محمود عزیزی: یاسر جلالی مدیر سفیر فیلم که دانش آموخته عمران دانشگاه شریف است، می گوید در دولت قبل برای این مرکز مستند سازی درخواست مجوز دادند،در این دولت هم این کار را کردند اما وزارت ارشاد از آنها میزان مشخصی اثر تولید شده برای بررسی وضعیت این مرکز می خواهد.
با جلالی درباره این مستند،حواشی آن و برخی نکات پیرامون مجوزهای این مرکز برای اکران من روحانی هستم گفت وگو کردیم.در بازبینی مصاحبه که حدود یک هفته طول کشید! برخی اسامی مطرح شده و ارتباط آنها با مجموعه حذف شد و مدیر جوان ارتباطش با این چهره ها و مجموعه ها را توهم خواند. او با تاکید بر اینکه تنها منبع مجوز وزارت ارشاد نیست، می گوید: تولید مستند در کشور نیاز به مجوز ندارد.
خلاصه این گفت وگو به شرح زیر است:
*ما از اول شفاف بودیم. سفیر یک مجموعه شناخته شده است. سایت ما به شدت فعال است.
* ما ارتباطی با آن خانم ها نداریم. آن خانمها تولیدکننده بودند، ما مستند را توزیع کردیم.
* در مورد محتوای مستند برخی ملاحظات را داشتیم. منتها چون این مجموعه تولید مرکز سفیرفیلم نبود، در محتوای آن دخالت نکردیم؛ ولی به لحاظ مشاورهای ملاحظاتی که به نظرمان میرسید را به آنها گفتیم. اگر خودمان قصدمان این بود که آن را بسازیم، حتما متفاوت از این مستند ساخته میشد.
* طیف همراهان رئیس جمهور قبلی هم ما را متهم کردند که این مستند به دنبال تطهیر آقای روحانی است و همه این اقدامها هم مثلاً از سوی نزدیکان رئیس جمهور فعلی صورت گرفته است.
*این مستند توزیع نشده است و ما اکران و نسخه اینترنتی داشته ایم.
* تنها منبع مجوز وزارت ارشاد نیست. مستند«مهار نشده» که یکی از محصولات سفیرفیلم است صداو سیما آن را تاکنون از شبکههای خود پخش کرده است.
* ما تقاضای ثبت دادیم. این تقاضا هم مربوط به الان نیست. مربوط به یک سال قبل و در دولت دهم است. درباره سوابق کاری، وزارت ارشاد ما را اذیت می کند در حالی که مرکز مستند سفیر حداقل در چند سال اخیر از جمله مراکز فعال در ساخت مستند است.
***
مهمترین ماجرا در مورد مستند من روحانی هستم، عدم شفافیت از سوی عوامل این مجموعه است؛ آخرین نمونه این رفتار، کنفرانس خبری بود که به صورت گزینشی برگزار شد و رسانههای منتقد، اجازه حضور در این کنفرانس را نیافتند.
چند ملاحظه در این زمینه وجود داشت. اولا بنده با حضور خبرآنلاین درآن کنفرانس خبری مخالف نبودم و اگر از من می پرسیدند حتما با این امر مخالفت می کردم. ولی برخی رسانه هایی که ما از آنها شکایت کردیم، چه معنی دارد که در کنفرانس خبری ما شرکت کنند؟
از طرفی دوستانی هم که برگزار کردند محدودیت جا داشتند، یک نکته دیگر هم بود که رسانهای که دروغ منتشر کرده، چه معنایی دارد دوباره اجازه دهیم دروغ منتشر کند.
