تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۷:۰۲

از زمانی که پدر وحید فوت کرد تا کنون فقط یک نفر را می‌شناخت و همه چیز را فقط از زبان او می‌پذیرفت: مادر...

 

از وقتی که وحید هاشمیان در پاس بازی می‌کرد می‌شد میزان علاقه‌اش به مادر را سنجید. وقتی قرار شد برای بازی به آلمان برود تنها چیزی که عذابش می‌داد جدایی از مادر بود: خیلی برایم سخت است که از مادرم جدا شوم. حتی یکی و بار به سرم زد که بی‌خیال آلمان شوم ولی خود مادرم هم راضی به این کار نیست.
روزهای ابتدایی حضور در آلمان هم تنها فکر وحید جدایی از مادر بود. چیزی که هیچ وقت نتوانست آن را فراموش کند و خلایی که هیچ وقت نتوانست آن را پر کند.
وحید خودش را آماده می‌کرد که یک بار دیگر برای تیم ملی گره‌گشایی کند. او همیشه برابر ژاپن و کره خوب گل می‌زند. آخرین باری که در کره با کره بازی کردیم او در آخرین دقیقه یک گل حیاتی برای ما زد. در آن بازی تلخ فروردین 84 که با ژاپن بازی کردیم و 5 هموطن ما فوت کردند، او هر دو گل ما را زد تا 3 امتیاز را به تنهایی به حساب ما واریز کند ولی این بار داستان فرق می‌کند. وحید دیگر ستون زندگی‌اش را از دست داده و نمی‌تواند همان بازیکن باشد. حتی شاید دایی در بازی چهارشنبه از او استفاده نکند ولی اگر هم بازی کرد همه بدانند که باید هوای وحید را داشته باشند.

 

 

منبع: خبرآنلاین

برچسب‌ها