*در سالهای 1375 یا 1374 با واقعه میکونوس ضربه جدی به روابط ایران و اروپا به وجود آمد تا اینکه با روی کار آمدن آقای خاتمی این روابط به یکباره بازسازی شد و در هشت سالی ریاستجمهوری آقای خاتمی روابط ایران و اروپا برجسته شد تا جایی که اروپا بعضی وقتها شریک اول و در بخشهایی شریک دوم ایران شد. اما این دوران هم به پایان رسید. با پایان دوره اصلاحات و روی کار آمدن احمدینژاد، ایشان در سیاست خارجی به جای دیپلماسی تنشزدایی خاتمی به شیوه تهاجمی که بسیار تنشزا بود روی آورد و چهره روابط ایران و اروپا شکل تازهیی به خود گرفت و کمکم به سمت دوره قبل از اصلاحات یا شدیرتر نیز پیش رفت. به طوری که 5 قطعنامه شورای امنیت علیه ایران صادر و سبب شد موجی از تحریمها از سوی امریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران شکل بگیرد. در این دوره همه سیاستهای قبل متوقف شد و ایران به اجبار به سمت تکنولوژیهای روسی و چینی کشیده شد که البته جزو تکنولوژیهایی دسته چهارم و پنجم جهان محسوب میشد، این در حالی بود که این دو کشور تکنولوژی پیشرفته خود را به امریکا و اروپا سرازیر میکردند. اهمیت اروپا از این بابت میتواند حایز اهمیت باشد.
* اگر روال طبیعی اوضاع پیش برود حتی ویلیام هیگ، وزیر خارجه انگلستان نیز به ایران سفر خواهد کرد. من فکر میکنم وزرای خارجه اروپا در حال کم کردن فاصله خود با ایران است.
*ایتالیا، اتریش و سویس همواره به ایران نزدیکتر بودهاند. همین طور اسپانیا. رابطه اسپانیا و ایران هم در بعد صنعتی به گونهیی بوده که حتی در شرایط اجرای تحریمها از طرف اروپا جزو آخرین کشورهایی بود که به تحریم ایران تن دادند.
*به نظر من ایتالیا حامل هیچ پیامی نبود. کشورهای اروپایی با هم کار میکنند و از یک سیاست واحد و نزدیک به هم استفاده میکنند ضمن اینکه اگر بعضی از کشورهای اروپایی مثل ایتالیا نسبت به ایران نزدیکتر باشند این به معنای داشتن پیامی برای ایران نیست و تنها ممکن است که برداشت جامعه اروپا در این سفر مطرح شده باشد.
/212 27