بالاخره وقتی موضوعی چالش برانگیز است شما باید به منتقدان هم این حق را بدهید که نگاه خودشان را داشته باشند؟
من حق میدهم یک رسانه واقعیت را با تحلیل خودش منتشر کند. مثلا شرکت رسانهای شفق متفاوت از گروه تولیدکننده این مستند است، اما چندین بار اسم این مجموعه را منتشر کردند. مدیر این شرکت بیانیه داده و با سردبیر یکی از روزنامه های اصلاح طلب هم صحبت کرده و توضیح داده است. اما خبرنگار این نشریه تشابه اسمی را نمیپذیرد و براساس پیشفرض و تصورات خود حرکت میکند. انگار اصلا هیچ چیز به جز آن را هم نمیپذیرند. برای همین موافق نیستم که رسانهای که چیزی را از شما میشنود و عکس آن را منتقل میکند، یا دروغ منتشر کند، اجازه داشته باشد منبع اصلی خبر باشد.
این کار به لحاظ اصول رسانهای غیر حرفهای است. بالاخره وقتی شما کسی را نقد میکنید باید این را هم بپذیرید که دیگران شما را نقد کنند؟
دولت خودش این کار را می کند و برخی از رسانهها به کنفرانس خبری سخنگوی دولت یا رئیس جمهور دعوت نمیشوند.
قیاس تان مع الفارق است. . .
من میگویم شما میخواهید حرفی بزنید که فارغ از اینکه از سوی یک عده درست یا غلط است، احساس میکنید حرف شما است. این حق شما است که حرف شما داخل گیومه منتشر شود. اینکه هر کسی تحلیلی داشته باشد، بحث دیگری است.
وقتی من میبینم برخی رسانه ها یک جایی این کار را نمیکند و خلاف واقع دارد منتشر میکند، احتیاط میکنم. این در نظر گرفتن یک ملاحظه است، شما میتوانید بگویید غیرحرفهای. من میگویم اقدام غیرحرفهای در مقابل اقدام غیرحرفهای قبلی!
من واقعا برای این بنده خدا دلم سوخت که شرکت داشته و مشغول فعالیت بوده میکرده و در این فضا اسمش وارد رسانهها شده است. معلوم است که خبرنگار کمی شیطنت کرده است. 8 اردیبهشت گروه رسانهای شفق اطلاعیه داده است که ما ربطی به چندرسانهای شفق نداریم و در همان تاریخ روزنامه شرق این اطلاعیه را چاپ کرده. شش روز بعد، در 14 اردیبهشت همان روزنامه اصلاح طلب مجددا تیتر میزند کارگردان موردنظر در دسترس نیست و سراغ آدرس شرکت کذا میرود.
واقعا اگر کسی هوشمند باشد متوجه میشود. ممکن است حالا یک خبرنگاری این اطلاعیه را ندیده و اشتباه کرده، اما وقتی سردبیر میخواهد صفحه اول را ببندد، چرا توجه نکرده؟ این کارها زشت است.
به نظرم ما شفافیت را از اول داشتیم. اینکه یک سری تلاش کردند ما را به این سمت ببرند که کار غیرشفافی انجام دادهایم، این رفتار صادقانه نیست. به عنوان مثال بعد از رسانهای شدن این موضوع از عبارت «سی دی» من روحانی هستم استفاده شد. این عبارت تداعی نوعی بدون شناسنامه بودن و شبنامه بودن را ایجاد میکند. یا اینکه گفته میشود این «سی دی» در تیراژ وسیع منتشر شده است. این اخبار ذهنها را می بندد و به تبع به سمت فضای مخوف و برخورد امنیتی میبرد.
ما از اول شفاف بودیم. سفیر یک مجموعه شناخته شده است. سایت ما به شدت فعال است. 110 اکران برای مستند «مصاف» برگزار کردیم. برخی کارهای ما با جمعیتهای 2 تا 3 هزار نفری رونمایی شده است. اتفاقاً من معتقدم یک گروه از منتقدان این مستند دوست داشتند شفافیت نباشد. این گفتوگوی ما هم با هدف شفافسازی است.
