تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۸

عباس رضوی*

 

دوستی از خانواده فوتبال ضمن پیامی پرسید ، چرا استقلال می بازد ؟استقلال را چه می شود ؟کجای کار ایراد دارد ؟

گفتم پاسخ به این  چراها در فوتبال ما گفتمانی تکراریست و این حکایت استقلال نیست .حقیقتی از فوتبال ماست که چون خانه ای بهم ریخته نیاز به نظم و خانه تکانی دارد .

باشگاهای ما که بنیاد ساز فوتبال ما هستند به کجا می روند ؟ آیا دیدی حقیقت بین نمی تواند این نزول فوتبال را در باشگاهای ما ببیند .آیا باید در انتظار ریزشی باشیم که فوتبال ما را به سقوطی بزرگ تبدیل کند .استادیوم های خالی فوتبال بی حساب و کتاب و خسته کننده و نتایج تاسف بار در مقابل تیم هایی که هنوز فوتبالی مطرح ندارند کافی نیست ؟

با رجوع به بازیهای باشگاهای آسیا بوضوح می بینیم که فوتبال ما توانایی خویش را از دست داده است .

فوتبال ما آگاهانه نیست .تیم های ما از انجام طرحی ساده درزمین  فوتبال عاجزند .ما هرگز  نتوانسته ایم از ظرفیت فنی تیم های خود استفاده کنیم .در فوتبال ما احساس بر تعقل میچربد و این حتی در تیمهایی  که  پیشانی مربییان شان بر چسب خارجی دارد دیده می شود .آسیب دیده گی ها در فوتبال ما در مقایسه با فوتبال حرفه ای درصدی افزون دارد و این می تواند ناشی از پرس و استرس بیش از حد در بازی بوده  یا تمرینات آنان باید مورد توجه قرار گیرد .

فوتبال باشگاهای ما با وجود داشتن ظرفیت برای پیروزی در مقابل فوتبال تیم های غیر جدی عربی حوزه خلیج فارس یا دیگر تیمهای محدوده ایران نا موفق بوده است .اکثر گلهای تیمهای ایرانی روی ضربه های ایستگاهی یا توفیق فردی حاصل شده است و تعداد این گلها هم بالا نیست .

آمار میانگین گلهایی که درهفته  باشگاهای اسپانیا ،انگلیس ،آلمان ،فرانسه زده   می شود ٥برابر تعداد گلهای زده شده در باشگاها ی ماست و این فاصله ای نامید کننده  برای فوتبال ما است .ما برای رسیدن به دروازه حریف  با دادن پاس های کوتاه و بی شمارطرحی را دنبال نمی کنیم .مشت ما برای به گل رسیدن همیشه به درهای بسته می خورد .

در حملات از پیش خوانده ما همیشه حریف با ماکزیمم نفرات به انتظار نشسته است و این ایراد فوتبال ماست .تیمهای ما اکثرا در هنگام حمله فاقد تحرک مناسب و طرح تاکتیکی است و سرعت لازم برای انتقال توپ از دفاع به حمله را ندارند و این بدان معنی نیست که به  ارسال توپهای بلند و بی هدف بی انجامد .ما قادر نیستیم که سیستمی را که قبل از شروع بازی نشان میدهیم در عمل به اجرا در آوریم و در صورت عدم توفیق  در بازی آن را تغییر دهیم .تیمهای ما آگاهانه قادر به تعریض یا تعویض بازی نیستند . فاصله بازی برای سرعت دادن بازی کمتر صورت میگیرد .با نگرش به یکی از این  بازی ها می توانیم به بینیم تعداد پاس های بیش از ١٥متر چند با ر بوده است .برای اجرای یک بازی  اصولی و سهولت اجرای تاکتیک ما نیاز به  حفظ یک فاصله منطقی بین خطوط   حمله و  میانی و  دفاعی داریم که این می تواند معادل ١٥ متر باشد که طرح حمله و دفاع را بر این مبنی می توان تنظیم نمود .در مسابقات انجام شده از سری بازی های باشگاهای آسیا تیم های ایران بیشترین گلهایی که از حریفان دریافت کردیم در حالت ضد حمله بوده است واین مورد را مربیان تیمها قبل از بازی ها بدان اشارت  داشته اند و نتوانسته اند آن را چاره جویی کنند .مدیران فنی باشگاه ها در مصاحبه های خود از نداشتن بازیکن کلیدی یا گلزن سخن گفته اند.در حالی که می بینیم اکثر حملات در تمرکز دفاعی حریف با تعدد نفرات انجام شده که در این شرایط گل زدن مشکل است و ما نیاز داریم که در این شیوه تجدید نظرکنیم.با  نگاه به  بازی سپاهان و الاهلی  می بینیم تیم سپاهان می توانست پیروزمند این مسابقه باشد و حملات این تیم هرگز تاکتیک مشخصی برای به گل رسیدن نداشت و کلیه حملات سپاهان در انبوه تراکم دفاعی الاهلی انجام گرفت که با استرس فراوان مهاجمین از دست رفت .

