سوسن شریعتی درباره مشخصات حسین وارث آدم در مقایسه دو کتاب دیگر می گوید: « حسین وارث آدم را باید پیش شرط فهم کتاب شهادت و پس از شهادت دانست. حسین وارث آدم ، متاثر از «زیارت وارث» استخراج نوعی فلسفه تاریخ است: جنگ مذهب علیه مذهب است. نه گفتن به همه جلوه های قدرت که او سه گانه اش می خواند. به ارث رسیدن یک پرچم. می گوید نام علمی اش وحدت یا پیوستگی تاریخی است.»
شریعتی در ادامه می گوید: «در شهادت به مساله مردن در عصر نتوانستن و غلبه نیافتن می پردازد و اینکه شهید با مرگ خویش اگر چه بر دشمن پیروز نمی شود اما می تواند رسوا کند؛ بحث افشا کردن است؛ شریعتی استراتژی حمزه ای را از استراتژی حسینی تفکیک می کند؛ در این دو تاست که تفکیک شریعتی از دیگر پروژه های توجیه عمل مسلحانه در آن سال ها و تمایز آن روشن می شود؛ از جمله با تفسیر صالح نجف آبادی که شهادت حسین را معطوف به کسب قدرت می داند. در میان گروه های چریکی آن زمان هم این بحث بوده است: عمل مسلحانه همچون تاکتیک کسب قدرت یا همچون رد تپوری بقا، تاکتیکی برای شکستن تور اختناق از سوی پیشگام قدرت یا...»
وی با بیان این که در چنین فضایی تفسیر شریعتی قابل توجه است، توضیح می دهد: «انتخاب مرگ به قصد افشاگری در ادامه استراتژی آگاهی بخشی. از همین رو کار زینبی و حسینی را در ادامه هم می داند. می گوید کسی که برای کسب قدرت می رود با خانواده و بچه نمی رود. کسی که با نیت کسب قدرت به مصاف می رود می داند که با هفتاد نفر نمی توان با یک لشکر رو به رو شد.حتی مهم تر از شهادت به نیمه تمام گذاشتن حج اشاره می کند که نوعی گشودن قبله دیگری است. اینها بحث هایی است که در شهادت و پس از شهادت مطرح می شود .»
/6262