البته در همان کنفرانس خبری شما اجازه حضور عکاسان خبری را ندادید، در حالی که وقتی کسی وارد کار رسانهای و هنری میشود، اگر کسی را نقد میکند به همان اندازه باید این پذیرش را داشته باشد که در افکار عمومی به طور شفاف دراین خصوص پاسخگو باشد. اینکه بگوییم عکس بنده منتشر نشود، کمی به دور از رفتار پاسخگویانه است.
ممکن است بنده هم با تعبیر دیگری، هم نظر شما باشم؛ اما به هر حال یک فرد این نظر را ندارد. ما به این فرد و اعتقادات شخصی او احترام میگذاریم. ضمن اینکه در این خصوص کارگردان این مجموعه، خودش باید دفاع کند.
فکر میکنید جامعه میتواند قبول کند که شما هیچ ارتباطی با هم ندارید؟
ما ارتباطی با آن خانم ها نداریم. آن خانمها تولیدکننده بودند، ما مستند را توزیع کردیم.
میگویید نقشی در تولید این مستند نداشتید؟
نه، من این مستند را بعد از تولید شدنش دیدم. دوستان اسامیشان را در انتهای کار گذاشتند.
البته اسم کارگردان این مجموعه هم که مستعار در آمد؟
اتفاقا اسم این افراد مشخص است. مگر می شود با اسم مستعار دانشجو بود؟ من خانم حقی را یادم نیست که در جلسه اکران اول دیدم یا خیر. آنجا در مورد محتوای مستند برخی ملاحظات را داشتیم. منتها چون این مجموعه تولید مرکز سفیرفیلم نبود، در محتوای آن دخالت نکردیم؛ ولی به لحاظ مشاورهای ملاحظاتی که به نظرمان میرسید را به آنها گفتیم. اگر خودمان قصدمان این بود که آن را بسازیم، حتما متفاوت از این مستند ساخته میشد. در این مستند، مهمترین ملاحظه ما در خصوص «عرضه» آن بود.
اصل حرف ما این است که یک سری باور نمیکردند که میشود با شبکههای اجتماعی این میزان تاثیرگذاری اجتماعی داشت. خود این خانمها هم فکرش را نمیکردند این میزان کار دیده شود. پرداخت به این شکل و توهم اینکه جریانی پشت این کار هست، غلط است.
منتقدان شما تاکید می کنند که این مستند بدون پشتیبانیهای سیاسی نمیتواند این میزان تاثیرگذاری داشته باشد؟
کدام جریان؟
برخی چهرههای سیاسی و نهادهای خاص.
اینها توهم است. من نمی دانم این حرفها از کجا در میآید.
پس اینکه عوامل این مستند با چهره های سیاسی و نهادهای خاص ارتباط دارند را رد میکنید؟
اینها توهم است. این نسبت دادنها به نظرم کار غلطی است. یکی از نشریات اصلاح طلب هر هفته ما را با یک گروه مرتبط میکند. این دستهبندیها به نظرم کاذب است در حالی که عوامل هم هر روز هم تغییر میکند. برخی رسانهها به جای کشف واقعیت، دنبال «ساختن واقعیت» هستند. جالب است که طیف همراهان رئیس جمهور قبلی هم ما را متهم کردند که این مستند به دنبال تطهیر آقای روحانی است و همه این اقدامها هم مثلاً از سوی نزدیکان رئیس جمهور فعلی صورت گرفته است. شما بروید پیش عوامل تولید این فیلم و درباره این چهرههای سیاسی بپرسید. ببینید اصلا این افراد را می شناسند؟
هر کسی از موضعی ما را تخریب میکند. یکی از کارهای رسانهای در این فضا، گرهزدن همه گروههایی است که در عمل با هم تفاوت فکری دارند، برخی رسانهها اصلاحطلب دوست دارند همه را در یک جریان قرار دهند و می گویند برگزارکنندگان همایش دلواپسیم، عوامل دکتر سلام و سفیرفیلم یکی هستند و به چند چهره سیاسی ارتباط دارد. اصلا بسیج دانشجویی ربطی به ما ندارد، حتی در مواردی اختلاف نظر شدید با این دوستان داریم. ما باید هر کس را با موضع خودش و با حرفش بسنجیم.