در تیم استقلال می بینیم که جناح های کناری موفق استقلال با پوشش حساب شده حریف ناموفق و خنثی می شود و استقلال قادر به تغییر تاکتیک نیست .بهترین دروازبانهای ایران در مقابل شوتهای از راه دور آسیب پذیر شده اند و این نشان می دهد که این مورد باید در تمرینات اختصاصی مورد توجه قرار گیرد .در بازی سپاهان تیم الاهلی با بازی منفی و حفظ توپ درخانه به تاکتیک ضد حمله و انتقال سریع توپ از دفاع به حمله موفق بود .در سپاهان ارسال توپ ازکنارها دستور کار بود ولی  نبود وظایف و تقسیم کار بارها موجب تلاقی دو بازیکن سپاهان با هم واز دست دادن توپ در محوطه جریمه گردید . تجدید نظر در نحوه ارسال توپ ها هم که در مقابل الاهلی نتیجه نداشت می تواند مورد توجه قرار گیرد .

تراکتور سازی با وجود برخورداری از حمایت بی نظیر تماشاچیان پرشور خود در یک بازی احساسی نتیجه را به بازی منطقی حریف  واگذار کرد .و در این بازی هرگز طرحی یا تفکری که حاکی از کاری حساب شده باشد به چشم نخورد .مربی این تیم خوب ما در نیمه فصل تعویض می شود و مربی پیشین آزمون شده ای که در کشور خود بیکار مانده است مجددا دعوت  به کار می شود . بحث بر سر توفیق در مسابقات آسیایی  نیست ، صحبت از راه رشدی که فوتبال ایران سیر می کند است ، رشدی که تاثیر آنرا  می توان در تیم ملی دید.

تیم ملی پس از  بازی دوستانه در مقابل گینه مورد انتقاد قرار گرفت حال آنکه این باشگاه ها هستند که تیم ملی را می سازند .فوتبال در باشگاه های ما چه گونه کار می شود ؟چرا مردم از فوتبال داخلی روی گردان شده اند ؟و قطعا این نمیتواند فقط در مورد کار فنی تیم ها صدق کند .مدیریتها ,نامشخص بودن شرایط اقتصادی باشگاهها هم می تواند سهم داشته  باشد .

باشگاهای ما هویت حرفه ای ندارند .از اینکه در این هفته برای نجات فلان  باشگاه مبلغی از محلی نا  معلوم تزریق شود این مشگل فوتبال ماست .شعار خصوصی سازی باشگاهها تا  معنی  پیدا نکند درمان درد نیست .درد ها را باید گفت تا روزی به درمان ان برسیم و این دلنوشته ای است ازشاهدی بر اوراق چند دهه فوتبال ایران .

4141

 

*مربی اسبق استقلال و تیم ملی

منبع: khabaronline