محمدحسین احمدی مدیر دفتر موسیقی ارشاد از سمت خود کنار گذاشته شد تا طبقه هفتم ساختمان اداری تالار وحدت را ترک کند و به عنوان رایزن فرهنگی ایران در سرزمین نلسون ماندلا به فعالیت خود ادامه دهد. به این ترتیب، یکی از سه محمدحسین ارشاد (همراه با محمدحسین ایمانی خوشخو و محمدحسین صفارهرندی) که در تصمیمگیریهای مدیریت موسیقی کشور نقش داشت، در ماههای پایانی عمر دولت نهم از این جمع وداع گفت. شایعه رفتن او از دفتر موسیقی از ماهها پیش منتشر شده بود اما وقتی در طول برگزاری جشنواره از او پرسیدم که آیا این شایعات واقعیت دارند یا نه، با قاطعیت اعلام کرد که همچنان در خدمت موسیقی هستیم.
صحبتها مبنی بر کنار گذاشتن او پس از برگزاری جشنواره موسیقی فجر اما همچنان ادامه داشت و برخی اهالی موسیقی که با دفتر موسیقی و ارشاد هم همکاریهایی دارند، در صحبتهای خصوصی، این مساله را تأیید میکردند. به هر ترتیب، احمدی از این سمت کنار رفت تا «محمدعلی خبری» که پیش از این در مرکز هنرهای نمایشی فعالیت میکرد، به جای او در مصدر امور موسیقی قرار بگیرد. این پرسش را که چگونه مدیر جدید موسیقی از میان مدیران ارزشیابی تئاتر انتخاب میشود، باید از وزیر ارشاد و معاونت هنری او پرسید.
اهالی تئاتر اما در پاسخ به کنجکاویهای ما در باب نحوه تعامل خبری با رسانهها در طول فعالیتش در مرکز هنرهای نمایشی، ادعا میکنند که «خبری» بر خلاف فامیلش، اصلاً میانه خوبی با خبر و رسانه و گفتوگو و پاسخگویی ندارد. مسالهای که امیدواریم صحت نداشته باشد و یا اگر در گذشته، این گونه بوده، از این پس، بر منوال دیگری قرار بگیرد.
پرسش اصلی اما این است که خبری بر چه مبنایی به عنوان مدیر جدید موسیقی دولت منصوب شده است؟ آیا در این مسیر با اهالی موسیقی هم تعاملی برقرار شده؟ آنچه ما از اهالی موسیقی شنیدهایم، مبین پاسخ منفی به این پرسش است. چراکه اساسا پس از انتخاب خبری به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد، خیلیها نمیدانستند که جانشین احمدی مشخص شده است. پرسشها هم همچنان ادامه دارند. آیا گزینههای دیگری هم مورد توجه ارشاد بودهاند تا بر مبنای تواناییها، سوابق و برنامههایشان برای مدیریت چندماهه بر دفتر موسیقی ارزیابی شوند؟ گزینههای دیگر چه کسانی بودهاند؟ آیا خبری برای انتخاب شدن به عنوان مدیر جدید موسیقی، برنامهای تهیه کرده و بر مبنای آن برنامه، برای ایفای این نقش جدید انتخاب شده است؟ آیا سیاستهای گذشته موسیقی، در جهت نامناسب یا غیردلخواهی پیش رفتهاند که نیاز بوده مدیریت دفتر موسیقی در آخرین ماههای عمر دولت نهم، کنار گذاشته شود؟ آیا قرار است از این پس، شاهد سیاستهای جدیدی در عرصه موسیقی باشیم؟ آیا مدیر دفتر موسیقی این قدر در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای موسیقی، مستقل بوده که امروز با تغییر او، این سیاستها جهت دیگری پیدا کنند. البته که بسیاری از دست اندرکاران موسیقی این مساله را رد میکنند و معتقدند که دفتر موسیقی تحت تاثیر نهادهای دیگر عمل کرده و عملا مجری این سیاستها بوده است. مسالهای که شاید در این شرایط نتوان بر آن خرده گرفت. پرسشها فراوانند و رسانهها و مردم و به ویژه اهالی موسیقی منتظر فرصتی هستند تا پاسخ این پرسشها را از وزیر ارشاد، معاونت هنری و مدیر جدید دفتر موسیقی بشنوند.