مهدی یاورمنش: ساخت و پخش مجموعههای تاریخی تلویزیون به سالهای پیش از انقلاب باز میگردد؛ «دلیران تنگستان» و «سلطان صاحبقران» دو نمونه بارز از این سریالها هستند که در دهه 50 خورشیدی تولید شدند. حتی در آن دوره، تهیه و تولید سریالهای مذهبی هم اگر چه امری نادر بود، اما سابقه داشت که از آن میان میتوان به مجموعه تلویزیونی «طفلان مسلم» اشاره کرد.
اما در سالهای پس از انقلاب و از همان ابتدای دهه 60، تلویزیون ایران که با نام تازه سیمای جمهوری اسلامی فعالیت میکرد، رویکردی جدیتر به موضوعات تاریخی از خود نشان داد. سریالهای «هزار دستان»، «سربداران» و «کوچک جنگلی» از جمله این سریالها بودند.
اما با پایان جنگ و افزایش بودجه صدا و سیما، ساخت سریالهای پر خرجتر و بزرگتر، سرعتی فزونتر یافت. در این میان نگاه ویژه به تاریخ اسلام و زندگی ائمه بیش از دیگر موضوعها مورد توجه سیاست گزاران و تصمیم گیران شبکههای گوناگون سیما قرار گرفت. در ابتدای دهه 70، سریال «امام علی» روی آنتن شبکه یک سیما رفت و با توجه به استقبالی که از آن شد، ساخت مجموعههای مذهبی در تلویزیون شتاب گرفت.
«تنهاترین سردار» و «ولایت عشق» که به زندگی و شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع) میپرداختند، دو سریال دیگری بودند که با کارگردانی مهدی فخیمزاده در دهه 70 خورشیدی تولید و پخش شدند. از این دو سریال، «ولایت عشق» موفقیت بیشتری در جذب مخاطب انبوه تلویزیون کسب کرد و نقدهای مثبت تری هم از سوی منتقدان گرفت.
در آستانه 28 و 30 صفر، سالروز شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع)، گفتوگویی با مهدی فخیمزاده انجام دادهایم که دو محور اصلی آن شرایط تولید سریالهای تاریخی و چگونگی تبدیل حوادث تاریخی به درامهای تلویزیونی و سینمایی است.
بعد از دو سریال «تنهاترین سردار» و «ولایت عشق» دیگر هیچ کار تاریخی برای تلویزیون نساختید. چرا؟
چون فکر نمیکنم الان دیگر بشود سریالی مثل «ولایت عشق» را در تلویزیون ساخت. چند سالی است که تولید کارهای تاریخی در صدا و سیما با مشکلات زیادی روبروست. من بعد از «ولایت عشق» زیر بار ساخت هیچ سریال تاریخی دیگر نرفتم.
به چه دلیل؟
روشی که در دهه 70 کار میکردیم، به صورت امانی بود. یعنی ما خرج میکردیم و فاکتورها را میبردیم و پولش را میگرفتیم. اما روش حالا برآوردی است که برای کارهای تاریخی جواب نمیدهد. با این وضعیت تورم، نمیتوان بودجه یک کار تاریخی را برآورد کرد. وقتی برای مثال تنها چوب، پارچه و دیگر وسایل و مواد مورد نیاز دکور در طول یک سال 50 درصد گران میشوند، چگونه میشود از برآورد حرف زد. برای همین حالا اصلاً نمیتوان سریالی مثل «تنهاترین سردار» یا «ولایت عشق» را ساخت.
یعنی تنها به دلیل مالی و شیوه برآورد بودجه بوده است که دیگر کار تاریخی نکردهاید؟
علاوه بر اینها که گفتم، تولید سریالهای بزرگ تاریخی یک گروه حرفهای میخواهد. برای مثال در «ولایت عشق» محمدﻣﮫﺪی ﺣﯿﺪرﯾﺎن (مدیر عامل سیما فیلم)، پروانه پرتو (تهیهکننده) و علیرضا رضا داد (مدیرتولید سیما فیلم) یک تیم حرفهای تولیدی را شکل داده بودند که زمینه کار من را به بهترین وجه فراهم میکردند. همچنین دکتر علی لاریجانی به عنوان رئیس صدا و سیما نقش بسیار پر رنگ و مهمی در تولید این سریال داشت. بدون او اصلاً سریال «ولایت عشق» به ثمر نمیرسید.
