دانش آموزان من باید همه "خیلی خوب" باشند. بدون شک تا انتهای سال تحصیلی من درگیر خواهم بود. مدیر از من انتظار دارد بدون توجه به سطح واقعیِ دانش آموزانی که تحویل گرفته ام، دانش آموزان "خیلی خوب" تحویل بدهم! او خیلی ساده می گوید: "برای خودت مشکل درست می کنی!"
منِ معلم اگر در کلاس به وظیفه شغلی و البته اخلاقی ام عمل کنم، دچار مشکل می شوم... این بخشی از اظهار نظر یک خانم معلم دوره ابتدایی است.
بسیاری از معلمان در مقاطع سه گانه، از فشار مدیران برای افزایش نمره دانش آموزان در لیست های امتحانی شکایت می کنند. فشار به معلمان برای دست بالا گرفتن در دادن نمره به دانش آموزان در اکثر مدارس تقریبا به صورت یک رویه درآمده است. مدیران با این کار سعی می کنند امتیاز مدرسه خود را در رقابت با مدارس دیگر بالا ببرند. این عمل نوعی نمره سازی یا عملکردسازی کاذب است که نتیجه آن افزایش افت پنهان تحصیلی است. دانش آموزان با نمرات 18 به بالا یا ارزشیابی توصیفی «خیلی خوب» به کلاس بالاتر می روند بدون آنکه واقعا استحقاق این نمره ده یا امتیاز «قابل قبول» را داشته باشند.
نتیجه چنین رویکردی بیسوادی گسترده (در حد 50 درصد) دانش آموزان سال اول دبیرستان و ضعف شدید اغلب آنها در درک مفاهیم پایه ای دروس ریاضی (چهار عمل اصلی) و علوم و خواندن و نوشتن است. نکته تاسف بار اینکه اغلب این دانش آموزان ضعیف با معدل 17-18 از دوره راهنمایی وارد مقطع متوسطه می شوند. در گذر از ابتدایی به راهنمایی هم اتفاق مشابهی می افتد. مدیران دبیرستان هم با این توجیه که تکرار پایه فایده ای ندارد از دبیران برای این قبیل دانش آموزان نمره می گیرند و با استفاده از تک ماده و تبصره کارنامه قبولی دستشان می دهند تا به قول خودشان از شر آنها راحت شوند.
ریشه این مشکل در سیاست امتیاز بندی مدارس و مدیران بر اساس درصد قبولی و نمره دانش آموزان و عدم کنترل و نظارت جدی بر ارزشیابی تحصیلی دانش آموزان است. در آموزش و پرورش درصد قبولی خرداد ماه و بالابودن میانگین نمرات دانش آموزان را به عنوان شاخص ارتقای کیفیت آموزشی می شناسند و از این طریق عملکرد مدارس مورد ارزیابی قرار می گیرد و به مدیران امتیاز می دهند. با رویکرد جدید معاونت متوسطه می توان پیش بینی کرد که فشار بر دبیران برای دادن نمرات فله ای به دانش آموزان افزایش یابد و روند نمرهستانی با فشار تشدید می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، علی زرافشان معاون آموزش و پرورش متوسطه گفت: «برنامه های سالیانهای در سطح ملی، استانی و منطقه ای تنظیم می شود، در آن برنامه به طور مثال گفته می شود میانگین کشوری درس فیزیک 15 و در فلان منطقه 13 است، که باید آن منطقه، دو نمره عقب افتاده را با اتخاذ تدابیری از جمله ارتقای کیفیت آموزش کلاسهای فوق برنامه، آموزش معلمان و افزایش فعالیتهای حرفهای معلمان جبران کند.»
گاهی دیده شده است که مدیران مناطق و مدارس معمولا ساده ترین راه را برای رسیدن به میانگین و عبور از آن انتخاب می کنند. آنها به دبیران فشار می آورند و آنها را تهدید می کنند و اگر دبیر زیر بار نرفت خودشان مستقیما در لیست دبیر دست میبرند و نمرات را تغییر می دهند. تجربه نشان داده که آن دسته از دبیرانی که در مقابل فشار مدیر مدرسه مقاومت می کنند در سازماندهی سال بعد دچار مشکل می شوند و مدیران با استفاده از اهرم های اداری معلمان سرکش را وادار به تسلیم میکنند.
ظاهرا معاون متوسطه وزیر از تخلفات مدیران و گشاده دستی آنها در بذل نمره اطلاع دارد اما برخورد او با مساله از حد نصیحت فراتر نمی رود :« ...اگر به طور مثال به معلم گفته شود برای جبران عقب ماندگی 2 نمره به دانش آموزان اضافه کند، این کار صحیحی نیست و به نوعی عملکرد کاذب ایجاد میکند و آموزش و پرورش به این نیازی ندارد زیرا ما علاقه مند هستیم عملکرد واقعی دانش آموزان ارتقا پیدا کند و این شیوه غلط قطعاً مورد تایید نیست.» در چنین شرایطی معلمی که حاضر به اضافه کردن نمره نمی شود در مقابل مدیری که اهرم های فشار اداری را در اختیار دارد چه می تواند بکند و چه کسی از او حمایت خواهد کرد؟
وقتی سیستم اداری از زبان معاون وزیر اعلام می کند که: «از استانها میخواهیم که خود را به بالاتر از میانگین نمرات کشوری برسانند»، نصیحت کردن هیچ فایده ای ندارد. گاهی مدیران تلاش می کنند با ارائه لیست هایی با نمره های بالا امتیاز بیشتری کسب کنند و در رقابت عقب نمانند و از آنجایی که روسای مناطق و مدیران کل استان هم در این رقابت ذینفع هستند، ممکن است کنترلی بر کار مدیران صورت نگیرد و صدای اعتراض معلمانی که روی نمره واقعی تاکید دارند، به جایی نرسد.
قصد معاون وزیر همانگونه که گفته است «ارتقای یادگیری و کیفیت تحصیلی» است. اما روشی که برای سنجش ارتقای کیفیت انتخاب شده، روش نامطمئنی است و سیستم ارزیابی در مدارس را به کلی بی اعتبار می کند و سطح سواد دانش آموزان را به شدت تنزل می دهد. با اجرای این برنامه روزی خواهد رسید که دانش آموزان سال آخر دبیرستان خواندن و نوشتن و حساب کردن در حد ابتدایی را نمی دانند. امتحانات آبروی مدرسه و معلم است و بی اعتبار کردن امتحان و نمره باعث بی اعتباری مدرسه و معلم و نظام آموزش و پرورش می شود. قبل از اجرای طرح جدید باید نخست مکانیزمی برای جلوگیری از نمرهسازی ایجاد شود.