سمیه علیپور: «بازمانده» به کارگردانی زندهیاد سیفالله داد، «ارتفاع پست» و مجموعه تلویزیونی «خاک سرخ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، «میم مثل مادر» به کارگردانی زندهیاد رسول ملاقلیپور، «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» به کارگردانی همایون اسعدیان، «حوض نقاشی» ساخته مازیار میری و «فرشتهها با هم میآیند» به کارگردانی حامد محمدی، فیلمهاییاند که محمدی مسئولیت تهیهکنندگی آنها را برعهده داشته و در برخی موارد طرح اول فیلمنامه نیز از سوی او ارائه شده است. این تهیهکننده سینما در گفتوگو با خبرآنلاین، نگاهی به شخصیتهای اصلی زنان در این فیلمها میاندازد. او در مورد تصویری که از زنان در این فیلمها و مجموعه «خاک سرخ» ارائه شده، گفت: «همواره سعی کردهام به دلیل احترام ویژهای که برای زن قائلم در آثار سینمایی و فرهنگی و هنری این نقش برجسته ارائه کنم. میدانم هنوز حق مطلب ادا نشده و امیدوارم روزی شود که قصهای را بسازم که در آن به شخصیت زنان و مادران ادای دین شود.»
بازمانده
محمدی در توضیح نگاهی که خود به جایگاه شخصیتهای زن در سینما دارد، اظهار کرد: «من کلا با فیلمهایی که در آن خانمها چه در جایگاه همسر و چه در جایگا مادر، شخصیتی منفعل دارند و فقط به کارهای جاری و روزمره خانه میپردازند مشکل دارم. فکر میکنم شخصیت زن با تمام تواناییهایی که در خلقتش وجود دارد در کنار نقش همسری و مادری که البته نقشهای مهمی هستند تاثیرات جدی روی روند، شکل، سبک زندگی و مناسبات خانواده و اجتماع دارد.»
او ادامه داد: «با این نگاه شخصیتهای زنان در هفت فیلم و یک مجموعه از میان کارهایی تهیه کردهام، زنانی بودند که حتی وقتی دچار ناتوانی جسمی بودند تاثیر روحی زیادی روی خانواده داشتند و به عنوان وزنه در زندگی نقش ایفا میکردند.»
او با اشاره به شخصیت مادربزرگ در «بازمانده» گفت:«در «بازمانده» مادربزرگ قصه راه میافتد و میرود تا نوهاش را از دست سربازان اشغالگر اسرائیلی نجات دهد، او جان خودش و نوهاش را نجات میدهد و این تصویری از یک زن مبارز در سرزمین فلسطین است، او به جای نشستن و غرق شدن در غصه مرگ پسر و عروسش این اقدام را انجام میدهد.»
میم مثل مادر
به اعتقاد محمدی روحیه قوی زن است که در «میم مثل مادر» موجب میشود کودک زنده بماند و تبدیل به یک هنرمند شود. او گفت: «در «میم مثل مادر» در مقابل مردی که اتفاقا روحیه پایینی دارد و تا در جریان نقص جسمی جنین قرار میگیرد، از زن میخواهد که بچه را سقط کند، زن شخصیتی مقاوم دارد و حاضر به این کار نمیشود.»
او ادامه داد: «مقاومت زن موجب میشود بچه زنده بماند و او از آن بچه که معلولیتی دارد، هنرمندی خوب میسازد.»
بوسیدن روی ماه
این تهیهکننده مطرح سینمای ایران، با اشاره به اینکه نگاه مردسالار موجود در جامعه موجب شده، اغلب قهرمانان فیلمها مردان باشد، گفت: «به دلیل اینکه نگاه موجود در جامعه ما نگاه مردسالارانه است این تبدیل به یک فرهنگ شده که قهرمانی بزرگ را نزد مردان پیدا میکنیم، این در حالی است که میزان فداکاری و قهرمانی خانمها در همین حیات اجتماعی و زندگی روزمره بیشتر است.»
او با اشاره به شخصیت مادر شهید در فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» گفت: «مادر شهیدی که فرزندش را تقدیم کشورش کرده، حالا بیست سال است که میرود و میآید و انتظار میکشد تا اثری از بچهاش به دست بیاورد. او این همه انتظار را بدون هیچ غر زدن و اعتراضی سپری میکند و این خود یک عمل قهرمانانه است. خیلیها وقتی با یک مشکل برخورد میکنند ، به زمین و زمان ناسزا میگویند، اما این مادر با آرامش و صبوری انتظار میکشد.»
او گفت: «در پایان این انتظار وقتی با مسئله بازگشت جنازه یکی از بچهها مواجه میشود، فداکارانه حاضر است از حق خود بگذارد و دل مادر دیگری را شاد کند، او حتی قصد دارد این فداکاری را از فرزندانش کتمان کند، عظمت کار او واضح است. او قهرمان خاموش ماست که جامعه فرهنگی ما کمتر به آن توجه میکند. در «بوسیدن روی ماه» تلاش شد گوشهای از این عظمت و بزرگی مادری که از تکه پاره استخوانهای فرزندش میگذرد تصویر کنیم.»
ارتفاع پست
در «ارتفاع پست» دو شخصیت مادر حضور دارند. محمدی در مورد این مادران گفت: «خانم گوهر خیراندیش و خانم لیلا حاتمی دو بازی درخشان در فیلم «ارتفاع پست» داشتند. در این فیلم حمید فرخنژاد به دلیل شرایط زندگی آنچنان عرصه به او تنگ شده که دنبال آرمان تخیلی راهی میشود. این مادر است که تخیلات و اوهام این شخصیت را زیر سئوال میبرد. شرایط را به گونهای فراهم میکند که زمینه تردید این شخصیت به وجود آید تا شاید تصمیمش شکسته شود.»
