دکتر سید امیر حسین مهدوی دراین باره در پاسخ به خبرآنلاین گفت: "تشخیص فوت در پزشکی قانونی و پزشکی درمانگر فرق نمی کند. علایم فوت مشخص است و این تشخیص برای افراد فوت کرده، روزانه مشخص می شود. علایمی مانند نداشتن نبض یا ضربان قلب، گشاد شدن مردمکها، عدم پاسخ مردمکها به نور و ممتد شدن نوار قلبی از این جمله اند. منتهی همکاران ما در صحنه اجرای احکام، فقدان علایم حیاتی را کنترل می کنند."
وی درباره چگونگی حضور پزشکی قانونی در صحنه اعدام توضیح داد: "پزشکی قانونی در محل اجرای احکام حضور فعال دارد و مهمترین نقشی که موقع اجرای احکام از جمله اعدام و قطع عضو، دارد معاینه محکوم از بابت این است که زمانی اجرای حکم محکوم، حکم را درک کند. مثلا در قوانین شرعی داریم باید اجرای حکم زن باردار، به تعویق بیافتد. یا وقتی قرار است حکم برای محکومی جاری شود و او دچار وضعیتی است که اجرای حکم را درک نمی کند این را پزشک قانونی باید تشخیص دهد. همچنین در اجرای حکم اعدام، پزشکی قانونی حاضر در محل اجرای حکم، فوت را تشخیص می دهد و جواز دفن را صادر می کند."
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ در هفته های گذشته، بازگشت علایم حیاتی در بدن فرد محکوم به اعدام در بجنورد، باعث اظهار نظرات مختلفی شده بود. رئیس سازمان پزشکی قانونی، امروز اعلام کرد پزشک قانونی قصوری در تشخیص مرگ نداشته است. دکتر احمد شجاعی، در حاشیه چهارمین همایش طب و قضا در شیراز این توضیحات را داده است.
تفاوت تشخیص فوت در بیمارستان و صحنه اجرای حکم
همچنین در حاشیه این همایش، دکتر مهدوی، معاون سازمان پزشکی قانونی درباره این تشخیصهای فوت افزود: "در تشخیصهای فوت در صحنه های اجرای حکم اعدام، بحث قصور مطرح نیست. مثلا این است که تفاوتی بین تشخیص فوت در بیمارستان و در صحنه اجرای حکم اعدام وجود دارد. از جمله مثلا در تشخیص مرگ مغزی بیمار در بیمارستان، دستورالعمل مفصلی وجود دارد و چند متخصص از جمله پزشک قانونی باید بررسی های فوق تخصصی انجام دهد و حتی بررسیها و آزمایشهای فوق تخصصی از جمله نوار مغزی را برای کمک به تشخیص خود، انجام می دهد. در بیمارستان، جهت تشخیص مرگ، تجیهیزات زیادی در اختیار پزشک وجود دارد. حتی پزشک عملیات احیا انجام می دهد و زمانی که می بیند بی اثر است، تشخیص خود را قطعی می کند. ولی در برخی موارد از مرگ که عوامل محدودی مانند برق گرفتگی، غرق شدگی در آب سرد، مسمومیت با فنوباربیتال، کسانی هستند که به اصطلاح پزشکی قانونی دچار "حیات معلق" می شوند. یعنی کاملا علایم مرگ را تقلید می کنند، مردمک چشمها گشاد شده و واکنش نمی دهدو نبض ندارند و مانند آن. ولی ناگهان می بینیم بعد از مدتها، ضربان قلب برمی گردد. این موضوع (حیات معلق) درباره فشار ناحیه گردن، خفگی و سایر مسایل نیست. در بیمارستانها با عملیات احیا و بهترین تجهیزات با هدف برگرداندن حیات، روی بیمار فعالیت می شود، برای این است که در تمام بیمارستانها مرگ اتفاق می افتد ولی اگر یک مورد مانند اخیر (اعدام بجنورد) مسئله ای اتفاق بیفتد، همه جا پخش می شود."
معاون آزمایشگاهی و پزشکی سازمان پزشکی قانونی درباره فرآیند مرگ در اعدام با طناب دار، توضیح داد: "مرگ با طناب دار، مکانیزمهای مختلف دارد. شکستگیهای مهره دوم گردن و ورود زائده استخوانی در بصل النخاع، مخصوص اعدام با طناب بلند و ارتفاع زیاد است. معمولا مکانیزم فوت به دنبال حلق آویز، این است که اگر فشار روی گردن خیلی سنگین باشد، شریانهای ناحیه گردن، بسته می شود. برای همین فرد فوت شده، چهره رنگ پریده دارد. یکی دیگر از این مکانیزمها، بسته شدن راههای هوایی است که محکومان خفه می شوند و معمولا فوت طولانی تر است. اگر تنها وریدها، بسته شود، در معاینه پس از اجرای حکم، می بینید خون شریانی وارد سر شده ولی از راه وریدها نتوانسته برگردد و چهره سیاه می شود."
دکتر مهدوی با اشاره به حساس بودن گردن در فشار گفت: "یک مکانیزم دیگر این است که بر اثر فشار در ناحیه گردن، مرگ دچار شوک و مرگ ناگهانی شود. مثلا می گویند کسی می خواسته ادای خفه کردن فرد دیگری را در آورد، ولی در مدت کوتاه، به دلیل فشار اندکی که روی گردن شخص مقابل آورده، مرگ حادث می شود. حتی دیده شده برخی قربانیان تجاوزات جنسی، با فشار کمی که به گردن شان وارد شده، فوت می کنند. لذا توصیه می کنیم به کسانی که عصبانی می شوند، به طرف مقابل خود ضربه و فشار به گردن وارد نیاورند که طبعا جبران ناپذیری دارد."
۴۷۴۷