شما اجازه برداشت دارید، منتها من میتوان آن را نقد کنم؛ اگر میخواستیم وارد فضای حاشیهها شویم، هر روز باید جوابیه میدادیم. ما داریم کارمان را میکنیم.
درباره سوال شما هم عرض میکنم اگر به دنبال حقیقت هستید به سایت ما مراجعه کنید. همه مستندهای ما در سایت سفیر با اسم و مشخصات است. ما با 80 درصد طیفهای سیاسی در تولیداتی که ساختیم، گفتوگو کردیم که اینها این جوانان دانشجو را در مصاحبه از نزدیک دیدهاند. اغلب این بچههای تولیدکننده مستندها هم دانشجو هستند.
ممکن است یک مجموعه تابلویش دانشجویی باشد. منتها مهم عوامل پشت پرده و تصمیمساز در یک مجموعه است.
بهتر است شما با عوامل تولید این مجموعه صحبت کنید و سوال کنید که جرقه تولید این مجموعه از کجا شروع شد. یک سری از کسانی که تا دیروز توهم توطئه را مسخره میکردند، امروز خودشان به شرایطی رسیدند که دچار توهم توطئه هستند. الان کار رسانهای به مانند قدیم نیست. الان یک فرد میتواند با پشتوانه شخصی خودش وبلاگ راه بیندازد و کلی تاثیر رسانهای داشته باشد. در عصر دیجیتال و بعد سایبر، شما نمیتوانید تولید را از توزیع جدا کنید. به همین دلیل کارها، چند ده میلیونی تکثیر میشود و افراد بدون اینکه یک محصول رسانهای را بخرند، از طریق دانلود قانونی یا غیرقانونی یک محصول را میبینند.
معمولا اگر محصولی هنری بخواهد توزیع شود، باید مجوز پخش هم از وزارت ارشاد بگیرد. شما در این خصوص مجوز انتشار داشتید؟
این مستند توزیع نشده است و ما اکران و نسخه اینترنتی داشته ایم.
برای اکرانهای دانشگاهی مجوز پخش دارید؟
برای اکرانش تکتک دانشگاههایی که اکران شده مجوز تشکلی که اکران کرده یا هر گروهی که اکران کرده از شورای فرهنگی دانشگاه و آن هیاتی که نظر میدهد مجوز خواسته و اکران کرده. آنهایی هم که مجوز ندادند، لیستش را داریم. پس یکسری هم مجوز ندادند. در دانشگاه، مجوز اکران دست آن تشکل است. در فضای دانشگاه، آن دانشگاههایی که اکران کردند حتما مجوز گرفتند، و اصلا بدون مجوز سالن در اختیارشان نمیگذارند.
در سایت شما افرادی که به عنوان دفاتر شما در استانها هستند هیچ آدرسی ندارند و فقط یک شماره تلفن از آنها ذکر شده است.
این افراد نقطه دسترسی ما با علاقمندان مستندهای سفیر در استانها است. یک فعال دانشجویی که در اکران یکی از محصولات ما نقش داشته ابراز علاقمندی می کند که محصولات ما را بفروشد. یک سری هم مغازههایی این محصول را بفروشند. چون الان ایجاد یک مرکز در استانها به صرفه نیست، ما فعلا با این دانشجویان ارتباط داریم.
یکی از اشکالات منتقدان این مستند این است که مجوز برای پخش این مستند وجود نداشته است. این حرف درستی است چون ممکن است یک فیلم سینمایی مجوز اکران داشته باشد، اما به همان فیلم مجوز توزیع ندهند. مجوز پخش این مستند از چه مرجعی کسب شده است؟
عرض کردم که ما فروش DVD نداریم.