آن زمان برای تولید سریال «ولایت عشق» قرار بود آستان قدس رضوی هم مشارکت داشته باشد که همان ابتدا با صدا و سیما مشکل پیدا کرد و کنار کشید. این اتفاق مشکل مالی برای کار شما پیش نیاورد؟
مشکل آستان قدس با صداوسیما نبود، با من بود. قرار بود آستان قدس در حد 50 درصد یا حتی بیشتر در تامین هزینههای تولید مشارکت کند. در مرحلهای که هنوز فیلمبرداری شروع نشده بود، اعضای هیئتی از آستان قدس که فیلمنامه را خوانده بودند، در دیداری که با من داشتند، تقاضای تغییر سناریو را کردند که شدنی نبود. برای همین از کار کنار کشیدند که البته دکتر لاریجانی گفت نگران نباشیم و صداوسیما تمام هزینهها را تامین خواهد کرد که همین طور هم شد.
سریال «تنهاترین سردار»
مشکل نمایندگان آستان قدس با فیلمنامه چه بود؟
من با شورای تاریخ اسلام سیما فیلم که در آن چهرههای بزرگ علمی و ادبی عضو بودند، توافق کرده بودیم از مرگ هارون و جانشینی امین و درگیری مامون با او داستان سریال را شروع کنیم. در واقع قرار بود بخش دوم امامت امام رضا (ع) پیرامون سالهای 193 هجری تا 203 هجری را به تصویر بکشیم. اما نمابندگان آستان قدس اصرار داشتند 10 سال اول امامت امام رضا (ع) هم در فیلمنامه گنجانده شود که من توضیح دادم آن بخش از زندگی امام هشتم بیشتر به درس و تربیت شاگردان میگذرد که نمیتوان آن را در قالب درام ریخت. تاکید کردم تاریخ با تئاتر و فیلم تفاوت دارد و باید در آن از بعضی چیزها صرف نظر کرد. با این حال آنان نپذیرفتند و از کار کناره گرفتند.
اینکه گفتید، دریچه خوبی به بحث اصلی ما میگشاید که همان ارتباط و نسبت تاریخ با دنیای درام است. شما که دو سریال «تنهاترین سردار» و «ولایت عشق» را کار کردید، ریختن حوادث تاریخی در قالب درام را چقدر سخت یافتید؟
کارهای تاریخی وقتی میخواهند دراماتیک شوند، مشکلات خودشان را دارند، چرا که وقایع تاریخی قسم نخوردهاند دراماتیک رخ دهند. درام الگوهایی دارد؛ مثل نقطه برخورد، طرح و گسترش، شخصیتهایی که شناسنامه پیدا میکنند، چگونه به کشمکش برسیم و... که با سیر حوادث تاریخی همیشه تطابق ندارند. با این حال یک اصل مسلم است که باید رعایت کرد؛ اینکه هیچ درامی نباید به تاریخ خیانت کند و واقعیتها را وارونه جلوه دهد. تازه وقتی به شخصیتهای مذهبی و ائمه میرسیم، کار تاریخی خیلی سختتر میشود.
با این حساب یک اثر تلویزیونی یا سینمایی آیا اجازه انتخاب و دست چین کردن حوادث تاریخی را دارد؟
باید ظرفیتهای روایی سینمایی، تئاتری و تلویزیونی را هم در نظر بگیریم. بعضی از وقتها یک رخ داد تاریخی در قالب درام شکل مناسبی پیدا نمیکند. برای مثال در «ولایت عشق» ازدواج امام با دختر مامون را از داستان حذف کردیم، چون در قالب سریال ما جلوه خوبی پیدا نمیکرد. شما میدانید از نظر تاریخی در واقع این دختر به خانه امام فرستاده میشود تا جاسوسی آن بزرگوار را بنماید. پیچیدگی ماجرا باعث میشد نتوانیم به خوبی ابعاد آن را نشان دهیم و بهتر دیدیم از آن صرف نظر کنیم.
