به گزارش خبرآنلاین، کتاب «اسلام هراسی در غرب» با عنوان فرعی «جنگ سرد جدید فرهنگی علیه مسلمانان در آمریکا و انگلستان»، با ترجمه و تالیف دکتر محمدرضا دهشیری، توسط موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی چاپ و منتشر شد.
دهشیری، استادیار دانشکده روابط بین الملل، در کتاب «اسلامهراسی در غرب» به تبیین بنیادها و نهادهای دخیل در تشدید اسلامهراسی در آمریکا و بریتانیا پرداخته و ساز و کارها، ابزار ارایه تصویر نادرست آنها از اسلام بر افکار عمومی و نهادهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی غرب را بررسی کرده است.
فهرست مطالب این کتاب به شیوهای تازه و به دو «بهره» تقسیم شده است. بهره اول، شامل شش فصل است و به مباحثی مانند بررسی دلایل و اهداف موج اسلامهراسی در آمریکا، بازخوانی حامیان مالی اسلامهراسی و رسانههای حامی آن، میپردازد و بهره دوم از این کتاب در پنج فصل به تبیین سیاستهای مبارزه با خرابکاری در انگلستان و مرکز انسجام حامیان مالی آنها و همچنین به معرفی مرکز تبادلات سیاسی و نقش آن در ایجاد محدودیتهای حقوق شهروندی علیه مسلمانان در انگلستان میپردازد.
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده:
«هرچند واژه «اسلامهراسی» در سال 1997 به دنبال تبلیغات پرحجم رسانههای غربی برای پیوند دادن اسلامگرایی با خشونت، ترور و وحشت مطرح شد، اما پذیرش این مفهوم در ذهن شهروندان کشورهای غربی ناشی از سابقه ذهنی منفی طولانی مدت بود که کشورهای غربی از شرق و اسلام در پیشینه تاریخی و زمینه اجتماعی بعنوان دگرخود ایجاد کرده بودند. لیکن این ذهنیت پس از حادثه 11 سپتامبر، دوباره پررنگتر شد. اسلامهراسی به مجموعهای از باورها و انگارهها اشاره دارد که مسلمانان را واپسگرا، اهریمنی و خطرناک ترسیم میکند و این امر، در برخوردهای تبعیضآمیز با مسلمانان در برخی کشورها به صورت عملی بروز کرده است.»
بنابراین گزارش، در فصل ششم این کتاب با عنوان «نقش آفرینان سیاسی در عرصه اسلام هراسی» میخوانیم:
«موفقیت شبکه اسلام هراسی در ارائه جهرهای زشت از مسلمانان و اسلام و انتشار دروغپردازیها درباره آنها بدون کمک افراد و سازمانهایی که در فصلهای پیش از آنها نام برده شد، امکاپذیر نبود. دلیل انتشار گسترده پیامهای ضد اسلامی دقیقا به دلیل وجود همین شبکه به ظاهر کوچک اما اثرگذار از اتاق فکرها و سازمانهای مردمی جناح راست و گروههای مذهبی در کنار بسترهای رسانهای آنها مانند تلویزیون، رادیو و اینترنت بوده است. اعضای این شبکه مقامات برگزیدهای در سطح ایالتی و ملی بودهاند که همان سیاستگذارانی هستند که این افسانهها و دروغها را تقویت میکنند و سپس نبردهایی سیاسی را برای جلب حمایتهای مالی و سیاسی در این زمینه به راه انداختهاند تا بتوانند مبنای لازم را برای تبلیغ علیه اسلام و مسلمانان به دست بیاورند.
...برای مثال پیتر کینگ، سناتور جمهوری خواه، نشستهای توجیهی خود را در کنگره درباره تهدید اسلام افراطی در ایالات متحده در بهار 2011 برگزار و در آن ادعا کرد که 80 درصد مساجد در آمریکا افراطی هستند. این سناتور جمهوری خواه یکی از پیشگامان حرکتهای ضد اسلامی و تعصبات موجود در این زمینه به شمار میرود. در سال 2010 وی جایزه سالانه پتریوت را به خود اختصاص داد. هنگام دریافت این جایزه وی از موسسه «برای آمریکا اقدام کنید»، بخاطر حمایتهایش تشکر و اعلام کرد که ما درحال حاضر در جنگی واقعی با دشمنی خون آشام هستیم.
در نقاط گوناگون کشور آمریکا، سازمانهای مردم نهاد ضد اسلامی و افراد گوناگون تلاش میکنند مسئولان کشوری مانند پیتر کینگ سسناتور جمهوری خواه را بیشتر معرفی کنند و جایگاه او را در اذهان عمومی ارتقاء بخشند. افراد مزبور این جریانها را تایید میکنند و درون گفتمان غالب جامعه میگذارند تا بیش از پیش آنها را پشتیبانی کرده و گفتمان مربوط را که حاصل تفکر شمار اندکی کارشناس است، به گفتمان غالب جامعه تبدیل کنند.
... این گروه منتخب از سیاستمداران فقط به گروه اندکی از کارشناسان متکی هستند و از 3 راهبرد مهم استفاده میکنند تا با استفاده از قدرت سیاسی خود افکار عمومی را در این زمینه جهت دهی کنند. این 3 راهبرد عبارتند از:
1.مسئولان منتخب و رهبران سیاسی از راه اقدامات حوزه قانونگذاری، ارائه لوایح، نشستهای توجیهی در مجلس و مباحثههای انتخاباتی، پیامهای ضد اسلامی را تقویت میکنند. بسیاری از این اقدامات در سرخط اخبار قرار میگیرند.
2.مسئولان و سیاستمداران، برنامههای جمع آوری سرمایه و فعالیتهای تبلیغاتی را بر اساس مفاهیم ضد اسلامی و دروغهایی که درباره اسلام منتشر میشود، ترتیب میدهند.
3.این افراد همیشه در رسانههای گوناگون و همایشها ظاهر میشوند تا بتوانند گفتمان و پیامهای خود را تکرار کنند و استدلالهای خود را در این زمینه بقبولانند.
6060