به رفع نیازهای داخلی نموده و در بعضی زمینه ها تا مرز خودکفائی و حتی صادرات به خارج از کشور پیش رفته اند. در این میان میتوان از کارخانجات عظیم لوله سازی خوزستان یا نورد لوله اهواز و یا کارخانه جات معظم لوله سازی ساوه، ماشین سازی اراک، واگن سازی، آونگان و ماشین سازی تبریز و ده ها کارخانه کوچک و بزرگ دیگر نام برد که در بخش های مختلف صنعت نفت بالادستی و بویژه در ارتقاء "سهم ایرانی" در پروژه های بیع متقابل از حداکثر توان خود استفاده نموده و خدمات چشمگیری داشته اند. گرچه سازندگان داخلی همواره از کمبود مواد اولیه برای تولیدات خود در رنج بوده اند ولی جادارد از تلاش و ابتکارات ایشان در تامین این مواد برای جلوگیری از توقف کارخانجات در تنگنای ازاردهنده محدودیت های مبادلات ارزی و مشکلات ناشی از استفاده از بنادر کشور جهت تحویل و ترخیص کالا و مواد دلجوئی بعمل آید.

در این میان، نباید فراموش کرد که با تمامی محدودیت های ایجاد شده بین المللی، تعدادی از جان برکفان عرصه تدارکات کالا (ساپلایرها) چه از داخل کشور و یا خارج از آن با چنگ و دندان تامین کالای اختصاصی و انحصاری صنعت نفت را در سخت ترین شرایط، حتی از خود سازندگان امریکائی، تهیه نموده و مانع از توقف دستگاه های مختلف صنعت نفت گردیده و چه بسا با مشکلاتی هم مواجهه و متحمل خسارات سنگینی هم شده اند.

در همین ارتباط، تعطیلی دفاتر کالای نفت و پتروشیمی کشور در انگلستان، که بعنوان بازوئی قوی در امور تدارکاتی و پشتیبانی صنعت نفت جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور و "سفارت نفت" کشورمان در اروپا محسوب میشد به بهانه جایگزینی آن توسط شرکت کالای کیش، و سپس انتقال این مسئولیت ها به شرکت نیکو و عدم موفقیت های بعدی هر دوی آنها، که از سوی خود وزارت نفت وقت در گذشته صورت گرفت، حرکتی نسنجیده بود و ضربه سنگینی به پیکر تدارکات کالای صنعت نفت وارد نمود. سیستم های نرم افزارهای مدیریت تدارکات پیشرفته کالاو سرمایه عظیم اطلاعات  موجود در آن و مکانی برای تدارکات کالای اساسی کشور، همه و همه از کار باز ایستاد و از حیز انتفاع ساقط گردید. این امکانات که در سخت ترین شرایط در دوران جنگ تحمیلی شاهرگ ارتباطی تدارکاتی صنعت نفت بوده اینک بدون استفاده، هزینه های مضاعفی را به صندوق بازنشستگی صنعت نفت (هزینه های نگهداری و عوارضات قانونی) تحمیل مینماید. با بازگشائی این دفتر در این برهه سرنوشت ساز البته با تعریف جدیدی از خدمات مورد نیاز صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و حتی سایر صنایع کشور، میتواند کاربری بهتری را از آن برای نیازمنذی ها و تعاملات خارج از کشور ترسیم نموده و کانال ارتباطی مؤثری برای معرفی صنعت نفت و گاز و سایر صنایع کشور به خارج از کشوراز طریق استفاده از امکانات و خدمات این دفتر به حساب آید.

نتیجه و توصیه

غرض از بیان این مطالب از آن جهت است که به اهمیت صنعتی که مالک آن هستیم، جدا از ذخایر ارشمند و خدادادی نفت و گاز، پی ببریم و اینک که بارقه امید به ارتباط با جهان خارج از کشور رو به گشایش است با حرکاتی سنجیده و با در نظر گرفتن تمامی قابلیت های موجود، استفاده از شرکت ها و سازنگان خارجی را مورد توجه قرار دهیم.

با توجه به مطالب پیش گفته حرکت در زمینه دعوت به همکاری شرکت های خارجی در فعالیت های صنعت نفت و گاز کشور نیازمند بررسی دقیق از طریق تشکیل یک تیم ورزیده کارشناسی (اطاق فکر) مرکب از متخصصین فنی، عملیاتی و حقوقی صنعت نفت و کشور، بمنظور ارزیابی "وضعیت موجود" در تمامی بخش ها و ارائه "نقشه راه" درست جهت رسیدن به "وضع مطلوب" دانسته تا فارغ از شتابزدگی، چنانچه زمینه ارتباط با منابع خارجی و از جمله با آمریکا فراهم گردد، امکان انحراف و هدر دادن سرمایه های کشور به حداقل ممکن رسیده و اهداف متعالی نظام اسلامی در این بخش (صنعت نفت) در حداکثر امکان تأمین و صنعت نفت کشورمان به جایگاه واقعی و رفیع خود در جهان بازگشته و موجبات اقتدار بیش از پیش نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح بین الملل گردد. 

 


1.قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و تصویب گردید. متن پیشنهاد تصویب شده:

به‌نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نمائیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرارگیرد.

مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد قانونی شد.

 *معاون اسبق مناطق نفت خیز جنوب

منبع: خبرآنلاین