بالاخره شما این مستند را در دانشگاهها اکران می کنید. باید از یک مرکز رسمی مجوز داشته باشید؟
تنها منبع مجوز وزارت ارشاد نیست. مستند«مهار نشده» که یکی از محصولات سفیرفیلم است صداو سیما آن را تاکنون از شبکههای خود پخش کرده است. به جز این، ما با موسسه رسانههای تصویری قرارداد بستیم و مجوز برای توزیع محصولاتمان گرفتیم.
در مورد خاص این مستند چطور؟
برای تولید مستند تا الان سازوکاری برای مجوز گرفتن برای ساختن مستند در کشور وجود نداشته است. ضمن اینکه سالانه تعداد بسیار زیادی مستند در کشور ساخته میشود که بسیاری هم اتفاقا توسط دولت و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حمایت میشوند و جایزه هم میگیرند. دوستان مجوز یکی از این تولیدات را رسانهای کنند. اخیرا هم آقای طباطبایینژاد مدیر مرکز سینمای مستند و تجربی در 13 اردیبهشت در گفتوگویی اعلام کردند که خبر لزوم دریافت پروانه ساخت برای مستند ها «کذب است.»
در مورد مجوز امروز کسانی صدایشان بلند شد که خودشان سایتشان حتی در سامانه ساماندهی سایتهای ایترنتی هم ثبت نشده است. این افراد کسانی هستند که سابقه محکومیت دارند و جالب است که این افراد درباره مجوز صحبت میکنند. ممکن است شما به بنده بگوئید از این پس باید یک سازوکار برای تولید مستند به وجود بیاید. من عرض میکنم ما نفر اول صف دریافت مجوز هستم، اما الان تولید مستند در کشور نیاز به مجوز ندارد. در مورد پخش این مستند هم عرض کردم که فروش DVD نداریم، فروش ما ایترنتی است.
این رفتار نوعی دور زدن قانون است که بگویم به جای فروش DVD ما فروش اینترنتی داریم یا اکران میکنیم.
برای اکران این مستند در دانشگاهها، شورای فرهنگی دانشگاهها مجوز صادر کرده است و براساس این مجوز، مستند اکران شده است. برخی از دانشگاهها مجوز اکران ندادند و ما هم اکران نداشتیم.
خود مجموعه سفیر فیلم در کجا ثبت شده است؟
ما سایت سفیر را ثبت کردیم.
خود مرکز مستند سفیر چطور؟
ما تقاضای ثبت دادیم. این تقاضا هم مربوط به الان نیست. مربوط به یک سال قبل و در دولت دهم است. درباره سوابق کاری، وزارت ارشاد ما را اذیت می کند در حالی که مرکز مستند سفیر حداقل در چند سال اخیر از جمله مراکز فعال در ساخت مستند است. ما 18 محصول بلند تولید کردیم. بالای 70 محصول کوتاه تولید ردیم. خوب دوستان می توانند مجوز به ما بدهند، اگر از مقررات جاری عدول کردیم، با ما مقابله کنند.
چرا دولت قبل به شما مجوز نداد؟
اوایل ترسیدیم سمت گرفتن مجوز برویم و به این شکل برچسب بخوریم. بنابراین برای سفیر فیلم درخواست ما برای مجوز جدید است ، اما برای سایت و اکران دانشگاهی، ما نیاز به مجوز نداریم. حتی سال قبل که به دلیل یک مستند در مورد نیروی انتظامی از ما شکایت شد و یکی از دلایل را هم مجوز اعلام کردند، ما در دادگاه تبرئه شدیم. بنابراین کار ما گیر قانونی ندارد. از طرفی الان دوستان هوادار دولت من روحانی هستم 2 را تولید کردند. بیایند مجوزشان را رسانه ای کنند. اگر هم قرار است هر چیزی برای انتشار در فضای مجازی نیازمند مجوز باشد، باید برای هر ویدئویی که در اینترنت آپلود می شود یک مجوز گرفت. اصلا این امر امکان پذیر است؟ ضمن اینکه بعد از پیگیری های مجدد اخیرا که برای مجوز موسسه رایزنی کردیم، وزارت ارشاد اعلام کرد آئین نامه این امر تغییر کرده است.
