منبع : روزنامه ایران
شرایط مختلفی دست به دست هم داد تا فضای سوریه برای حضور جریانات تندرو و گروههای سلفی از جمله جریانات نزدیک به القاعده مناسب باشد، شرایطی مانند دخالت برخی از کشورهای منطقه در سوریه برای به هم ریختن وضعیت امنیتی و ایجاد بیثباتی در این کشور با هدف تضعیف دولت سوریه باعث شد تا نظام سوریه در قالب ارتش و نیروهای امنیتی با گروههای مخالفی که از بیرون حمایت نظامی و لجستیکی میشدند، درگیر شود. بنابراین وضعیت امنیتی در سوریه بشدت تضعیف و فضا برای حضور نیروهای تندرو فراهم شد. در این بین برخی جریانات منطقهای که منافع آنها در ایجاد بیثباتی بیشتر و به هم ریختن اوضاع امنیتی در سوریه تأمین میشد، در حمایت از جریانات تندرو بیتأثیر نبودند، بویژه این که حوزه سوریه در منطقهای است که در اطراف آن عراق شرایط امنیتی مناسبی نداشت و مکان بسیار خوبی برای تندروهایی بود که در گذشته هم چند سالی در آنجا حضور تقریباً مستمر و فعالی داشتند. دیدگاههای سیاسی مخالف آقای بشار اسد، فضا را برای تردد این گروهها فراهم کرد. شماری از کشورهای عربی مثل اردن، کویت و عربستان سعودی هم که در درون خودشان نیروهای تندرو را از قبل آموزش و پرورش داده بودند، با فراهم شدن این فضا به صورت مستقیم و غیرمستقیم از حضور آنها در سوریه حمایت کردند و از این رو این شرایطی که امروز پیش آمده را شاهد هستیم.
یکی از مسائل مهمی که در رابطه با گروههای مخالف دولت سوریه وجود دارد، به نقشی که کشورهای حامی این گروهها ایفا میکنند، بازمیگردد. این کشورها براساس مصالح مقطعی خودشان میزان حمایتهای سیاسی، نظامی و مالی از گروههای مخالف را کم یا زیاد میکنند. بنابراین مواضع گروههای معارض هم تحت تأثیر قرار میگیرد و همین مسأله باعث اختلاف بین این گروهها میشود که این روند این روزها در سوریه مشهود است. در موضوع سوریه، کشورهای مختلف و طرفهای متعدد منطقهای و بینالمللی دخالت دارند و هر کدام از این طرفها هم پرونده و منافع خود را پیگیری میکنند. به عبارت دیگر، هر کدام از کشورهای منطقهای و بینالمللی به موضوع سوریه از منظر خود متفاوت نگاه میکنند و مصالح آنها با همدیگر متفاوت است. این طور نیست که همه آنها دنبال یک هدف یا استراتژی در سوریه باشند و هر کدام بنا به مصالح و منافع خود پیش میروند. وقتی بحران در سوریه استمرار پیدا میکند، این مخالفتها به مرور زمان خود را نشان میدهد. برای نمونه، ممکن است زمانی یکی از طرفهای بینالمللی و منطقهای به این نتیجه برسد که باید با دولت سوریه مذاکره کند یا امکان سرنگونی ریاست جمهوری سوریه از طریق دخالت نظامی میسر نیست. کما اینکه این روند هم میان کشورهای منطقه و در سوریه قابل مشاهده است. بهطور طبیعی اینگونه مسائل روی گروههای مخالفی که از سوی این کشورها حمایت میشوند هم تأثیرگذار خواهد بود و این زمینهای برای ایجاد اختلاف در بین گروههای مخالف سوریه خواهد شد.
طیفهای مختلفی در میان مخالفین سوری وجود دارند، برخی از آنها تندرو، برخی ملیگرا، برخی جریانات وابسته به القاعده هستند و بخش دیگر از آنها لائیک و در واقع جریان وابسته به غربیها هستند که بیشتر از طرف کشورهای حوزه غرب حمایت میشوند. بهطور طبیعی چون منابعی که از آنها حمایت میکنند، دارای رویکرد واحد نیستند، اختلافات در آنجا ایجاد میشود.
اخیراً اختلافات میان این گروهها گستردهتر شده و به گروههای جریان نزدیک به القاعده هم کشیده شد. طرفهایی که عمدتاً از عراق وارد سوریه شدند و در آنجا چتر حمایتی برای حضور گروههای تندروی بینالمللی را از همه حوزهها فراهم کردند، امروز به دلیل اینکه نتوانستند در صحنه میدانی سوریه پیشروی قابل ملاحظهای داشته باشند، دچار اختلافاتی با یکدیگر شدهاند. رئیس جریان القاعده (ایمن الظواهری) معتقد است که باید در سوریه یک جریان آن هم تحت عنوان جبهه النصره نمایندگی القاعده را برعهده داشته باشد، در حالی که گروههای دیگر به نوعی خلع سلاح و زمینگیر شدهاند و این به تفکیکی که در این زمینه صورت گرفته و اختلافی که بین این گروهها ایجاد شده کمک کرده است.
اگر بخواهیم یک بررسی دقیق داشته باشیم، عدم موفقیت این گروهها در خلال دو سال و اندی و جلو نرفتن طرح آنها میتواند عامل اصلی بروز اختلاف میان جریانهای تندرو و گروههای وابسته به القاعده در سوریه و همچنین میان آنها با دیگر مخالفان غیرتندرو یا مخالفان لائیک یا غربگرای سوریه باشد. به نظر من مقاومت دولت آقای بشار اسد بوده که موجب شده این اختلافات در حوزههای مختلف مخالفین شکل بگیرد.