وقتی صحبت از فرهنگ و فرهنگ‌سازی به میان می‌آید همه نگاه‌ها متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌شود، وزارتی که سهمش از بودجه فرهنگی کشور تنها 18.9 درصد است.

محمدرضا رستمی: «چرا نتوانسته‌ایم بعد از 35 سال کاری کنیم که بزرگان ما از اوضاع فرهنگی جامعه رضایت داشته باشند. اشکال از کجاست؟ اگر قرار بود با فشار‌ها و شیوه‌های پلیسی مسأله فرهنگی حل شود که امروز نباید بعد از گذشت این سال‌ها باز هم نگران فرهنگ جامعه‌مان باشیم.»

این جملات را حسن روحانی بر زبان آورد، آن هم زمانی که برای شرکت در مراسم اختتامیه جشنواره مطبوعات به تالار وحدت آمده بود. او در زمستان سال ۱۳۹۲ گفت که بخش بزرگی از مشکل اعتیاد، طلاق، اختلافات اجتماعی، شکاف‌های اجتماعی، نادیده گرفتن قواعد بازی در مسایل سیاسی و بسیاری از مسایل و مشکلات اخلاقی و اجتماعی که با آن مواجه هستیم، مربوط به ضعف در حوزه فرهنگ است.

رئیس دولت یازدهم در همین مراسم پرسش‌هایی را مطرح کرد که هنوز هم از سوی منتقدان دولت او بی‌پاسخ مانده است؛ «امروز فرهنگ در اختیار کیست؟ چه مقدار از مسائل فرهنگی ما در اختیار وزیر [فرهنگ و ارشاد اسلامی] است؟ چه مقدار بودجه فرهنگی در اختیار بخش‌های فرهنگی دولتی است؟ چند برابر بودجه‌ای که در اختیار دولت، به عنوان قوه مجریه برای امور فرهنگ است در اختیار نهادهای دیگر و مراکزی است که از بودجه عمومی بهره‌برداری و استفاده می‌کنند؟ نیازی به نام بردن آن‌ها نیست. اگر با این حرف‌ها فرهنگ درست می‌شد، می‌بایست همه امروز اظهار رضایت می‌کردیم.»

جداول پیوست لایحه بودجه سال ۱۳۹۳ نشان می‌دهد که سهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از بودجه فرهنگی تنها 18.9 درصد است.  این در حالی است که 41.8 درصد بودجه بخش فرهنگی کشور از منابع عمومی به سازمان صدا‌و‌سیما (29.3) و شورای عالی حوزه‌های علمیه (12.5) اختصاص یافته است.

ساختارهای موازی

در حوزه فرهنگ و هنر ایران ما با نهاد‌ها، سازمان‌ها و مراکز مختلفی مواجه هستیم که نه تنها بودجه‌های ریز و درشتی دارند، بلکه در فرایند تصمیم گیری و اجرا هم به صورت مستقل عمل می‌کنند.

سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، حوزه هنری سازمان تبلغات اسلامی، کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان، بخش فرهنگی سپاه وبسیج و سایر ارگان‌ها و نهادهایی از این دست سالانه رقم‌های ریز و درشتی را خرج فرهنگ‌سازی و تولیدات هنری می‌کنند. تولید تئا‌تر، فیلم، موسیقی، کتاب و برگزاری جشنوارهای مختلف هنری و فرهنگی محصول کار این نهاد‌ها و سازمان هاست که به صورت موازی با ارشاد کار خود را پیش می‌برند.

ورود سایر نهاد‌ها و ارگان‌ها به بحث فرهنگ و تولیدات فرهنگی فی نفسه اتفاق مثبتی است، اما وقتی این نهاد‌ها به سمت سیاستگذاری در حوزه فرهنگ می‌روند، مشکلات آغاز می‌شود. هر نهادی ساز خودش را در این عرصه می‌زند و در‌‌نهایت همه مشکلات هم به گردن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دولت می‌افتد.

در واقع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بودجه محدودی که در اختیار دارد، تنها می‌تواند بر کار معاونت‌ها و نهادهای زیر مجموعه خود نظارت داشته باشد. اما باید پاسخگوی عملکرد همه بخش‌ها در حوزه فرهنگ باشد. بخش‌هایی که‌گاه مسیری خلاف جهت سیاست‌های کلی دولت را در پیش می‌گیرند.

 شاید به همین خاطر بود که حسن روحانی در مراسم اختتامیه جشنواره مطبوعات به صراحت گفت که «امروز بودجه عظیم فرهنگی در اختیار نهاد‌ها و بخش‌هایی است که لااقل تحت نظارت قوه مجریه یک کشور به معنی خاص کلمه نیستند. البته باید شورای عالی انقلاب فرهنگی، برای این امر تدبیری بیندیشد و مسیری را در پیش بگیرد تا بدانیم بخش فرهنگی ما با بودجه عمومی‌ای که در اختیار می‌گیرد چه می‌کند.»

نگاهی به ارقامی که نهادهای مختلف از بودجه عمومی می‌گیرند در این زمینه گویا‌تر از هر نوشته‌ای است. هر چند در جداول لایحه بودجه ارقامی که صرف فعالیت‌های فرهنگی سپاه، بسیج و برخی دیگر از نهادها می‌شود، در ردیف‌ها نیامده است.

5857

منبع: خبرآنلاین