در مورد محتوای این مستند نکاتی وجود دارد که موجب حساسیت بدان شده است. یکی از آنها، تصویری است که مستند از رئیس جمهور ارائه می کند. مستند می گوید در ماجرای مک فارلین بدون نظارت امام مذاکره می کند، مجمع عقلا را برای پایان دادن به جنگ تشکیل می دهد و غنی سازی ما را تعطیل می کند. باید فرض کنیم که این محصول، کار یک جمع دانشجو است؟
اینها یعنی زدن آقای روحانی؟ شما می گوید رئیس جمهور دنبال مذاکره نیست؟ ایشان رفته و تلفنی با رئیس جمهور آمریکا صحبت کرده است . اینکه زدن نیست.
این مستند در پایان می گویدکه امام موافق مذاکره با مک فارلین نبوده است، اما آقای روحانی اصرار به مذاکره داشته است. در حالی که نه سطح حضور آقای روحانی در مذاکرات این است و نه این تصور که امام از این موضوع بی اطلاع بوده است، درست است.
ببینید. ما موسسه پخش کننده این محصول هستیم. منتها من می گویم این موضوع یک واقعه است و هر کس می تواند از یک زاویه به آن بپردازد. اینکه این موضع غلط یا درست است،کار ما نیست. این مستند از جنس عبرتپژوهی نیست، روایت تاریخی است. ما یک روایت از این واقعه تاریخی ارائه کردیم. این واقعه تاریخی است که می شود درباره آن صحبت کرد.
نکته دوم این است که می شود به این رابطه تاریخی پرداخت و هرکسی نظرات خود را در این زمینه بیان کند. بحث سوم هم این است که واقعا این واقعه این طور بوده است یا نه؟ ما می گویم بیاید در مورد هر دو موردش صحبت کنیم. آخرین اظهار نظر آقای هاشمی در این خصوص این است که نگفتند که آقای روحانی در این ماجرا نبودند، گفتند امام در جریان موضوع بودند. آقای هاشمی حضور آقای روحانی را در مک فارلین را تایید کرد. خوب مگر ما در این مستند گفتیم امام در جریان بوده یا نبوده است؟
آقای هاشمی در خاطرات خودش این نقل قول را بیان کرده است. کسانی که میگفتند آقای روحانی نبوده، جواب آقای هاشمی را بدهند. اگراین حرفها درست نیست خوب این مستند بابی را باز کرده است که اطلاعات درباره تاریخ معاصر کشور تصحیح شود. این اشکال دارد؟
اما بپذیرید که تلقی عمومی از این مستند این نیست. ضمنا نحوه تدوین این مستند این فرض که شما به دنبال معرفی یک چهره اصولگرا از آقای روحانی بوده اید را بسیار دور از ذهن می کند.
شما ارزش گذاری می کنید. این مستند یک روایت است. ارزشگذاری که میکنید دچار این مشکل میشوید، روایت مثبت و منفی ندارد. همه مستندات تاریخی که در این مورد کنار هم چیده شده، اگر چیز اضافهای است باید از این به بعد یکی بیاید مصاحبه کند، بگوید واقعیت این اضافه را نیز دارد، ولی حق ندارید بگویید چون این ماجرا ابعادی دارد که تا کنون روشن نشده و کسی هم نمیخواهد روشن نکند، پس به آن نپردازیم. من میگویم اگر این طور است، آقای هاشمی هم نباید درباره مک فارلین خاطره بنویسند، چرا نوشتند؟
ممکن است من اگر امروز بخواهم با توجه به ماجرای مک فارلین مستندی بسازم، براساس اظهارات امروز به شکل دیگری این واقعه را روایت کنم. شما مقالات موجود در مورد مک فارلین را جستجو کنید، روایت های گوناگونی در این خصوص است.
