ارتباط مستقیم دولت مردان با مردم در سطوح مختلف یک عمل پسندیده است و مسئولان باید در سطوح عالی از نزدیک با مشکلات مردم آشنا شوند. این یک اصل ضروری است که در مفهوم نظارت دولت جای می گیرد. شخص رئیس جمهور به عنوان نفر دوم کشور باید به حوزههای مختلف سرکشی می کند و به بخشهای مختلف دولت در استانها نظارت می کند. از سوی دیگر مردم هم با دیدن مسئولین احساس رضایت می کنند و این باعث افزایش سرمایه اجتماعی دولت و نظام می شود و این به نفع کشور است. سرمایه اجتماعی نظام در حقیقت اعتماد مردم است که در این سفرها محقق می شود.
اما دولت یازدهم و آقای روحانی باید برخی نکات را توجه کنند. یکی از این نکات این است که در سفرهای استانی دولت قبلی مردم از ناحیه وعدههایی که قابلیت اجرایی شدن نداشتند آسیب می دیدند. اگر دولت وعدههایی بدهد که مصوبههای اجرایی و عملیاتی نداشته باشد وعملا امکان تحقق آنها وجود نداشته باشد، مردم دچار یاس و سرخوردگی می شوند. باید از دادن وعدههای بیهوده خودداری کرد. اگر همان اندازه که امکان اجرا پروژهها را داریم به مردم وعده بدهیم بیشتر باعث خوشحالی و کسب رضایت و اعتماد مردم می شود.
نکته دیگر این است که باید این سفرها دارای یک عقبه کارشناسی باشند. متاسفانه با فروپاشی سازمان برنامه و بودجه کشور ، دولت از یک سرمایه کارشناسی عظیم محروم شد. در این سفرهای استانی نگاه کارشناسانه بسیار اهمیت دارد و باید مصوبههایی برای هر استان در نظر گرفته شود که به لحاظ کارشناسی و بر اساس نیازسنجی ها دقیق طرح شده باشند. نباید اینگونه باشد که بر اساس جو و هیاهو و بدون برنامه ریزی برخی طرحها تصویب شود که امکان اجرایی شدن نداشته باشند. نباید اینگونه باشد که خیلی از پروژها را کلنگ بزنیم و نتوانیم آن ها را اجرا کنیم چراکه این امر آسیبهای زیادی می زند.
نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی
27219