او تاکید کرد: «خانم خیراندیش در این فیلم به نوعی نقش مام میهن را بازی میکند.»
طلا و مس و حوض نقاشی
نگار جواهریان در دو فیلم «طلا و مس» و «حوض نقاشی» نقش مادری را ایفا میکند که در اولی با ضعف جسمی و در دومی با ضعف ذهنی روبروست. محمدی وجه مشترک این دو مادر را چنین بیان کرد: «نگار جواهریان در هر دوی این فیلمها در قالب شخصیت مادر بازی درخشانی داشت. نقطه مشترک این دو کار در این است که به هر صورت این دو فیلم در زمانی ساخته شده که شرایط اجتماعی ما به لحاظ اقتصادی دشوار بود.»
او ادامه داد: «آنچه که برای من و کارکردانان این دو فیلم مهم بود رسیدن به اینجا بود که این دو شخصیت خانم به عنوان لنگرهای کشتی عمل کنند و نگذارند کشتی خانواه در طوفان شرایط اجتماعی تبدیل به محل دعوا و اختلاف شود. تحمل و صبوری اجزای لاینفک این دو شخصیت بود. در «حوض نقاشی» با وجود ناتوانایی ذهنی تمام خصوصیات یک مادر کامل را داشت.»
محمدی گفت: «در «حوض نقاشی» گفته میشود که غریزه مادری آنقدر قوی است که میتواند این فرد را مانند یک انسان کامل تصویر کند. شخصیت خانم جواهریان در این فیلم از یک مادر سالم هیچ کم ندارد. او همه دلشورههای یک مادر و همسر را دارد، بخشی را به خاطر میآورم که در آن وقتی همسرش کارش را از دست میدهد با ظرافت عاشقانهای پاهای تاول زده او را درمان میکند. عنصر عشق و فداکاری و فعال بودن در این قصهها برای من مطرح بوده، اینکه شخصیت داستان چنان تلاش میکرد که کم از قهرمان نداشت.»
فرشتهها با هم میآیند
محمدی دلیل ساخت «فرشته با هم میآیند» را چنین تشریح کرد: «یکی از دلایل ساخت «فرشتهها با هم میآیند» این بود که نگاهی هم به وضعیت معمول در جامعه بیاندازیم. زوجهای این روزها نه تنها دیر ازدواج میکنند بلکه دیر هم بچهدار میشوند. این شیوه غیر از مخاطرات پزشکی که حوزه تخصصی من نیست، مسائل و مشکلاتی را در جامعه به وجود آورد. شاید یکی از دلایل ازدواجهایی که به طلاق منجر میشود نبود بچه است؛ بچهای که میتواند کامل کننده زندکی باشد و دلبستگی مرد و زن را بیشتر میکند.»
او ادامه داد: «در «فرشتهها ...» خداوند سه بچه یکدفعه به این خانواده میدهد، هر کسی باشد خسته میشود و تصور میکند از پس این زندگی برنمیآید، اما همکاریهای متقابل این زن و شوهر در جزء جزء عناصر زندگی موجب میشود تصویر خانواده سالم را در ببینیم، همان چیزی که نقصش را احساس میکنیم.»
او ادامه داد: «اغلب مردان تصور میکنند وقتی به خانه میرسند باید کسی به او سرویس دهد، کار خانه را کار تلقی نمیکنند، اغلب ما پشت میز نشستن مردها را کار می دانیم، اما زحمت همسرمان را در خانه کار نمیدانیم. مادر وقتی در خانه است، گویی یک معلم است که کودک از تمامی رفتار و حرکاتش تاثیر میگیرد. اوست که میتواند یک شخصیت سالم را به جامعه تحویل دهد، زنان بابت این کار نه دستمزد میگیرند و نه حتی چندان تشکری از آنان صورت میگیرد. ما این را در باورهای دینیمان داریم که مردان باید در کلام و رفتار علاقهشان را به همسرشان بیان کنند، اما گویا سختی زندگی و زندگی شهری و تکرار موجب شده تصور کنیم که آنچه همسران در خانه انجام میدهند،وظیفه است و خیلی جای تشکر ندارد و اینها آرام آرام آستانه تحمل زنان را پایین میآورد.
خاک سرخ
محمدی در مقام تهیهکننده در مجموعه «خاک سرخ» حضور داشت. او در مورد این کار و وضعیت زنانی که جنگ را از سر گذاشتهاند، گفت: «در «خاک سرخ» مهتاب کرامتی نقش مادر را ایفا میکرد و بهناز جعفری و لاله اسکندری دختران او بودند. زن در این سریال به واسطه زندانی بودن همسرش با سختیهای بسیاری مواجه است و در ادامه با جنگ روبرو میشود. اما تصویری که از این زن میبینیم برپا دارنده عمود خیمه است. اوست که موجب حفظ خانواده میشود.»
دا
تهیه مجموعه تلویزیونی «دا» که همایون اسعدیان آن را کارگردانی خواهد کرد، برعهده منوچهر محمدی است، او در مورد این کار گفت: «رکن اصلی این داستان و شخصیت اصلی آن یک دختر جوان است که با شرایط جنگ روبرو میشود. کارهای قهرمانانهای که او انجام میدهد، با تصور ذهن ما خرق عادت تلقی میشود.»
او گفت: «زمانی که قصههای ما زمان و مکان موقعیت پیدا کنند و اراتباط تنگاتنگی با اصالت فرهنگی و ریشههای دینیمان بیابند، آنگاه بسیاری از شخصیتهای زن از حالت انفعالی خارج میشوند.»
57243