یا ماجرای ضامن آهو هم که در کلام و شعر و داستان خوب منتقل میشود اما در کار ما جواب درستی نمیداد و شاید به ضد خودش تبدیل میشد.
یا تاریخ روایتهای متفاوتی از یک ماجرا دارد و ما مجبور به انتخاب یکی از آنها هستیم. یک مثال دیگر از «ولایت عشق» میزنم. در تاریخ افراد مختلفی نام برده میشوند که در هیئتی که مامون برای آوردن امام رضا (ع) به مدینه فرستاده عضو بودهاند. اما من در سریال نمیتوانستم هر کسی را در فیلمنامه بگنجانم. باید آن شخصیت تاریخی را برای این کار انتخاب میکردم که پیش از آن به تماشاگر معرفی کرده باشم.
سریال «ولایت عشق»
یا در پیمان نامه امام رضا (ع) و مامون که در عیون الاخبار شیخ صد وق آمده، از مامون به عنوان امیر المومنین یاد شده است که ما نمیتوانستیم به آن اشاره کنیم. ما در کارهایی مثل «ولایت عشق» و «تنهاترین سردار» هم زمان باید مواظب تاریخ، شرع، اعتقادات مردم و اصول هنری باشیم.
با این حال فکر میکنم میشد بیشتر روی شخصیتهای منفی این دو سریال به ویژه «ولایت عشق» کار کرد. برای مثال مامون شخصیتی تاریخی است که به زیرکی، با سوادی و اطلاعات علمیاش مشهور است. اگر این ویژگیها در مامون پر رنگتر میشد، تقابل او با امام رضا (ع) هم شکل دراماتیک تری به خود میگرفت.
محور اصلی سریال «ولایت عشق» امام رضا (ع) بود. با اینکه مامون شخصیت تاریخی بسیار پیچیدهای داشته، بسیار باهوش، با سواد و زیرک بوده و نهضت ترجمه علوم از تمدنهای یونان، ایران و هند را گسترش داده است، اما بیش از این اگر به آن میپرداختیم، رشته کار از دست ما در میرفت. مامون باید در ارتباط با امام تعریف میشد و نه چیزی خارج از آن.
برای ما این مهم بود که مامون میخواست از محبوبیت و جایگاه امام برای حکومت خودش استفاده کند. او دنبال این بود تا گرایشها و جنبشهای شیعی را در صف هواداران خود قرار دهد یا خاموش کند. برای همین حتی با تهدید از امام میخواهد ولایت عهدی را بپذیرد.
در سریال «ولایت عشق»، شخصیتهای تاریخی ایرانی نقش پر رنگی داشتند. در آوردن این شخصیتها با توجه جایگاهشان در سیر حوادث چالش بر انگیز نبود؟
در مورد نقش و چهره شخصیتهای ایرانی تا آنجا که امکان داشت، سعی کردم به نقش پر رنگ آنها در سیر حوادث تاریخی توجه کنم. در واقع حرمت آنان را نگه داشتم. حتی در مورد شخصیت فضل بن سهل (با بازی اکبر زنجانپور) که اهداف ملی گرایانه داشته و میخواسته حکومت عباسیان را تضعیف کند، چهره منصفانهای را ترسیم کردم. او هم مثل مامون میخواسته از امام در جهت اهداف خود استفاده کند که چون امام رضا (ع) همراهی نکرده، با او به مقابله برخاسته است. دشمنی فضل و امام از نظر تاریخی قطعی است. وقتی سریال به این دشمنی میرسد، دیگر نمیشود کاریش کرد. با این حال در صحنه مرگ او، من فضایی احساسی و حتی تا حدودی حماسی را خلق کردم.
58245