در مورد جلسه عقلا نحوه چیدمان، مستند یک نتیجه خاص را القا می کند. بالاخره هر کس آشنایی ابتدایی با موضوع تدوین داشته باشد، می فهمد که می توان از یک اظهار نظر 5 دقیقه ای، یک دقیقه آن را انتخاب کرد و یک نتیجه متفاوت با روح یک اظهار نظر گرفت.
من متوجه منظور شما شدم. شما می گویید ما بخش های را تقطیع کردیم. بدون اینکه مقدمه و موخره آن را پخش کنیم. بعد این موارد را کنار هم قرار دادیم که این نتیجه استنباطی را در ذهن بیننده ایجاد می کند که اگر بیننده کل آن بخش را ببیند، استنباط دیگری می تواند داشته باشد؛حرف من این است هر محصول هنری و رسانه ای این اشکال را اگر شما می گوید اشکال است دارد. هر فیلمی بخصوص از جنس مستند، هر چیزی ما میخواهیم نقل بکنیم، یا هر مقالهای و نوشتهای این ایرادی که شما میگویید دارد. تدوین ویژگی هر قولی است.
اتفاقا اولین موضعی که نهاد ریاست جمهوری گرفت این بود که یکی از خبرگزاری ها به نقل از یک منبع آگاه در دفتر رئیس جمهور نوشت که تدوین این مستند مشکل دار است. نهاد و دفتر رئیس جمهور مگر تخصص تدوین دارند؟! خوب این برای من باعث تعجب بود.
همین الان اعلام میکنم از موضع سفیر نه از موضع خودم، من حاضرم با هر کسی در مورد خاص واقعه مک فارلین، جلسه عقلا یا هر قسمتی از مستند که ایراد دارند بنشینیم و صحبت کنیم.
اگر شما میگویید آقای روحانی در مک فارلین نبوده و مذاکره نکرده، کل خاطرات آقای هاشمی را بدون تدوین دورخوانی کنیم و آخر این دورخوانی شما نتیجه بگیریدجرات میخواهد. جرات ندارند بگویند خاطرات آقای هاشمی کامل نیست.
در مورد مجمع عقلا آقای هاشمی دقیق گفته اند: «دو عامل اساسی وجود داشت که تصمیم برای پایان دادن به جنگ گرفته نشد. » یک مصاحبه است با آقای هاشمی که منتشر شده و کتابش هم منتشر شده است. «یکی سپاه بود که طرح پایان دادن به جنگ از نظر سپاه چیزی شبیه کفر بود. مساله بعدی امام بود که لحظهای اجازه نمیداد درباره ختم جنگ بحث کنیم. در مجلس هم عدهای بودند به نام مجمع عقلا که برای پایان دادن به جنگ فعالیت میکردند، که امام آنها را سر جایشان نشاند. »
در این مستند حرفهای آقای روحانی آمده و حرفهای آقای رضایی در مورد مجمع عقلا، این حرف آقای هاشمی است، مگر مستندساز غیر از این خودش حرفی زده است. تدوین کرده، شما بلند شوید بگویید بدون تدوین درباره مجمع عقلا یک صفحه برای من بنویسید و مقایسه کنید. اینکه صریح است، امام با آقای روحانی برخورد کرده است. من مطمئنم آقای وزیر ارشاد مستند را دقیق ندیده و اظهارنظر کرده است یا دقیق ندیده است. مگر میشود این طور اظهارنظر کرد. درباره چیزی که ساخته شده، شما خلاف محتوایش اظهارنظر میکنید و به خودتان حق میدهید.
29/212