حسن آقا سلام و عرض ادب
غرض از شعر، ذکر یک مطلب
گوئیا قصد سیستان داری
عزم یاران دلستان داری
گرچه ما غرق شور امیدیم
اهل تدبیر و خصم تردیدیم
لیکن از آن جناب روحانی
گله دارم اگر که میخوانی:
طی آن دولت سبکمایه
برخی از کارهای بیپایه
رسم شد آنچنان که میدانی
مثل این "تورهای استانی"
اینکه یک خلق را به صف بکنند
بعد راضی شوند و کف بکنند
بعد هم آنچنان که بایستهست
عرض باید شود که "کی خستهست؟"
بعد هم نامههای عجز و نیاز
جهت اخذ در صفوف دراز
در نهایت صد و چهل "وعده"
(کی پذیرفته است و کی کرده؟)
عکس با خستگان و محرومان
پیرمرد و دهاتی و چوپان
ژستها با "ادای دلسوزی"
جهت نشر و "لایک اندوزی"
با ادای "عَدالت" و "انصاف"
آسمان را ز عرض داده شکاف
گرچه این نسبت از شما دور است
نشوی مثل "او"، بلا دور است
ساده و بیریا و راحت باش
نه چو "او" عامل جراحت باش
خلق دلخسته را خفیف نکن
کارهای خز و سخیف نکن
شأن این خلق را رعایت کن
حسن آقا! عزیز، دقت کن
6060