من نه منم، نه من منم، من که منم کم از منم
من نه کمم، کم است من، تحفه منم گفته ننهم
گوهر یک دانه منم، تاسم و شش خانه منم
ناطق پر چانه منم، فاقد معنا سخنم
ای که ز فرط لاغری پوست بر استخوان شدی
بنگر من ز پرخوری بیشتر از چهل منم
آی جوان نابغه! صاحب علم و سابقه
رو که در این مسابقه، من به تو سور می زنم
مفلس و آس و پاس تو، هم نفس خواص من
راس سه پست خاص من، یک نفر اما سه تنم
سه شعله سه چراغ من سه خانه و سه باغ من
سه هفته در فراغ من، سه نقطه با سه تا صنم
گر چه برادر توام، من سه برابر توام
سه دفتر و سه پست من، سه روح در یک بدنم
غر بزن اعتراض کن، دهان به شکوه باز کن
تا من مشت محکمی توی دهانت بزنم
رئیس ارزشی شدم، مدیر ورزشی شدم
توپ خرید و توپ شد وضع برادر زنم
توپ شدم پریدهام، من به چمن رسیدها م
توپ منم، چمن منم، من چه منم؟ من چمنم
جنگل و دریا و زمین، لقمه به لقمه صرف شد
گشته گشاده در پی لقمه بعدی دهنم
گاه در اوج آسمان، گاه به زیر پای تان
یک شبه برج میزنم، یک تنه چاه میکنم
گر چه هزار تکهام، در همه حال یکهام
نرخ دلار و سکهام، نرخ گذار مسکنم
هوا گرفت و زرد شد، غبار و ریزگرد شد
پر شد سینه من از ذره خاک وطنم
6060