به گزارش خبرآنلاین، کتاب تحلیلی «پایان تک صدایی» شامل 14 گفتگو با شخصیت های سیاسی، رسانه ای کشور از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی، حسام الدین آشنا، حسین انتظامی، فریدون وردی نژاد، حسن خجسته و ... درباره تلویزیون خصوصی است که به تازگی منتشر و مورد استقبال مخاطبان و صاحب نظران قرار گرفته است. این کتاب به همت فواد صادقی و از سوی انتشارات میراث اهل قلم منتشر شده است.
در بخشی از گفتگوی مفصل منتشر شده با دکتر علی لاریجانی در این کتاب میخوانیم:
• با تحولات تکنولوژیک تازه، صداو سیما دیگر نمیتواند کارکرد گذشته را به عنوان رسانه دیداری ـ شنیداری انحصاری در جامعه داشته باشد و برای حفظ نقشآفرینی و اثرگذاری رسانههای داخلی بر افکارعمومی نیازمند تجدیدنظر هستیم.
• سه مدل را میتوان برای اداره رادیو و تلویزیون مطرح کرد:
مدل 1: حفظ رویه کنونی و اداره انحصاری رادیو و تلویزیون توسط حاکمیت
مدل 2: ورود نهادهای عمومی به حوزه رادیو و تلویزیون و تشکیل شبکههای عمومی در کنار صداوسیمای فعلی
مدل 3: ورود بخش خصوصی به حوزه رادیو و تلویزیون در کنار بخش حاکمیتی.
• یکی از اشکالات وضعیت فعلی (مدل1) آن است که در عمل شبکههای تلویزیونی خارج از کنترل حاکمیت تأثیرگذاری و حضور جدی در عرصه افکارعمومی دارند و در مقابل، افراد و نیروهای قابل کنترل و معتقد به نظام از حضور در عرصه رسانه محروم هستند، چرا که صداوسیما ظرفیت محدودی برای استفاده از این توانمندیها دارد. به عبارت دیگر، سطح نخبگی با انضباط داخلی محروم از افراد غیرنخبه بیانضباط خارجی فعال است و این یک زیان بالقوه است که بسیاری از استعدادها و صاحبنظران که جذب آنها در صداوسیمای فعلی ممکن نیست، بلااستفاده میمانند.
• موضوع بعدی مسئله رقابت است؛ در فعالیتهای اقتصادی نقش رقابت در ایجاد کارآیی و افزایش توانمندی اثبات شده و در حوزه رسانه و فرهنگ نیز این مورد قابل اثبات و در عمل جواب داده است.
• باید پذیرفت که در جامعه تنوع سلایق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد و اگر این تنوع در چارچوب افزایش توان ملی ساماندهی و به کارگرفته نشود، در بازار غیررسمی و رسانههای بیگانه تأمین و ارضا میشود.
• در بعد منافع ملی و امنیت ملی نیز باید با تدبیر عمل کرد. فقدان رسانههای دیگر و انحصار در حوزه رادیو و تلویزیون به معنای آن نیست که میتوانیم انتقال اخبار و اطلاعات را به مردم کنترل کنیم، بلکه فقط از رسانههای خودمان سلب اعتماد میکنیم.
• در مدل 2، تنوع افزوده میشود اما این مدل توجیه عقلایی ندارد، چرا که بخش کمی از منافع تکثر در این مدل به دست میآید، اما هزینههایی از قبیل نداشتن توجیه اقتصادی و سوءمدیریت همچنان باقی میماند، مانند شبه خصوصیسازی که کنترلهای سیستم دولتی را ندارد، اما کارآیی بخش خصوصی را هم نمیتواند تحقق بخشد و شاید برای مرحله گذار خوب باشد، اما مدل مطلوبی نیست.
• مدل3: ما باید برای محروم کردن مردم از حضور در عرصه دلیل محکمی داشته باشیم و در این حوزه نمیدانیم چه دلیلی برای این محرومیت وجود دارد.
• مهمترین نکته در ایجاد مدل 3، طراحی چارچوب و سیستم نظارتی است. نظارت بر یک شبکه تلویزیونی قطعاً از نظارت بر یک دانشگاه مهمتر است. برای نظارت بر دانشگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی را طراحی کردیم و برای این موضوع هم باید نهاد مشخصی با سازوکار مشخص مجوز بدهد و نظارت کند.
• لزومی ندارد ورود بخش خصوصی به حوزه رادیو و تلویزیون از حوزه سیاست آغاز شود، میتوان از حوزه فرهنگ، ورزش و هنر شروع کرد.
• بر اساس تفسیر شورای نگهبان، انحصار رادیو و تلویزیون در اختیار صداوسیماست و نهادی غیر از مجموعه سازمان صداوسیما نمیتواند مجوز رادیو و تلویزیون خصوصی صادر کند، اما خود صداوسیما میتواند اجازه بدهد.
• از نظر بازار رقابت، تلویزیون خصوصی نمیتواند با شبکههای ماهوارهای رقابت کند، چون آنها مرز و محدودیتی ندارند، اما میتواند آثار جذاب و حرفهای ارائه کند که مخاطب را جذب کند، در صورت تولید آثار فاخر و جذاب هنری براحتی میتوانیم مخاطب را با حفظ حدود شرعی جذب کنیم.
• در حوزه اطلاعرسانی نیز باید عطش اطلاعات مردم را کاهش دهیم، محدودیتهای بلاوجه ایجاد شده در خبررسانی مضر است.
• در صداوسیما فقط ادای مجریهای خارجی را در نشستن و حرف زدن درمیآوریم، اما محتوا را تغییر نمیدهیم که جواب نمیدهد.
• اطلاعرسانی مؤثر و چندصدایی در مدیریت بحرانها خیلی مفید است، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، همانگونه که در موضوعاتی نظیر پرونده هستهای با همه رسانهها از قبیل روزنامههای خصوصی و حزبی تعامل دارند و همه رسانهها نیز ملاحظات امینت ملی را رعایت میکنند، میتواند تلویزیون خصوصی را هم در این چارچوب هدایت کند.»
برای تهیه این کتاب که با قیمت 11هزار تومان روانه بازار نشر شده میتوانید با شماره 33355577 تماس بگیرید.
6060