*بهدلیل نیاز به حمایت دولت در استانها و نیاز برخی نمایندگان فعلی به آرا، مجلس مدت باقیمانده را به سمت متعادلتر شدن میرود و البته آن بخشی از مجلس که دیگر هیچ امیدی به رای ندارند به سمت افراطیشدن میروند.
* جریان تندرو که در زمان انتخابات ریاستجمهوری یازدهم هم فعال بود، پس از مشخصشدن رای و جهتگیری مردم در کشور در انتخابات ریاستجمهوری، در مساله رای اعتماد به وزرا مقابل دولت قرار گرفتند. به نظر میرسد این افراد از آنجا که ناامید از رایآوری در درون جامعه هستند، احتمالا فاز بسیار تند و سختی را علیه دولت به کار میبرند که برخی از رفتارهای آنها در حاشیه برنامههای فرهنگی دولت، دیده میشود.
* پیشبینی من این است که در ماههای بعدی درگیریهای جدی میان دولت و مجلس ایجاد نمیشود و دولت کار خود را میکند.
*متاسفانه اصولگراها امتحان بدی پس دادند و آن این بود که در دورهای که همه قوا مجلس و دولت و سایر نهادها را در دست داشتند، درست در همان شرایط بیشترین دعواها را با یکدیگر ایجاد کردند. بارها مثال آوردهام که آقای خاتمی و ناطقنوری اولین رقابت جدی را بعد از انقلاب داشتند اما مدت سهسالی که دولت آقای خاتمی با مجلس پنجم همکاری داشت، بهترین و آرامترین رابطه بین این دو رقیب شکل گرفت. آقای خاتمی رییسجمهور بود و آقای ناطق رییس مجلس و دلیلش آن بود که هر دو با نگاه دلسوزانه عمل میکردند.
*مباحثی زودهنگام مانند اینکه آقای ناطق یا عارف «سرلیست» انتخابات مجلس آینده شوند، بحث انحرافی، غیرکارشناسانه و زودرس است. این امکان حضور در انتخابات مهم است که مساله است، نه فهرست احتمالا اهمیت فهرست به این خاطر است که رویکرد کلی اصلاحطلبان مشخص شود. با این حال موضوع انتخابات مجلس دهم و ماجرای «سرلیستها» که برخی این روزها به آن دامن میزنند اتفاقا از سوی همان تندروهایی که علیه دولت فعالیت میکنند دامن زده میشود تا مسایل اصلی کشور فراموش شود.
* پرداختن زودهنگام به مباحث انتخابات آینده پیش از تلاش برای بسامانکردن امور کشور در این مرحله اشتباه است. چون ناخودآگاه هواداران آقای عارف و ناطق را که میتوانند در یک طرف باشند به دو نیمه تقسیم میکنند.